معرفی و دانلود کتاب مگنس چیس و کشتی مردگان

معرفی کتاب مگنس چیس و کشتی مردگان

برای نبرد پایانی آماده شوید! ریک ریوردان در کتاب مگنس چیس و کشتی مردگان آخرین جنگ اهالی والهالا با لوکی را به تصویر می‌کشد، جنگی بزرگ که ممکن است به راگناروک ختم شود و پیروزی در آن به توانایی‌های مگنس وابسته است. این داستان فانتزی و هیجان‌انگیز، سومین جلد از مجموعه مگنس چیس و خدایان آسگارد است که جایزه Geffen را برای بهترین اثر ترجمه شده سال 2019 به دست آورد و با استقبال بالای خوانندگان مواجه شد.

درباره مجموعه داستان نوجوان مگنس چیس و اساطیر آسگارد:

داستانی هیجان‌انگیز، فانتزی و البته کمی خنده‌دار. مجموعه مگنس چیس و خدایان آسگارد (Magnus Chase and the Gods of Asgard) یکی دیگر از آثار ریک ریوردان با موضوع اسطوره‌های ملل است. ریوردان این بار به سراغ افسانه‌های مردم اسکاندیناوی رفته و دنیای خیالی خود را بر پایه اسطوره‌های نورس بنا کرده است.

به دلیل موج آثار سینمایی ابرقهرمانی که در سال‌های اخیر به راه افتاده احتمالا اسم آسگارد (محل زندگی خدایان اسکاندیناوی) برای افراد بسیاری آشناست، اما مجموعه مگنس چیس و خدایان آسگارد چیزی فراتر از بیان داستان‌های قدیمی است. ریوردان دنیای مدرن را به روشی جالب با اساطیر نورس گره زده: مگنس چیس پسری تنها است که در خیابان زندگی می‌کند. در روزهای نزدیک به تولد شانزده سالگی‌اش متوجه می‌شود که گروهی غریبه در جستجوی او هستند و در تعقیب و گریزهای فراوان جانش را از دست می‌دهد. اما این پایان داستان نیست، مگنس چشمانش را در والهالا باز می‌کند، دنیای بعد از مرگ مردم اسکاندیناوی که به جنگجویان و سلحشوران تعلق دارد و در آن جا با خدایانی مانند ثور و لوکی ملاقات می‌کند...

تا امروز سه جلد از مجموعه مگنس چیس و خدایان آسگارد منتشر شده است: شمشیر تابستان (این کتاب در زبان فارسی به نام اصلی مجموعه شناخته می‌شود)، چکش تور و کشتی مردگان. ریک ریوردان با شوخ‌طبعی خاص خود و دانش بالایش از جهان اسطوره‌ها، داستانی جذاب خلق کرده که توجه هر خواننده فانتزی‌پسند را جلب می‌کند و مطالعه آن لحظات شاد و سرگرم کننده‌ای برای شما رقم می‌زند.

موضوع کتاب مگنس چیس و کشتی مردگان:

نوجوان بی‌خانمان سابق، حالا به یکی از جنگویان برگزیده اودین تبدیل شده است. با اینکه مگنوس به عنوان پسر فری، خدای تابستان و سلامتی، علاقه‌ای به جنگیدن ندارد اما با کمک هوش خود و دوستان شجاعش توانسته تا امروز ماموریت‌های خطرناک بسیاری را به پایان برساند. به همین دلیل زمانی که خبر لشگرکشی لوکی با کشتی مردگان به والهالا می‌رسد، آن‌ها مگنوس را برای نجات سرزمینشان انتخاب می‌کنند. کتاب مگنس چیس و کشتی مردگان (Magnus Chase and The Ship of the Dead) داستان راگناروک، آخرین رویارویی نیروهای خیر و شر در افسانه‌های کشورهای اسکاندیناوی است.

ریک ریوردان در این جلد مگنس را در کنار پرسی جکسون، قهرمان معروف مجموعه داستان دیگر خود قرار می دهد که این به معنی پیوند اساطیر نورس و یونان است. وظیفه مگنس استفاده از آموزش‌های پرسی برای جنگیدن با دشمنان است، اما آیا توانایی او برای شکست دشمنانشان کافی خواهد بود؟ رویارویی مگنس با خدایان خشمگین و غول‌هایی که از مگنس کینه به دل دارند در حالی که او با شیاطین درونی خود در مبارزه است چه پایانی خواهد داشت؟ جواب این پرسش را در کتاب مگنس چیس و کشتی مردگان خواهید یافت.

جوایز و افتخارات کتاب مگنس چیس و کشتی مردگان:

- برنده جایزه کتاب منتخب کودک و نوجوان گودریدز در سال 2017
- برنده جایزه Geffen برای بهترین کتاب ترجمه شده در سال 2019

کتاب مگنس چیس و کشتی مردگان مناسب چه کسانی است؟

مطالعه این داستان سرگرم‌کننده به تمام نوجوانان علاقه‌مند آثار فانتزی توصیه می‌شود.

با ریک ریوردان بیشتر آشنا شویم:

ریک ریوردان (Rick Riordan) نویسنده داستان‌های فانتزی است که توسط منتقدان قصه‌گوی خدایان نامیده شده است. او یکی از نویسندگان پرفروش نیویورک‌تایمز است و با انتشار مجموعه داستان‌های پرسی جکسون توانست شهرتی جهانی به دست آورد.

در بخشی از کتاب مگنس چیس و کشتی مردگان می خوانیم:

پِرسی کاغذ فلافلش را مچاله کرد. او نه‌تنها می‌توانست زیر آب نفس بکشد، بلکه غذایش را هم به‌سرعتِ نفس کشیدن می‌بلعید.

