معرفی و دانلود کتاب من نوکر بابا نیستم!
برای دانلود قانونی کتاب من نوکر بابا نیستم! و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب من نوکر بابا نیستم!
احمد اکبرپور در کتاب من نوکر بابا نیستم! داستان پدری مستبد و خسیس را به تصویر میکشد که بستهی پولهایش را در چاه مستراح انداخته و بعد از این اتفاق، رفتن به دستشویی را قدغن کرده است! فرزند سوم خانواده، داوود، ملقب به «نوکر بابا» که همیشه سربهزیر و حرفگوشکن بوده، از ترس آنکه مبادا او را برای پیدا کردن پولها به درون چاه بفرستند، به خانهی عمهاش میگریزد. ماجرا به همین شکل ادامه مییابد، تا اینکه اتفاقی همه چیز را تغییر میدهد... گفتنی است کتاب حاضر نامزد جایزهی مهرگان ادب و برگزیدهی کتابخانهی بینالمللی مونیخ شده است.
دربارهی کتاب من نوکر بابا نیستم!
کتاب من نوکر بابا نیستم! نوشتهی احمد اکبرپور از جایی شروع میشود که بستهی پولهای پدر خانواده به چاه دستشویی میافتد. داوود، پسر سوم خانواده، که همیشه جوانی ساده و سربهزیر بوده، از ترس آنکه مجبورش کنند به درون چاه برود و پولها را پیدا کند، به خانهی عمهاش میرود. آخر او از بس حرفگوشکن است که برادرانش به او لقب «نوکر بابا» را دادهاند. حالا هم که پولها در چاه دستشویی افتاده، همگی یکصدا خطاب به داوود فریاد میزنند که: «نوکر بابا، تو مستراح!» برای همین است که نوکر بابا به خانهی عمهاش پناه میبرد و برادران او هم حاضر نیستند به پدرشان کمک کنند و داخل چاه بروند. به آنها حق نمیدهید؟ کیست که حاضر باشد طناب بزرگی به کمر ببندد، از کنار سوسک و مارمولکها برود پایین و پولهایی را پیدا کند که به خودش تعلق ندارند.
در این میان، پدرِ پولپرست و یکدندهی خانواده، رفتن به دستشویی را ممنوع اعلام میکند. داد میزند: «تا تکلیف پولا معلوم نشده، هیچکس مستراح نره!» پدر گمان میکند محروم کردن فرزندانش از حق استفاده از دستشویی آخر کار را به آن جا میرساند که راضی شوند به درون چاه بروند و پولها را بیابند. غافل از اینکه پسرها دست به هر کاری میزنند تا درون چاه نروند. حتی اگر لازم باشد برای آنکه خرج مدرسهشان را بپردازند، از پدرشان دزدی کنند!
داستان من نوکر بابا نیستم در جنوب ایران و در جامعهای روستایی رخ میدهد. احمد اکبرپور بیان میکند که کتاب نامبرده را بر اساس داستانی نوشته که مدتها پیش از یکی از دوستانش شنیده. البته آن داستان در یکی از روستاهای کرمانشاه رخ داده بوده و اکبرپور آن را به ولایت خودش، در جنوب کشانده است.
نگارش رمان من نوکر بابا نیستم! جوایز و افتخارات متعددی را برای احمد اکبرپور به ارمغان آورد. برای مثال، در سال 2005 کتاب او برگزیدهی کتابخانهی بینالمللی مونیخ نام گرفت و در شمار ده رمان برتر دههی هشتاد جای گرفت. کتاب من نوکر بابا نیستم به همت گروه انتشاراتی افق در دسترس شما قرار گرفته است.
جوایز و افتخارات کتاب من نوکر بابا نیستم!
- نامزد جایزهی مهرگان ادب
- در شمار ده رمان برتر دههی هشتاد
- برگزیدهی کتابخانهی بینالمللی مونیخ
- نامزد کتاب سال ایران
- نامزد دریافت جایزهی بهترین رمان نوجوان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
- و ...
کتاب من نوکر بابا نیستم برای چه کسانی مناسب است؟
نوجوانانی که به کتابهای طنز علاقه دارند، مخاطب اصلی کتاب من نوکر بابا نیستم! هستند. با این حال، اگر دلتان میخواهد رمانی خندهدار، با مایههای اجتماعی و جامعهشناختی مطالعه کنید، فارغ از اینکه در چه سن و سالی هستید، از کتاب حاضر بهره میبرید.
در بخشی از کتاب من نوکر بابا نیستم! میخوانیم
هیچکس توی ده نیست، حتی پیرزنهایی که همیشهی خدا سایهی دیوارها قلیان میکشند. خاک از زیر پای بچهها بلند میشود و مینشیند روی سر و صورتم. راهم را کج میکنم و از آنطرف آبانبار میروم. بچهها با سرعت میآیند همان طرف. صبر میکنم تا جلوتر بروند. نمیخواهم یونس و یحیی جلوی بچهها قیافه بگیرند که ما او را گرفتهایم. دکان بابا تعطیل است، فقط چندتا جعبهی نوشابه و کارتن خالی جلویش است. بچهها همینطور که پشتسرشان را نگاه میکنند، میروند توی کوچهپسکوچهها تا زودتر به خانه برسیم، ولی من از آن کوچه نمیروم. میروم توی کوچهای که روبهروی پاسگاه است و راهمان کلی دورتر میشود. توی اتاق نگهبانی فقط یک سرباز گنده نشسته که اسمش هم مثل حرف زدنش عجیبوغریب است. "بای گُسَلخه" هر وقت میآید دکان بابا، میگوید: «حاجی، تنباکو بده، تنباکوی برازجان.»
ما مثل سگ از او میترسیم. هر وقت دلش بخواهد با زبان خودش به ما فحش میدهد و وقتی هم توپمان را پاره میکند، نصفهها را روی سر دو نفر میگذارد و میگوید: «کلاغ پر!»
بچهها که کلک خوردهاند از توی کوچهی قبلی بیرون میآیند و دنبال من راه میافتند. بایگسلخه از توی اتاقک درمیآید و اشاره میکند که برویم پیشش. من فرار میکنم. از توی کوچهی باریک که درمیآیم، روبهروی خانهی کدخدا هستیم. میروم زیر نخل دوسر میایستم. بچهها میگویند فقط توانسته یحیی را بگیرد و وقتی یحیی ماجرا را برایش تعریف کرده، با پوتین چندتا لگد بهش میزند و ولش میکند.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب من نوکر بابا نیستم! |
نویسنده | احمد اکبرپور |
ناشر چاپی | نشر افق |
سال انتشار | ۱۳۹۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 96 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-369-108-0 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان طنز نوجوان |