معرفی و دانلود کتاب مجیستریوم 1: آزمون آهنی

معرفی کتاب مجیستریوم 1: آزمون آهنی

اثری پرفروش، هیجان‌انگیز و فوق‌العاده که بی‌شک شما را مجذوب خود خواهد کرد! کتاب مجیستریوم 1: آزمون آهنی به قلم هالی بلک و کاساندرا کلر، داستان پسری به نام کالم را به تصویر می‌کشد که برخلاف میل خود و پدرش به مدرسه‌ی جادوگری زیرزمینی مجیستریوم راه می‌یابد و همین موضوع باعث تغییر زندگی‌اش می‌شود. داستانی محبوب که تاکنون جوایز متعددی را از آنِ خود کرده است.

موضوع کتاب مجیستریوم 1: آزمون آهنی چیست؟

هر ساله در شهر آزمونی مرموز به نام آزمون آهنی (The Iron Trial) برگزار می‌شود که در آن بچه‌هایی که استعداد جادوگری دارند به مدرسه زیرزمینی مجیستریوم راه می‌یابند. کالم نوجوانی است که پدرش همیشه به او گوشزد کرده که از دنیای جادو و جادگری دور بماند و کالم هم همه‌ی تلاشش را می‌کند تا در آزمون رد بشود اما یک استاد جادوگر بدون توجه به نتیجه‌ی آزمون او را برای شاگردی انتخاب می‌کند...

درباره‌ی مجموعه داستان نوجوان مجیستریوم:

فکر می‌کنید مدرسه‌ی جادویی چطور جایی است و چه اتفاقاتی در آن رخ می‌دهد؟ مجموعه‌ی مجیستریوم (Magisterium) با کلی اتفاقات شگفت‌انگیز در انتظار شماست! هالی بلک (Holly Black) و کاساندرا کلر (Cassandra Clare) نویسندگان پرفروش نیویورک تایمز، شما را به مدرسه‌ی جادوگری مجیستریوم دعوت می‌کنند! در این داستان‌ها ماجراهای جادوگرانی به تصویر کشیده می‌شود که به نظر معمولی هستند اما می‌توانند دست به کارهایی بزنند که دیگران نمی‌توانند. ویژگی جادو همین است که همه‌ی آدم‌ها آن را ندارند و فقط کسانی که استعداد ذاتی جادو را دارند، می‌توانند جادوگر شوند.

کالم هانت شخصیت اصلی این مجموعه پسری 12 ساله است که با پدرش زندگی می‌کند. پدر کالم که خود در گذشته جادوگر بوده، علاقه‌ای ندارد تا کالم جادوگر شود. مادر کالم زمانی که او کودک بوده به دست جادوگرانی خبیث کشته می‌شود و از آن روز پدر نیز جادو را کنار گذاشته و همه‌ی تلاشش را می‌کند تا پسرش هم از دنیای رازآلود جادوگری دور بماند.

اما هم کالم و هم پدر هر دو از نیروی جادویی که در وجود کالم بود آگاه بودند و همه‌ی تلاششان را می‌کردند تا این نیرو را پنهان نگه دارند اما در نهایت موفق نمی‌شوند و کالم علی‌رغم میل پدرش به مدرسه‌ی جادوگری مجیستریوم راه می‌یابد... ورود او به این مدرسه سرآغاز ماجراهایی مرموز، کشنده و شیطانی است...

مجیستریوم مجموعه‌ای پرطرفدار و مهیج است که شما را وارد دنیایی پرتلاطم از جادو، تخیل، هیجان و شادی می‌کند. نویسندگان این مجموعه‌ی 5 جلدی داستان‌هایی نفس‌گیر و غیرقابل پیش‌بینی را به تصویر می‌کشند که به محض شروع نمی‌توان از خواندن آن دست کشید. این مجموعه که از پرفروش‌ترین کتاب‌های نوجوان جهان به شمار می‌آید طرفداران بسیاری دارد و باید گفت که دوستداران مجموعه‌ی هری پاتر را نیز مجذوب خود کرده است.

جوایز و افتخارات کتاب مجیستریوم 1: آزمون آهنی:

- برنده‌ی جایزه‌ی Elbakin.net برای داستان فانتزی در سال 2015.
- نامزد جایزه‌ی گودریدز در سال 2014.
- نامزد جایزه کتاب خوانندگان جوان ربکا کودیل در سال 2019.
- از پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز.
- از پرفروش‌ترین‌های آمازون در سال 2014.
- جز ده انتخاب برتر خوانندگان جوان در سال 2016.
- در فهرست انتخاب خوانندگان IRA در سال 2015.
- کتاب منتخب انجمن صنفی کتابخانه‌های جوان در سال 2014.

