معرفی و دانلود کتاب ما آدمها
برای دانلود قانونی کتاب ما آدمها و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب ما آدمها
کتاب ما آدمها شامل مجموعه داستانهایی به قلم عبدالنبی جلالی، نویسندۀ خوزستانی است.
شاید قصههای این کتاب قصۀ یکایک هر یک از شما باشد. اصلا شاید خود شما وسط قصه گیر کرده باشید که در حین خواندنش به عبرت برسید. خدا را چه دیدید شاید مسیر زندگی شما به این وسیله رقم بخورد. بعید نیست ره صدساله بپیمایید مثل اینکه به امتحانش میارزد. همیشه تحولها آنی است. قدم در راه نپیمودهها بگذارید. این هم قدم تازهای است اگر خطا نباشد بالاخره تجربهای است که به امتحانش میارزد.
عبدالنبی جلالی نمایشنامهنویس، شاعر، نویسنده، ملقب به ع. حسرت، در شهرستان دشت آزادگان، یکی از شهرستانهای خوزستان متولد شده است. او قبلا نمایشنامهای به نام گرداب نوشته و یک جلد قصههای کوتاه طنز که در قسمت دوم کتاب ما آدمها اضافه شده است.
در بخشی از کتاب ما آدمها میخوانیم:
ﺣﮑﻢ اﻋﺪاﻣﺶ ﺻﺎدر ﺷﺪه ﺑﻮد. او را ﺑﺎ ﻣﺤﻤﻮﻟﻪای ﺑﺰرگ از ﻣﻮاد ﻣﺨﺪر ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮدﻧﺪ و ﺑﻪ ﻫﻤﻪ آنها اﻋﺘﺮاف ﮐﺮده ﺑﻮد. دو ﺳﺎل ﺗﻮی اﯾﻦ ﮐﺎر ﺑﻮد، ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﺪاوم ﺑﺎ اﻧﻮاع ﺑﺎﻧﺪﻫﺎی ﻗﺎﭼﺎق ﻫﻤﮑﺎری ﻣﯽﮐﺮد و ﭼﻨﺪﯾﻦ ﺑﺎر در ﺣﯿﻦ ارﺗﮑﺎب ﺟﺮم دﺳﺘﮕﯿﺮ ﺷﺪه ﺑﻮد و ﻫﺮ ﺑﺎر ﺑﻪ وﺳﯿﻠﻪای در رﻓﺘﻪ ﺑﻮد. ﮔﺎه ﺑﺎ دادن رﺷﻮه ﺑﻪ اﻓﺮادی ﮐﻪ او را دﺳﺘﮕﯿﺮ ﻣﯽﮐﺮدﻧﺪ، آزاد ﻣﯽﺷﺪ و ﮔﺎه ﺑﺎ وﻋﺪه و وﻋﯿﺪﻫﺎﯾﯽ از ﭼﻨﮕﺎل ﻋﺪاﻟﺖ درﻣﯽرﻓﺖ.
وﻟﯽ اﯾﻦ ﺑﺎر آﺧﺮ ﮔﺮﻓﺘﺎر ﯾﮏ ﻣﺄﻣﻮر ﺳﻤﺞ ﺷﺪه ﺑﻮد ﮐﻪ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﺒﻮد ﺑﻪ ﻫﯿﭻ وﺳﯿﻠﻪای آزادش ﮐﻨﺪ. ﺣﺘﯽ ﺣﺎﺿﺮ ﺷﺪه ﺑﻮد ﮐﻞ ﻣﺤﻤﻮﻟﻪ ﻗﺎﭼﺎق را ﺑﻪ او ﺑﺪﻫﺪ و ﯾﺎ ﻫﺮ ﭼﯿﺰی را ﮐﻪ دﻟﺶ ﻣﯽﺧﻮاﺳﺖ ﺑﻪ او ﻣﯽداد ﺗﺎ آزادش ﮐﻨﺪ وﻟﯽ ﻣﺄﻣﻮر ﺳﻤﺞ او را رﻫﺎ ﻧﻤﯽﮐﺮد. او را ﺗﺤﻮﯾﻞ داد. ﻣﺪﺗﯽ را در ﭘﺸﺖ ﻣﯿﻠﻪﻫﺎی زﻧﺪان ﺳﯿﺮ ﻣﯽﮐﺮد ﺗﺎ اﯾﻨﮑﻪ ﺑﻌﺪ از ﭼﻨﺪ ﺟﻠﺴﻪ ﻣﺤﺎﮐﻤﻪ دادﮔﺎه ﺣﮑﻢ اﻋﺪاﻣﺶ را ﺻﺎدر ﮐﺮد و ﺗﺄﯾﯿﺪ ﮐﺮد. ﻗﺮار ﺑﻮد ﭼﻨﺪ روز دﯾﮕﺮ ﺑﻪ اﺟﺮا درﺑﯿﺎﯾﺪ.
او ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻮادهاش ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮد ﺑﻪ ﻫﺮ ﺷﮑﻠﯽ ﺷﺪه ﺑﺮای رﻫﺎﯾﯽاش ﺗﻼش ﮐﻨﻨﺪ. ﭘﺪرش ﺑﻪ دﻧﺒﺎل واﺳﻄﻪای ﺑﻮد ﮐﻪ او را از اﯾﻦ ﻣﺨﻤﺼﻪ ﻧﺠﺎت دﻫﺪ. ﻣﯽدﯾﺪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺑﺎ ﮐﯿﻒﻫﺎی رﻧﮕﺎرﻧﮓ و ﻣﺘﻨﻮع در دادﮔﺎهﻫﺎ رﻓﺖ و آﻣﺪ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ. از ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻣﺸﻐﻮل ﻧﻮﺷﺘﻦ ﻋﺮﯾﻀﻪای ﺑﻮد، ﭘﺮﺳﯿﺪ: اﯾﻦﻫﺎ ﮐﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ و اﯾﻨﺠﺎ ﭼﻪ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ؟ ﺑﻪ او ﮔﻔﺖ: اﯾﻦﻫﺎ واﺳﻄﻪﻫﺎی ﺧﯿﺮﻧﺪ! ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﺸﮑﻞ دارﻧﺪ، ﺑﻪ وسیله اﯾﻦﻫﺎ ﻣﺸﮑﻠﺸﺎن ﺣﻞ ﻣﯽﺷﻮد. اﯾﻦﻫﺎ ﻗﯿﻤﺖﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ دارﻧﺪ! ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﻣﻄﺎﺑﻖ ﻧﺮﺧﺶ ﮐﺎر اﻧﺠﺎم ﻣﯽدﻫﺪ! اﮔﺮ ﮐﺎرت ﺧﯿﻠﯽ ﺣﺎد ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ درجه اوﻟﯽﻫﺎ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﮐﻨﯽ!
ﺑﻪ ﻃﺮف ﺷﺨﺼﯽ رﻓﺖ ﮐﻪ اﺣﺴﺎس ﻣﯽﮐﺮد ﺑﯿﺸﺘﺮ از ﻫﻤﻪ دارای ﺷﮑﻞ و ﺷﻤﺎﯾﻞ رﺳﻤﯽ اﺳﺖ. ﻣﻮﺿﻮع را ﺑﺎ او درﻣﯿﺎن ﮔﺬاﺷﺖ. از او اﺳﻢ و ﻣﺸﺨﺼﺎت و ﺷﻤﺎرۀ ﭘﺮوﻧﺪه و ﺷﻤﺎرۀ ﺷﻌﺒﻪ را ﺧﻮاﺳﺖ وﻗﺘﯽ ﻃﺮف ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺷﺪ ﮐﻪ ﮐﺎرش ﺑﺎ ﭼﻪ ﮐﺴﯽ اﺳﺖ ﺑﻪ او ﮔﻔﺖ: ﻫﻤﯿﻦ ﺟﺎ ﺑﻤﺎن ﺗﺎ ﻣﻦ ﭘﺮوﻧﺪه را ﺑﺒﯿﻨﻢ، و از او ﺟﺪا ﺷﺪ.
فهرست مطالب کتاب
مقدمه
ضیافت مرگ
هویت
سید و عدالت
طرح یک فاجعه
تابوت
قاراشمیش
المثنی
عوذه
کپی اصل
روز امتحان
مقصر
عرشه
برگردان
لیست سیاه
آدمها و مترسکها
پرونده نامبرده
روبوسی
مسافر اضافی
رحمت خدا
طعم آبگوشت
دفترچه خواربار
کلاه شرعی
اذان صبح
حقوق اجاره ای
معیار
اثر انگشت
میرزاقلی رسیدگی شود
مترسک
غبار مه آلود
کپسول گاز (لنگ قرمز)
اهواز فوری
نان و سرشیر
خط فقر
تاریخ مصرف
خواب خوش
خنازه
نگهبان نگهبانان
مادر بزرگم
فانوس
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب ما آدمها |
نویسنده | عبدالنبی جلالی |
ناشر چاپی | انتشارات تواناگستر |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 236 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-7334-67-6 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه ایرانی |