معرفی و دانلود کتاب قاب یک رویا

معرفی کتاب قاب یک رویا

داستان پسری بااستعداد که از رسیدن به رؤیایش باز می‌ماند... کتاب قاب یک رویا اثر جردن ساننبلیک داستان زندگی یک پسر کلاس هشتمی را روایت می‌کند که علاوه بر دغدغه‌‌های مخصوص دوره‌ی نوجوانی، دو اتفاق خیلی مهم در زندگی‌اش رخ می‌دهد. نویسنده در آمیختن احساسات مختلف، وقایع سخت زندگی، توانایی‌ها و نقطه‌ضعف‌های شخصیت‌ها بسیار موفق عمل کرده و گفتنی است این کتاب هم مثل برخی از دیگر آثار او افتخاراتی برایش به ارمغان آورده است.

درباره‌ی کتاب قاب یک رویا

نوجوانی به اسم پیتر فریدمن که یکی از بهترین بازیکنان بیسبال به‌حساب می‌آید شخصیت اصلی رمان قاب یک رویا با نام اصلی (Curveball: The Year I Lost My Grip) است. اما نویسنده‌ی این اثر، جردن ساننبلیک (Jordan Sonnenblick)، پیتر را به‌سرعت از این موقعیت عالی بیرون می‌آورد و داستان را به گونه‌ای پیش می‌برد که پیتر دچار آسیب‌دیدگی شدید شده و دیگر نتواند به این ورزش ادامه دهد. این واقعه با شروع بیماری آلزایمر پدربزرگش که با هم ارتباطی نزدیک و صمیمی دارند هم‌زمان می‌شود. پدربزرگ که عکاس حرفه‌ای است تمام تجهیزات و لوازم عکاسی‌اش را که هزاران دلار ارزش دارد به او می‌بخشد. حالا پیتر با اینکه سن کمی دارد در موقعیتی کاملاً جدید و سخت قرار گرفته و باید زندگی تازه‌اش را مدیریت کند.

از دیگر شخصیت‌های مهم داستان قاب یک رویا، آدام جیمز معروف به «ای‌جی» است که به‌عنوان بهترین دوست پیتر و بازیکن بیسبال درجه یکی شناخته می‌شود و دوستی جذابی بین او و پیتر برقرار است. یکی از شخصیت‌های مهم دیگر رمان قاب یک رویا دختری با چشم‌های آبی خیلی روشن است که او را با نام «آنجلیکا» می‌شناسیم. پیتر با آنجلیکا در کلاس عکاسی آشنا می‌شود و با هم رابطه‌ای دوستانه و صمیمانه برقرار می‌کنند. جردن ساننبلیک موفق شده با ترکیبی کاملاً لذت‌بخش از موضوعات مختلفی مثل دوستی، عشق، مبارزه در زندگی داستان پرکششی را خلق کند که برای مخاطبانش جالب است. در واقع داستان قاب یک رویا، ازاین‌حیث یک موفقیت همه‌جانبه به دست آورده است و از طرف دیگر هم نویسنده توانسته باظرافت تمام مخاطبانش را با این واقعیت مهم مواجه کند که گاهی رویدادهای اساسی و بزرگ‌ترین دستاوردهای زندگی خارج از محدوده‌ای اتفاق می‌افتند که برای ما خیلی مهم است.

پیتر بیشتر از هر چیزی به بیسبال علاقه‌مند است. او تحقق رویاهایش را در ادامه‌دادن این ورزش می‌بیند و نهایت تلاشش این است که ورزشکاری عالی باشد. در نوجوانی هم موضوعی مهم‌تر از این نیست که فرد به‌عنوان یک ورزشکار ستاره شناخته شود و موردتوجه و تحسین دیگران قرار بگیرد؛ ولی به شکلی ناگهانی این موقعیت مهم را از دست می‌دهد و زندگی‌اش کاملاً تغییر می‌کند و با بیماری پدربزرگش اوضاع پیچیده‌تر می‌شود.

خواندن کتاب قاب یک رویا که الهام فیاضی آن را به فارسی ترجمه کرده حتی ممکن است برای مخاطبانی که در گروه سنی بالاتری قرار دارند خالی‌ازلطف نباشد به این دلیل که قرارگرفتن در موقعیت‌های این‌چنینی و درک و پذیرش آنها و چگونگی پیداکردن راه‌حل جدید می‌تواند برای این دسته از مخاطبان هم تازگی داشته و کنجکاوی برانگیز باشد.

جوایز و افتخارات کتاب قاب یک رویا

• نامزد جایزه‌ی کتاب نوجوان رود آیلند در سال 2014
• نامزد جایزه‌ی کتاب نوجوان شهرستان میلواکی در سال 2013

نکوداشت‌های کتاب قاب یک رویا

• پیتر یک راوی کاملاً دوست‌داشتنی برای یک رمان رضایت‌بخش است. (kirkus review)
• ساننبلیک یک‌بار دیگر توانایی بسیار بالایش را در پرداختن به مسائل بزرگ زندگی در این اثر به نمایش می‌گذارد. (بوکلیست)
• جردن ساننبلیک در رمان جدید خود، طبق معمول شاهکار معجزه‌آسایی انجام می‌دهد و به کاوش در موضوعات عمیقی مثل دوستی، عشق، خانواده و غم می‌پردازد درحالی‌که اثری مفرح و خنده‌دار می‌آفریند. (Fantastic Fiction)
• این رمان مملو از شخصیت‌های مهربان و البته آسیب‌پذیر است که به یکدیگر اهمیت می‌دهند. نویسنده ترکیبی لذت‌بخش از ورزش، هنر، درام خانوادگی و عشق نوپای دوران نوجوانی را در اثرش مدنظر قرار داده است. (ناشران هفتگی)

کتاب قاب یک رویا مناسب چه کسانی است؟

قاب یک رویا، برای نوجوانان مناسب است. این رمان به شیوه‌ای لطیف و صمیمی برای این مخاطبان که خیلی از آنها هنوز با وقایع جدی زندگی مواجه نشد‌ه‌اند پنجره‌ای به دنیای بزرگسالی باز می‌کند.

با جردن ساننبلیک بیشتر آشنا شویم

جردن ساننبلیک، نویسنده آمریکایی، در سال 1969 به دنیا آمد. او که برای نوجوانان داستان می‌نویسد از دانشگاه پنسیلوانیا فارغ‌التحصیل شده است. ساننبلیک سال‌ها در مدارس و دبیرستا‌ن‌های آمریکا در مقام معلم و همچنین مشاور اردوهای تابستانی مشغول به خدمت بود و بعد از بازنشستگی روی نویسندگی تمرکز کرد. او در اولین رمانش که با نام «کنسرت طبل‌های غمگین» در ایران ترجمه شده از زندگی یکی از شاگردانش الهام گرفت که برادرش با سرطان مبارزه می‌کرد. جردن ساننبلیک علاوه بر نویسندگی گیتار، باس و درام می‌نوازد. از دیگر آثار این نویسنده می‌شود به کتاب «کلر بودن آسان نیست» و کتاب «یادداشت‌های راننده نیمه‌شب» اشاره کرد. او گاهی کارگاه‌های نویسندگی برگزار می‌کند که گفته شده خیلی مفرح و شادند.

در بخشی از کتاب قاب یک رؤیا می‌خوانیم

اگر می‌دانستم این آخرین بازی بیسبال عمرم است، حتماً از مادرم می‌خواستم دوربین فیلم‌برداری یا چیزی مثل آن همراهش بیاورد. ولی آدم هیچ‌وقت این چیزها را از قبل نمی‌داند. تنها کاری که از دستت برمی‌آید این است که هر بار طوری بازی کنی که انگار این آخرین بازی‌ات در لیگ جهانی است و ته دلت امیدوار باشی که این‌طور نباشد.

تابستان بعد از کلاس هشتم بود. من بازیکن پرتاب‌گر تعویضی بودم و همه امید داشتند بتوانم پیروزی 1 2 تیمم را در لیگ قهرمانان قطعی کنم. فقط باید یک اینینگ را بدون تسلیم‌ شدن در برابر حمله‌ی حریف طی می‌کردم. طبق معمول، بهترین دوستم اِی‌جِی مور در جایگاه بازیکن توپ‌گیر ایستاده بود. ما بهترین پرتاب‌گرهای تیممان بودیم. در واقع بهترین پرتاب‌گرهای لیگ و همین‌طور بهترین بازیکن‌های توپ‌گیر، یعنی وقتی من پرتاب می‌کردم، ای‌جی می‌گرفت و بالعکس. موقعیت منحصر‌به‌فردی که در آن، دو دوست خوب، باید تمام‌وقت به‌سمت همدیگر توپ پرتاب می‌کردند. موقعیتی واقعاً منحصربه‌فرد بود، حتی روزنامه‌ها هم درباره‌اش نوشتند.

آن‌قدر منحصربه‌فرد که مربی بیسبال دبیرستان، شخصاً پیش‌قدم شد تا برای بازی‌های بعد از فصل تمرینمان بدهد. این موقعیت به‌قدری خاص بود که توجه دخترها را هم جلب کرد. من و ای‌جی محبوب‌ترین پسرهای سال هشتم بودیم. البته محبوب واقعی ای‌جی بود؛ حدود صدوهشتاد سانتی‌متر قد، با موهایی طلایی، چشمان آبی ‌روشن و رفتاری آرام و متین که ناشی از حس اطمینان از محبوبیتش بود.

ر واقع من، آن‌قدرها هم آش دهان‌سوزی نبودم. صدوشصت‌ویک سانتی‌متر قد، با موهای سیاه و پوستی روشن و عینک. ای‌جی یک پرتاب‌گر قدرتمند راست‌دست بود، و من یک پرتاب‌گر موذی و حیله‌گر چپ‌دست. ای‌جی در گرفتن توپ استعداد ذاتی داشت. ولی من پشت جایگاه دریافت توپ باید جان می‌کندم، چون من، تنها بازیکن توپ‌گیر چپ‌دست لیگ، در سطح خودمان بودم.

فهرست مطالب کتاب

وقتی کوچک بودم...
اول
1. تق
2. عکاسی از عقاب‌ها
3. جوجه‌ی کلاس‌اولی!
4. کابوس‌ها
5. صحبت‌های مردانه
6. پیتر فریدمن، عکاس خِبره‌ی ورزشی
7. ظاهر و باطن
8. لغزش
دوم
9. لحظه‌ی سرنوشت‌ساز
10. کلاس تشریح
11. دوست قدیمی‌ام، موسیقی
12. روز طولانی
13. مرگ در اثر میوه
14. سوژه را در حالت‌های قشنگ ثبت کن!
15. ثبت خاطرات
16. این بحث دیگر تمام است
17. تمرین
سوم
18. امدادگر
19. شفاف‌سازی
پایان: پاییز، سال سوم دبیرستان
قدردانی
درباره‌ی نویسنده