نکوداشت‌های کتاب مجیستریوم 1: آزمون آهنی:

- روایتی مفرح و قهرمانانه. (The Globe & Mail)
- داستانی هیجان‌انگیز در دوران بلوغ که غیرقابل حدس است و ماجراهایی فانتزی را به تصویر می‌کشد. (Publishers Weekly)
- شروعی امیدوارکننده برای کاوش پیچیده خیر و شر و همچنین دوستی. (Kirkus Reviews)
- کتابی باور نکردنی... وقتی شروع به خواندنش می‌کنید، کنار گذاشتن آن سخت است. (The Guardian)

کتاب مجیستریوم 1: آزمون آهنی مناسب چه کسانی است؟

نوجوانان علاقه‌مند به داستان‌های جادوگری و فانتزی را به خواندن این کتاب جذاب دعوت می‌کنیم.

با نویسندگان کتاب مجیستریوم 1: آزمون آهنی بیشتر آشنا شویم:

هالی بلک یکی از پُرفروش‌ترین نویسندگان و پدیدآورندگان مجموعه‌ی ماجراهای اسپایدرویک است و برای رمانش، استخوان‌های عروسک، برنده‌ی نشان نیوبری شده است. او نویسنده‌ای در ژانر تخیلی و فانتزی به شمار می‌آید که علاوه بر نویسندگی به ویراستاری نیز پرداخته است.

کاساندرا کلر نویسنده‌ی یکی از پرفروش‌ترین مجموعه‌های نوجوانان، از جمله "ابزارهای مرگبار و دستگاه‌های جهنمی" است که در سال 1973 به دنیا آمد. او نیز همانند بلک نویسنده‌ای در ژانر فانتزی و تخیلی است.

در بخشی از کتاب مجیستریوم 1: آزمون آهنی می‌خوانیم:

وقتی همه‌ی اساتید شاگردانشان را انتخاب کردند، دیگر آفتاب داشت غروب می‌کرد. خیلی از بچه‌ها از جمله کایلی مایلز با گریه آن جا را ترک کرده بودند. کال از این بابت خیلی خوشحال بود. از صمیم قلب دلش می‌خواست می‌توانست جایش را با کایلی عوض کند، اما مجبور بود به مجیستریوم برود. البته حالا حداقل می‌توانست با فخر‌فروشی به کایلی، کمی او را اذیت کند. آزار دادنِ کایلی، تنها دلخوشی کال بود و هرچه زمانِ رفتن به مجیستریوم نزدیک‌تر می‌شد، کال هر چیزی را که به او آرامش می‌داد، غنیمت می‌شمرد.

هشدارهای پدر کال درمورد مجیستریوم همیشه خسته‌کننده‌ و گنگ بود. کال با بوی سوختگی و با بدنی خونین و پوشیده از جوهرِ آبی، همان‌طور آن جا ایستاده بود. درد پایش همین‌طور بدتر می‌شد. کاری جز مرور هشدارهای پدرش نداشت، که می‌گفت: جادوگرها به‌جز پیشرفت مطالعات خودشون برای هیچکی و هیچی کوچک‌ترین اهمیتی قائل نیستن. اون‌ها بچه‌ها رو از خانواده‌هاشون می‌دزدن. اون‌ها هیولان. روی بچه‌ها آزمایش می‌کنن. اون‌ها دلیل مرگ مادرت هستن.

آرون همچنان سعی داشت سر بحث و گفت‌و‌گو را با کال باز کند؛ اما کال هیچ علاقه‌ای به حرف زدن نشان نمی‌داد. کال با دسته‌ی خنجرش بازی می‌کرد. آن را چپانده بود زیر کمربندش تا ترسناک به نظر برسد. بالاخره آرون از حرف زدن با او منصرف شد و مشغول گپ زدن با تامارا شد. تامارا اطلاعات زیادی از مجیستریوم داشت که ظاهراً خواهر بزرگ‌ترش در اختیار او گذاشته بود. به گفته‌ی تامارا، خواهرش در مجیستریوم در همه‌ی درس‌ها شاگرد ممتاز بود.