معرفی و دانلود کتاب لطفا داد بزن
برای دانلود قانونی کتاب لطفا داد بزن و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب لطفا داد بزن
کتاب لطفا داد بزن نوشتهی اکرم عیسی آبادی یک رمان نوجوان درمورد دختری به نام آوا است که ماجراهای بامزهای در جمع خانواده و دوستانش رقم میزند. آوا که نوجوانی بازیگوش است، برای شیطنتهای گاه و بیگاهش در مدرسه و خانه، از برادر کوچکش پویا بسیار کمک میگیرد. شروع عملی کردن تمام ایدههای آوا یک «هیس! فقط گوش کن!» است. با ماجراهای او همراه شوید.
دربارهی کتاب لطفا داد بزن
اکرم عیسی آبادی در کتاب لطفا داد بزن بهگونهای متفاوت از دیگر رمانهای نوجوان ایرانی، اثری ماجراجویانه و اجتماعی از دوران نوجوانی دختری به نام آوا خلق کرده که با دوستان و برادر کوچکش پویا، آتش میسوزاند و بازیگوشی میکند. آوا که دختری سرشار از آرزو و رؤیا است، با شور و کنجکاوی همیشگیاش پی تجربههای جالب میرود و در این راه، حرفهایی را به زبان میآورد و بسیاری از چیزها را برای خودش در دل، نگه میدارد.
مانی دچار کمشنوایی است و از سمعک استفاده میکند. گرچه بسیاری از این موضوع خبر دارند اما در مقابل آن دسته از افراد که در این باره چیزی نمیدانند، مانی حس میکند رازی بزرگ را در قلبش پنهان کرده است. از طرفی نگاه متفاوتی که آوا به این پدیده دارد، از نکات جالب کتاب لطفا داد بزن است که مفاهیم نمادینی را نیز در خود جای میدهد. جشن تولد دوستان، اردوی ماجراجویانه با مدرسه، شیطنتهای سر جلسهی امتحان، بحثهای بامزه با خانواده و... از عوامل تکرارشونده در کتاب لطفا داد بزن هستند که این کتاب را در زمرهی آثار اجتماعی و سرگرمکنندهی نوجوان قرار میدهند. با داستانهای آوا و دوستانش همراه شوید.
این کتاب از اکرم عیسی آبادی، به همت انتشارات پرندهی آبی در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.
کتاب لطفا داد بزن برای چه کسانی مناسب است؟
مطالعهی این رمان اجتماعی برای نوجوانان آموزنده و همزمان سرگرمکننده خواهد بود.
در بخشی از کتاب لطفا داد بزن میخوانیم
پویا زل زد به من و روی میز با انگشتهاش برام خطونشون کشید. من شونههام رو انداختم بالا؛ یعنی به من ربطی نداره. بعد سرم رو چرخوندم طرف مامان تا بفهمه که همهی این گزارشها رو مامان به بابا داده. مامان، که از وقتی اومده بود مدرسه دنبالم کلی مهربون شده بود، گفت: «آوا، تو دوغ نخور، فشارت دوباره میافته.» بابا یهدفعه یادش رفت متهم میز محاکمه پویاست. رو کرد به من و گفت: «تو دیگه چت شده؟ چرا درست و حسابی غذا نمیخوری که آخر جلسهی امتحان غش نکنی؟ هزار بار گفتم که کسی حق نداره بدون خوردن صبحونه از این خونه بیرون بره.» مامان یه لیوان آب داد دست بابا و سعی کرد با ابروهاش اون رو آروم کنه. بعد گفت: «امروز صبحونه خورده بود.» بابا گفت: «آره، خورده بود، اما رژیمی. من نمیفهمم سلامت آدم مهمتره یا تناسب هیکلش؟ آخه اگه توی یه هیکل متناسب عقل سالم نباشه، به چه دردی میخوره؟»
گفتم: «من؟! من رژیم میگیرم؟ من که همیشه آرزومه یه کمی از اشتهای پویا رو داشته باشم!»
حاضر بودم شرط ببندم اگه به پویا لامپ وصل میکردی، از برقی که توی چشمهاش بود روشن میشد. متهم اصلی میز محاکمه داشت میگریخت و همهی کاسهکوزهها سر من بیچاره میشکست!
مامان گفت: «یه فکری هم باید برای مورچهها کرد. والله من که جیگرم آتیش میگیره وقتی این مورچههای زبونبسته رو تو شیشه میبینم. آخه این بندگان خدا با چه صدایی باید از دست پویا ناله کنند؟! باز این بلدرچین بینوا یه سروصدایی راه میندازه تا از دست پویا خلاصش کنیم. حالا آتیشی که دیروز تو اتاق آوا راه انداخته بود بماند.»
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب لطفا داد بزن |
نویسنده | اکرم عیسی آبادی |
ناشر چاپی | انتشارات پرنده آبی |
سال انتشار | ۱۳۹۵ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 85 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-121-731-9 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی نوجوان، کتابهای داستان و رمان طنز نوجوان |