معرفی و دانلود کتاب مالاماندر: هیولای دریا

معرفی کتاب مالاماندر: هیولای دریا

گنجینه‌ای برای اشیاء گمشده! کتاب مالاماندر: هیولای دریا داستانی است تخیلی و ماجراجویانه از تامس تیلر که مخاطب را با خودش به اعماق دریا می‌برد. داستان هیولای وحشتناکی که تخم‌هایش آرزوها را برآورده می‌کند و همین‌طور داستان هتلی است که همه می‌توانند گمشده‌های خود را در آنجا پیدا کنند؛ حتی انسان‌های گمشده را! این کتاب جلد اول از مجموعه‌ی چهارجلدی مالاماندر است.

درباره‌ی کتاب مالاماندر: هیولای دریا

تامس تیلر (Thomas Taylor) در کتاب مالاماندر، هیولای دریا (Malamander)، راوی شخصیت‌های تخیلی و ماجراهای هیجان‌انگیز آن‌هاست. این کتاب با ترجمه‌ی روان و شیوای ساناز اعتمادی روانه‌ی بازار کتاب شده است.

هربرت لمون که همه او را هربی صدا می‌زنند یکی از این شخصیت‌‌های اصلی این داستان است. همان‌طور که روی کلاه هربی نوشته شده، او مسئول اشیاء گمشده در هتل بزرگ نوتیلوس است. همه می‌توانند با مراجعه به این هتل ساحلی، از هربی بخواهند که شیء مورد نظر آن‌ها را پیدا کند اما این دفعه همه چیز متفاوت است! چرا که این دفعه قرار است پدر و مادر گمشده‌ی ویولت را در هتل پیدا کند؛ کاری که هرگز تا‌به‌حال انجام نداده است.

ویولت پارما هم از دیگر شخصیت‌های این رمان است. دختر شجاعی است که در کودکی، پدر و مادر خود را در هتل گم کرده است و حالا قصد دارد تا به کمک هربرت آن‌ها را در هتل نوتیلوس پیدا کند.

شخصیت دیگری که در این رمان شما را شگفت‌زده می‌کند، همان مالاماندر یا هیولای دریاست! هیولایی که نیمی از بدن او به شکل انسان و نیم دیگر بدنش مانند ماهی است. یک هیولای نیمه‌انسان و نیمه‌ماهی که اگرچه خودش باعث دردسر مردم شده اما تخم‌هایش این قابلیت را دارد که آرزوهای مردم را برآورده کند.

کتاب مالاماندر: هیولای دریا، داستان وقایع شگفت‌انگیز شهر ساحلی است که تامس تیلر با تخیل بی‌‌‌نظیر خود آن‌ها را خلق کرده است.

درباره‌ی مجموعه‌ی کتاب‌های مالاماندر

کتاب مالاماندر: هیولای دریا، نخستین جلد از چهار‌گانه‌ی تخیلی و فانتزی تامس تیلر است. هر چهار کتاب، روایتگر ماجراهای شگفت‌انگیزی هستند که در شهری ساحلی رخ می‌دهد. شخصیت‌های گوناگون و البته عجیب‌و‌غریب این کتاب‌ها همواره در حال رازگشایی از اتفاقات هیجان‌انگیز این شهر هستند. تاکنون تنها جلد اول این مجموعه به فارسی ترجمه شده و در اختیار علاقه‌مندان داستان‌های تخیلی و ماجراجویانه قرار گرفته است.

نکوداشت‌های کتاب مالاماندر: هیولای دریا

• در کتاب مالاماندر، تامس تیلر با استقبال از ما در شهری مه‌آلود، جایی که جادو به هوا می‌آید، افسانه‌های هیولا ساحل را اشغال می‌کنند و اسرار در سایه‌ها پنهان می‌شوند، خوانندگانش را طلسم می‌کند. این کتاب مملو از طنز، ماجراجویی‌های عجیب‌و‌غریب و شگفت‌انگیز است. (آنا اورسو، داستان‌نویس آمریکایی)
• مالاماندر از آن دسته کتاب‌هایی است که من در کودکی رؤیای آن را داشتم: ترکیبی جادویی از فولکلور عجیب‌و‌غریب و طنز درباره‌ی دو کودک شگفت‌انگیز که از اسرار محلی شهر خود پرده برمی‌دارند. این کتاب بسیار سرگرم‌کننده است. درحال‌حاضر، رؤیای من این است که دوباره سری به هیولای دریا بزنم. (کیت میلفورد، نویسنده‌ی آمریکایی)
• یک ماجرای فوق‌‌العاده تخیلی، سرشار از اسطوره و افسانه... مالاماندر اثبات می‌کند که تامس تیلر نویسنده‌ای بااستعداد است... این کتاب واقعاً یکی از مواردی است که سزاوار سروصدا و غوغاست. (مجله‌ی بوک‌سِلِر)

کتاب مالاماندر: هیولای دریا برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب برای تمامی نوجوانان علاقه‌مند به داستان‌های تخیلی و ماجراجویانه مناسب است. اگر به ساحل و سفرهای دریایی همراه با کمی خیال‌پردازی و اتفاقات شگفت‌انگیز علاقه دارید، هرگز این رمان را از دست ندهید.