گفت: «خب، کی قراره راه بیفتین؟»

الکس یک ابرویش را رو به من بالا داد. انگار می‌خواست بگوید: آره، مگنس. کی قراره راه بیفتیم؟

دو هفته بود که تلاش می‌کردم در این باره با فیِرو بحث نکنم، اما چندان موفق نمی‌شدم.

گفتم: «به‌زودی. درست نمی‌دونیم باید کجا بریم، یا چه‌قدر طول می‌کشه تا برسیم...»

پِرسی گفت: «زندگی من هم همینه.»

«... ولی اول باید کشتی گنده و نکبتیِ مرگ لوکی رو تا قبل از این‌که نیمه‌ی تابستون بشه و راه بیفته، پیدا کنیم. یه جایی توی مرز بین نیفِل‌هایم و یوتون‌هایم لنگر انداخته. برآورد می‌کنیم حدود دو هفته طول بکشه تا برسیم اون‌جا.»

الکس گفت: «و این یعنی الان باید راه افتاده باشیم. تا آخر این هفته که دیگه چه آماده باشیم و چه نباشیم، باید راه بیفتیم.»

تصویر چهره‌ی نگرانِ خودم را در شیشه‌های سیاه عینکش دیدم. هردو خوب می‌دانستیم که بین ما و آماده بودن، از این‌جا تا نیفِل‌هایم فاصله هست.

فهرست مطالب کتاب

یک: پِرسی جکسون قهرمانانه تلاش می‌کند مرا بکُشد
دو: ساندویچ‌های فلافل، با دورچینِ راگناروک
سه: یک گرگِ مرده و چند دست لباس‌زیرارث می‌برم
چهار: اگه همین حالا دست‌به‌کار بشین، گرگ دوم رو مجانی می‌گیرین!
پنج: با اِریک، اِریک، اِریک و باز هم اِریک خداحافظی می‌کنم
شش: درباره‌ی ناخن‌های پا کابوس می‌بینم
هفت: همگی غرق می‌شویم
هشت: در حضور هیپستِرِ هاف‌هافو
نُه: موقتی گیاهخوار می‌شوم
ده: می‌شه درباره‌ی شربتتون حرف بزنیم؟
یازده: اجرای فانکی‌تاون توسط (مکثِ هیجان‌آور) جک
دوازده: مردِ پادار
سیزده: پدربزرگ‌هایِ انفجاریِ دیوانه
چهارده: هیچ اتفاقی نمی‌افتد و این یک معجزه است
پانزده: میمون!
شانزده: مردِ تُفی در برابر ارّه‌برقی. حدس بزنین کی بَرَنده‌ست!
هفده: یک توده سنگ غافلگیرمان می‌کند
هجده: تا پای مرگ، خمیر لوله می‌کنم
نوزده: به جشن زامبی‌ها می‌روم
بیست: تِویرویگی= بدترین نوعِ ویگی
بیست و یک: سرگرمی با جراحی قلب باز
بیست و دو: یه خبر بد دارم، یه... نه، راستش فقط همون خبر بد دارم
بیست و سه: بوی قورباغه‌های مُرده رو دنبال کن (با آهنگِ «جاده‌ی زردِ آجری رو دنبال کن» بخوانید)
بیست و چهار: وقتی بابای هارتستون یک فضاییِ گاودزد بود، بیشتر ازش خوشم می‌آمد
بیست و پنج: نقشه‌ی باشکوه و وحشتناکی طراحی می‌کنیم
بیست و شش: ویردمان ویرویری می‌شود
بیست و هفت: یک سنگ کوچک برنده می‌شویم
بیست و هشت: هرگز از من نخواهید قلب دشمنم را بپزم
بیست و نه: چیزی نمانده که به یکی از جاذبه‌های گردشگری نروژ تبدیل بشویم
سی: فلام، بمب، ممنونم مامان
سی و یک: ملوری آجیل دارد
سی و دو: ملوری میوه هم دارد
سی و سه: نقشه‌ی وحشتناک و باشکوهی طراحی می‌کنیم
سی و چهار: جایزه‌ی نفر اول: یک غول! جایزه‌ی نفر دوم: دوتا غول!
سی و پنج: کلاغ‌های قاتل به کمکم می‌آیند
سی و شش: تصنیفِ هفبورن، قهرمانِ بیغوله‌ها
سی و هفت: چیزی نمانده صورتم کنده شود
سی و هشت: اسکادی همه‌ چیز را می‌داند و همه را با تیر می‌زند
سی و نه: به ‌اندازه‌ی یک آدم... خب، یک آدم شاعرمسلک، شاعرانه می‌شوم
چهل: هِل به من زنگ می‌زند. هزینه‌ی تماسش را هم من باید بدهم
چهل و یک: درخواست وقت استراحت می‌کنم
چهل و دو: کوچک می‌شوم
چهل و سه: گُنده تمام می‌کنم
چهل و چهار: چرا این‌ها توپِ جنگی دارند؟ من هم می‌خواهم!
چهل و پنج: اگر فهمیدید در این فصل چه می‌شود، لطفاً به من هم بگویید؛ چون من اصلاً نمی‌فهمم چه خبر است
چهل و شش: یک حوله‌ی پشمالو جایزه می‌گیرم
چهل و هفت: یک‌عالمه غافلگیری که چندتایشان حتی خوب هستند
چهل و هشت: عمارت چیس به یک خانه‌ی واقعی تبدیل می‌شود
فهرست نام ها
نُه جهان
نمادهای باستانی