معرفی و دانلود کتاب مردی که به دیدار میکروارگانیسمها رفت
برای دانلود قانونی کتاب مردی که به دیدار میکروارگانیسمها رفت و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب مردی که به دیدار میکروارگانیسمها رفت
کتاب مردی که به دیدار میکروارگانیسمها رفت، رمانی علمی-تخیلی نوشتهی منوچهر کبیری رهنی است که مرز واقعیت و خیال را در هم میریزد. این رمان داستان زندگی یک دانشمند ژنتیک را روایت میکند که قصد دارد از دنیای میکروارگانیسمها بیشتر بداند.
دربارهی کتاب مردی که به دیدار ارگانیسمها رفت
منوچهر کبیری رهنی مترجم و نویسندهی ایرانی است که داستانهای متعددی از جمله «امدادگران گروه هفت» و «او بیش از این مادرم نیست» را ترجمه کرده است. کتاب مردی که به دیدار ارگانیسمها رفت، رمانی تخیلی و علمی در مورد دنیای ژنتیک و میکروارگانیسمهاست.
میکروارگانیسمها جانوران زندهای هستند که فقط با میکروسکوپ و به وسیلهی چشم مسلح میتوان آنها را دید. جانورانی با ساختمان سلولی ساده. شناخت دنیای این موجودات کوچک از دیرباز معمای ذهن بشر بوده است. نویسنده در این داستان، دنیایی نیمهخیالی را برای رسیدن به پاسخ سؤالات دیرینهی بشر ترسیم میکند.
کتاب مردی که به دیدار میکروارگانیسمها رفت، داستان زندگی دکتر بهرام منصوریفرد را بیان میکند. شخصیت اصلی داستان یک متخصص ژنتیک است که در خارج از ایران تحصیل کرده و پس از چندی به ایران باز میگردد. در شهرکی شروع به پژوهش میکند و آزمایشاتی از جمله شبیهسازی ژنتیکی برخی حیوانات را انجام میدهد. در ادامهی پژوهشها، دکتر منصوری به سراغ موجودات میکروارگانیسم میرود و در پیِ راهِ وارد شدن به دنیای آنها میگردد، اما کسی را برای انجام این آزمایش پیدا نمیکند. ناچار خودش به دنیای میکروارگانیسمها گام برمیدارد.
ویژگی اصلی کتاب مردی که به دیدار میکروارگانیسمها رفت، آمیختگی خیال و واقعیت در این داستان است. منوچهر کبیری رهنی حتی در مقدمهی کتاب نیز طوری سخن میگوید که انگار شخصی به نام دکتر بهرام منصوریفرد وجود خارجی داشته است و همین موضوع خواننده را سردرگم میکند. در داستان نیز چیزی جز ورود به دنیای میکرواورگانیسمها، عجیب و خیالی نیست. اما نویسنده در آغاز کتاب تأکید کرده است که شخصیتهای رمان حقیقی نیستند. بنابراین شاید بتوان این رمان را به نوعی، رئالیسم جادویی در نظر گرفت.
نویسنده در این رمان از راوی سومشخص بهره گرفته و داستان را به صورت خطی روایت میکند. روایت کتاب ساده و عاری از پیچیدگی است و هدف نویسنده فقط اطلاع دادن از داستان به مخاطب است. همین امر به واقعنمایی داستان میافزاید و به این پندار دامن میزند که تمام داستان زندگینامهی واقعی دکتر بهرام منصوریفرد است.
کتاب مردی که به دیدار میکروارگانیسمها رفت در انتشارات روزآموز به چاپ رسیده است.
کتاب مردی که به دیدار ارگانیسمها رفت برای چه کسانی مناسب است؟
این رمان برای کسانی که به رمانهای علمی-تخیلی و رئالیسم جادویی علاقهمندند، مناسب است.