با تامس تیلر بیشتر آشنا شویم

تامس تیلر، زاده‌ی 1973، نویسنده و تصویرساز بریتانیایی کتاب‌های نوجوانان است. این نویسنده در ابتدا کار خود را با تصویرسازی برای جلد کتاب‌های مشهور آغاز کرد. کتاب «هری پاتر و سنگ جادو» از جی. کی. رولینگ، نخستین کتابی است که تامس تیلر طراحی روی جلد آن را انجام داده است. پس از تصویرگری برای کتاب‌های دیگران، تامس تیلر تصمیم می‌گیرد تا خالق داستان‌ها و کتاب‌های خود باشد و به این صورت قدم به دنیای داستان‌نویسی می‌گذارد.

در بخشی از کتاب مالاماندر: هیولای دریا می‌خوانیم

صدایی می‌آید: «من اینجام!» با شنیدن صدا می‌چرخیم و با چشم‌های ریزکرده توی تاریکی نگاه می‌کنیم. جنی هنیور از تاریکی بیرون می‌آید. پالتوی فلسی بلندی پوشیده و شال پوستی سبزی دور گردنش انداخته است. وقتی چشمم به صورتش می‌افتد، یک لحظه، عصبی و حتی نگران به ‌نظرم می‌آید؛ ولی بعد لبخند می‌زند. پس شاید هم عصبی نباشد. در مه، هیچ‌چیزی دقیقاً معلوم نیست.

جنی با دسته‌کلیدی بزرگ بازی می‌کند و می‌گوید: «راستش همین‌طور که می‌بینین، مغازه تعطیله؛ ولی چون به ‌نظر می‌آد گربه‌م رو نجات دادین، کمترین کاری که می‌تونم براتون بکنم، اینه که اجازه بدم بیاین داخل و گرم بشین.»

داخل مغازه، زغال‌های نارنجی‌رنگ در آتشدان می‌درخشند. به‌ نظرم اینکه جنی همین‌طور آتش را در کتاب‌فروشی به حال خودش بگذارد و بیرون برود، عجیب است. آیا کسی یک‌دفعه از بیرون صدایش کرده است یا من خیلی سعی می‌کنم کارآگاه‌بازی دربیاورم؟

همین‌طور که جنی چوب در آتش می‌اندازد، می‌پرسم: «مغازه رو زود بستین؟»

جنی می‌گوید: «روزهای مه‌آلود، هیچ‌وقت مغازه شلوغ نمی‌شه. تازه، باید می‌رفتم دکتر.»

ویولت به‌سمت یکی از صندلی‌های راحتی دم آتش می‌رود، خودش را روی صندلی می‌اندازد و می‌گوید: «دکتر تالاسی؟»

«بله!» جنی پالتو و شالش را درمی‌آورد، به وی نگاهی می‌کند و می‌گوید: «مثل اینکه تو هم باید بری پیشش. پات چی شده ویولت؟»

فهرست مطالب کتاب

ساحل خشن
هتل بزرگ نوتیلوس
ویولت پارما
ماه‌دوربین
چمدان گم‌شده
سکه‌ای برای میمون دریایی
کتابکده‌ی خشن
جایی که کتاب، آدم را پیدا می‌کند
سرگین‌سنگ‌ها و سفره‌ماهی‌ها
غذاخوری سیگول
مشاهده
تخته‌سنگ‌های شگفت‌انگیز
سطل خانم فسیل
چیزهایی که جست‌وجوگر ساحل می‌داند
قلاب‌های نیزه‌ای
تخم مالاماندر
جنی هنیور
شکار هیولا
ملاقات نزدیک
دکتر تالاسی
لویاتان
موزه‌ی ساحل خشن
آقای مولوسک
نقطه‌ی دید یک کراکن
مهمان‌های مرموز
تحقیق درمورد ویولت
بخار و وحشت
نیزه‌ای با نوک نقره‌ای
پاشنه‌ی آشیل
صفحه‌ی گم‌شده
شاهکار پیتر پارما
کار غیرقانونی
فانوس شیطان
کشتی جنگی
آشیانه‌ی مالاماندر
شکم هیولا
پنجره‌ای رو به گذشته
ناخدا کراکن
نوری عجیب و وحشتناک
وندی
پنجه‌ی اروین