معرفی و دانلود کتاب قیدار
برای دانلود قانونی کتاب قیدار و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب قیدار
کتاب قیدار نوشتهی رضا امیرخانی روایت یک انسان و یک راز است. قیدار گاراژدار ثروتمندی است با چندین دستگاه کامیون و رانندههایی که در تمام جادههای ایران میان دیگر رانندهها سرشناسند. اما در پس تمام کارهای خیرخواهانهی او رازی نهفته است که بر مرام و اصول رفتاری او سایه میاندازد. کتاب قیدار در سال 1391 برندهی بیست و یکمین دورهی جایزهی کتاب فصل شد.
دربارهی کتاب قیدار
کتاب قیدار روایت مرد سرمایهداری است که در دههی پنجاه شمسی زندگی میکند، او صاحب یک گاراژ باربری بزرگ در تهران است و نانآور تعداد زیادی از مردم تنگدست. برخلاف شرایط اقتصادی زندگیاش، اصول اخلاقیاش وابسته به ارزشهای طبقات فرودست و متوسط جامعه است. قیدار بین کوچک و بزرگ به خیرخواهی، انسانیت و جوانمردی معروف است. جهانبینی و ارزشهای اخلاقی قیدار باعث شکلگیری هالهای از تقدس و عرفانیت حول شخصیت وی شده است. نامی که نویسنده برای قهرمان داستانش انتخاب کرده هم او را پیوند میزند به تقدس نام فرزند حضرت اسماعیل. قیدار شمایل پهلوان خیرخواه مسلمانی است که در زندگیاش با پیروی از مرام پهلوانی و لوطیگری خود میکوشد دستگیر هر نیازمندی باشد و به همان اندازه به دنبال تسویه حساب با کسی که رسم انسانیت را زیرپا گذاشته است. میکوشد حسینهای بزرگ بسازد برای اسکان بیسرپناهان و معتادان، یا با زنی که پیشتر توسط مردی به نام شاهرخ قرتی مورد تجاوز قرار گرفته بوده، ازدواج میکند و ...
موقعیتی که کتاب قیدار از تهران دههی پنجاه و روابط آدمها با یکدیگر میسازد، آینهی تمام قدی از آشفتگی و تناقضهایی است که امروز هم میان مردم حس میشود. شخصیتها در جهان کتاب قیدار دچار سرگشتگی میان ارزشهای سنتی و پیچیدگیهای مدرنیتهای هستند که زندگیشان را تحت تاثیر قرار داده، اما با هر جلوهای از پیشرفت، پیوندهای آدمهای داستان با گذشتهشان را هم پاره میکند. در این میان قیدار شمایل پهلوان لوطیمنشی است که در فضایی آشفته و تاریک در حال جنگیدن برای ارزشهایی است که روز به روز بین مردم جامعه کمرنگتر میشود. او قهرمان زخمخوردهی نبردی بر سر ارزشهای فراموششده است. این مقاومت یکتنهی او دربرابر زمانهای که ارزشهایش را زیرپا له میکند، از او شخصیتی رازآمیز ساخته. قیدار رازی را بر دوش میکشد که آدمهای زمانهاش از درک آن عاجزند.
رضا امیرخانی معتقد است «روایت قیدار، ضرورت جامعهی امروز ماست.» به عقیدهی نویسنده کتاب قیدار یادآور شخصیتهایی در بطن جامعه است که جایشان در زمانهی معاصر ما خالی است و یافتن دوبارهی مرام و مسلک پهلوانی با سویههای مذهبی میتواند یکی از راههای نجات جامعهی امروز از تناقضها و فقدان هویت باشد. در این کتاب فضای داستان و روابط شخصیتها تا حدی ملموس است که خواننده را به حال و هوای دههی پنجاه تهران ببرد و پای تکهکلامها، صحبتها و عادتهای رفتاری تیپهای مختلف اجتماع بنشاند. با این حال انتخاب با مخاطب است که پس خواندن کتاب تصمیم بگیرد آیا میتواند در زیرمتن روایت قیدار رابطهای با امروز خودش پیدا کند یا تنها با قصهای مواجه است که در محدودهی جهان داستانیاش سیر میکند، نه فراتر از آن. و اینکه قهرمان این قصه توانایی تبدیل شدن به الگویی اجتماعی را دارد یا فقط شخصیتی است که تنها در فضای همین داستان ملموس است.
