معرفی و دانلود کتاب نگار
برای دانلود قانونی کتاب نگار و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب نگار
کتاب نگار داستان زنی است که همسرش را از دست میدهد و مجبور میشود با سختیهای ناشی از این اتفاق و مسئولیت مادری، دست از تلاش برای ادامهی زندگیاش نکشد. فخرالسادات اسکندری ورامین در این کتاب، راوی داستانی سوزناک و احساسی دربارهی از دست دادن و قدرت اراده است.
دربارهی کتاب نگار
داستان کتاب نگار از یک مراسم سوگواری آغاز میشود؛ از صدای جمعیتی که هنوز نتوانستهاند با مردن امین کنار بیایند و الان نگار، بهعنوان یک زن بیوه باید سختیهای بزرگکردن فرزند سهسالهاش کیهان را در تنهایی به دوش بکشد. ازدواج نگار و امین برای امین به هزینهی قطع ارتباط کردن با خانوادهی پدریاش تمام شده بود و نبودن خانوادهاش روی تمام زندگیشان سایه میانداخت. نگار اما تلاش میکرد تا جایی که از دستش برمیآمد، جای خالی این خانواده را برای او پر کند تا زمانی که امین او را برای همیشه ترک کرد و با مصائب زندگی تنها گذاشت.
اختلافات خانوادگی و تجربهکردن سوگ از اتفاقاتی است که هر روزه در اطرافمان شاهد آن هستیم. در کتاب نگار، فخرالسادات اسکندری قلمی سوزناک و احساسی را برای تحت تاثیر قرار دادن مخاطبانش برگزیده است. او با انتخاب روایت کردن زندگی مادری جوان و سوگوار و دیالوگهایی احساسی، تلاش کرده است تا عواطف خواننده را با زبانی گیرا برانگیزد و در عین حال مفاهیمی مانند قدرت عشق و اراده را به او یادآور شود.
در کتاب نگار بیش از هر چیز دیگری با تلنگرهایی مهم مواجه میشویم. میبینیم که چگونه انتخابهای ما در زندگیمان نقشی سرنوشتساز ایفا میکنند و عواقب آنها چطور در زندگی تاثیر خودشان را میگذارند. از سویی دیگر، این کتاب راوی زندگی زنی است که جهان او را مجبور به سرسختبودن کرده است و انتخابهایش او را به ورطهی بیم و امید میکشاند.
این کتاب با همت انتشارات هورین به بازار نشر عرضه شده است.
کتاب نگار برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب برای کسانی که علاقهمند به خواندن داستانهایی با تم سوگواری و روابط عاطفی هستند، مناسب است.
در بخشی از کتاب نگار میخوانیم
امین و نگار از مطب پزشک بیرون آمدند و نگار جلوی امین خودش را حفظ کرد و در راه به امین گفت: «جلوی قنادی نگه دار تا من یه کم شیرینی بگیرم که با شیرینی سلامتی به خونهی مامانم اینا بریم».
امین که از حفظ ظاهر و نمایش نگار باخبر شده بود، خندهای تلخ روی لبانش نشاند و گفت: «باشه عزیزم... شیرینی هم بگیر».
فردای اون روز، نگار به مطب دکتر رفت... خودش تنهایی رفت... تنها و با دلهره... وقتی داخل مطب منتظر نشسته بود که دکتر صداش کنه، هزار فکر به ذهنش خطور کرده بود... دکتر سرش که خلوت شد، به منشی اطلاع داد که نگار را به داخل اتاق بفرستد... وقتی نگار میخواست سمت اتاق دکتر برود. قدمهایش سنگین شده بود و پاهایش پیش نمیرفت، ولی بالاخره باید میرفت داخل اتاق و به حرفهای تلخ دکتر گوش میسپرد و تقدیر تلخی که روزگار برایش رقم زده بود را قبول میکرد. دکتر تمام وضعیت نامناسب و دردهای سر امین و وخامت غدهای که در سر امین بود را برای نگار شرح داد و به نگار گفت: «امین خیلی بتونه دوام بیاره حدوداً 9 ماه تا یه سال دیگهست...». دکتر به نگار گفت: «بیماری امین یه سالی هست که شروع شده و وقتی به مرحلهی آخر رسیده خودشو با سردردهای خطرناک و عذابآور نشون داده...».
تمام مدتی که دکتر به نگار این حرفها رو میزد، نگار بهتزده و با حالت بغض فقط او را مینگریست... حرفهای دکتر که تمام شد، نگار همچنان خیره به صورت دکتر بود... دکتر امین چندین بار نگار را صدا کرد ولی نگار همچنان خیره و بهتزده بود. دکتر که متوجه حال بد نگار شده بود، سیلی محکمی به گوش نگار زد... نگار که از شدت درد سیلی تازه متوجه شده بود کجاست، بغضش ترکید و شروع به گریه کرد.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب نگار |
نویسنده | فخرالسادات اسکندری ورامین |
ناشر چاپی | انتشارات هورین |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 159 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-5572-44-7 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه ایرانی |