در بخشی از کتاب مردی که به دیدار میکروارگانیسمها رفت میخوانیم
هر لحظه کوچک و کوچکتر میشد و بالاخره پس از سپری شدن زمان لازم او اکنون به اندازه یک میکروارگانیسم کوچک شده بود. او برای لباسهایش فکر نکرده بود. خودش کوچک شد ولی لباسهایش بر روی صندلی آزمایشگاه باقی ماند، بتدریج از داخل لباسش بیرون آمد و روی میز قرار گرفت حالا دیگر جز با چشم مسلح قابل دیدن نبودو آن هم میکروسکوپ شماره 3 بود که بسیار قوی و کوچکترین موجودات را رصد میکرد و همانطور که قبلاً دکتر در نامهاش به دکتر آپلیان استفاده از آن را توصیه کرده بود و قصد داشت هنگام بازگشت از طریق آن اقدام کند. دکتر از خواب بیدار شد و وقتی چشمانش را باز کرد از دیدن موجودات ریز که حالا او هم به اندازه آنها بود چشمش سیاهی رفت، روی تمام سطوح از کف تا سقف و پردهها، در هوا و زمین و هیچ جا بقول معروف مثل مشهور جای سوزن انداختن نبود و انواع میکروارگانیسمها همه سطوح را پوشانده بودند.
او اولین انسانی بود که قدم به دنیای پر رمز و راز آنان گذاشته بود و شاهد بعضی حرکات آنان بود و باید خیلی احتیاط میکرد، متوجه شد که بعضی از آنها بسیار خطرناکند و از خوردن انواع دیگر تغذیه میکنند، ترس وجودش را گرفت اگر به او حمله میکردند هیچ وسیله دفاعی نداشت و طعمه آنها میشد. خوشبختانه آنها در قسمت دیگری از آزمایشگاه مشغول از بین بردن نوعی دیگر بودند. بعضی دیگر نیز دارای وظائف بخصوص بخود بودند که هرکدام بطور طبیعی مشغول انجام آن بودند. وقتی که در میان آنها ظاهر شد با دیدن موجودی غریبه سعی کردند او را به بیرون از هم نوعان خود برانند تا وارد دسته دیگری از آنها بشود زیرا در همان آزمایشگاه میتوان گفت صدها نوع وجود داشت که هر کدام بطور جمعی در یک گوشه جمع بودند و نوع دیگر را به داخل خود راه نمیدانند با دیدن دکتر گروهی که در آن ظاهر شده بود آنها سعی کردند او را از بین خود بیرون برانند آنها انسان را میشناختند اما با توجه به جثه بزرگ آن نمیتوانستند آن را در نظر خود مجسم کنند مثل انسان که اگر در پائین کوه هیمالیا قرار میگرفت نمیتوانست تمام بزرگی آن را یکجا احساس کند.
فهرست مطالب کتاب
مقدمه
فصل اول: خداحافظی
فصل دوم: در محل کار
فصل سوم: روز واقعه
فصل چهارم: جستجو
فصل پنجم: ورود به جهان میکروارگانیسمها
فصل ششم: کوششهای بیفایده
فصل هفتم: تالار اول
فصل هشتم: آخرین تلاشها
فصل نهم: تالار دوم
فصل دهم: تلاش برای بازگشت
فصل یازدهم: تالار سوم
فصل دوازدهم: ادامه اقدامات بازگشت
فصل سیزدهم: تالار چهارم
فصل چهاردهم: از دست رفتن امید
فصل پانزدهم: تالار پنجم
فصل شانزدهم: راز کشفنشده
فصل هفدهم: تالار ششم
فصل هجدهم: گمانهزنیها
فصل نوزدهم: تالار هفتم
فصل بیستم: روزهای انتظار
فصل بیستویکم: تالار هشتم
فصل بیستودوم
فصل بیستوسوم: تالار نهم
فصل بیستوچهارم: تیم کارشناسی
فصل بیستوپنجم: تالار دهم
فصل بیستوششم: بازگشت
فصل بیستوهفتم: صحبتهای خانوادگی
فصل بیستوهشتم: بازگشت دکتر منصوری
فصل بیستونهم: اقدامات برای انجام همایش
فصل سیام: همایش
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب مردی که به دیدار میکروارگانیسمها رفت |
نویسنده | منوچهر کبیری رهنی |
ناشر چاپی | انتشارات روزآموز |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 172 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-6341-74-3 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان علمی و تخیلی ایرانی |