کتاب قیدار برای چه کسانی مناسب است؟
علاقهمندان به ادبیات داستانی معاصر ایران و به طور کلی طرفداران رمان ایرانی میتوانند بخشی از طیف مخاطبان این کتاب باشند.
با رضا امیرخانی بیشتر آشنا شویم
رضا امیرخانی متولد سال 1352 در تهران است. او با فعالیتهایی در زمینهی نویسندگی و نقد ادبی، یکی از چهرههای شناختهشده در فضای ادبیات معاصر ایران است. او مدتی رئیس هیئت مدیرهی انجمن قلم ایران بود.
سفرنامهی «داستان سیستان: ده روز با رهبر»، داستانهای «ارمیا»، «منِ او»، «نفحات نفت» و «اَزبه» تعدادی از آثار او هستند.
همچنین بسیاری از کتابهای او برندهی جوایز متعددی شدند، از جمله: کتاب من او که در دومین جشنوارهی مهر مورد تقدیر قرار گرفت، کتاب نفحات نفت که اثر شایستهی تقدیر دهمین دورهی جایزهی جلال آل احمد شد و کتاب رهش که جایزهی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران را برای او به ارمغان آورد.
در بخشی از کتاب قیدار میخوانیم
صبحِ اولِ صبح، ده نفری، دور تا دورِ حوضِ کنارِ دفترِ گاراژ نشستهاند روی سنگهای لبهی باغچه. از تصادف دو ماه گذشته است و آقا از بالاخانه پایین نیامده است. نه اینکه نیامده باشد، آمده است، اما چه آمدنی؟ بیحوصله و دمغ. نگاهی کرده است به دفتر و دستک و کلفتی بارِ میرزا و چند دفتریِ دیگر کرده است و برگشته است بالا. چند ساعتی یکبار فریادی کشیده است که قلیان و چای ببرند. بعدتر بچههای دفتر ساعت به ساعت، سر میزدهاند و قلیان و چای میبردهاند و با همین کار، صدای نعرهی قیدار را هم خاموش کرده بودند.
قیدار نگاهش به پیچکی است که روی پلهگان پیچیده است و خود را رسانده است به پنجره. پیچک، جلوِ چشمِ قیدار آرام آرام بالا میآید و قد میکشد... دو ماه است...
ده نفری، دور تا دورِ حوضِ گاراژ نشستهاند. صفدر آرام سرِ کچلش را میخاراند و به پلهگان نگاه میکند. این پیچک رفت بالا و خودش را رساند به قیدارخان، ما نرفتیم...
هیچکدام در این دو ماهه بیکار نبوده است. صفدر به یاد میآورد که کاسهکوزهدارِ یکِ تهران را از سرِ بساطِ قمارخانه جمع کرده بود و آورده بود کفِ گاراژ که بساط راه بیاندازد، بلکه آقا را از لاکِ خودش در بیاورند. کاسهکوزهدار، بساطِ ورق راه انداخته بود و دستهی پاسوری بیرون کشیده بود. از ترسِ قیدارخان، چیزی هم وسط نگذاشته بودند و بازی سرِ سلامتی بود. ورقها بُر خورد و اول هم به احترام، قیدارخان، چند برگی بیرون کشیده بود.
فهرست مطالب کتاب
فصل اول: مرسدسِ کوپهی کروک آلبالویی متالیک
فصل دوم: تاکسی فیات، کبریتیِ دویست و دو
فصل سوم: اسبِ اینترنشنال
فصل چهارم: موتور وسپای فاق گلابی
فصل پنجم: هجدهچرخِ اتاقدار
فصل ششم: پلیموثِ کورسیِ سیبفروشها
فصل هفتم: اف-هشتاد و پنجِ عینکیِ شیشهشکسته
فصل هشتم: گاومیشِ دوازده سیلندر
فصل نهم: براق، مرکبی آسمانی، سپیدرنگ، با گوشی لرزان...
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب قیدار |
نویسنده | رضا امیرخانی |
ناشر چاپی | نشر افق |
سال انتشار | ۱۳۹۵ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 296 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-369-832-4?? |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |