معرفی و دانلود کتاب صوتی هنری زلزله و پرستار لولوخورخوره

معرفی کتاب صوتی هنری زلزله و پرستار لولوخورخوره

خانواده‌ی هنری در کتاب صوتی هنری زلزله و پرستار لولوخورخوره نوشته‌ی فراچسکا سایمون قرار است برای پسرشان پرستار بچه بگیرند. هنری از پرستارها متنفر است و دلش نمی‌خواهد هیچ‌کس از او مراقبت کند. اما طولی نمی‌کشد که سروکله‌ی پرستار جدیدی به‌نام ربکا ظاهر می‌شود. هنری می‌خواهد کاری کند که ربکا را از زندگی‌اش سیر کند! به نظر شما او دست به چه کارهایی می‌زند؟

درباره‌ی کتاب صوتی هنری زلزله و پرستار لولوخورخوره

مادر و پدر هِنری، شخصیت اصلی کتاب صوتی هنری زلزله و پرستار لولوخورخوره (Horrid Henry and the Bogey Babysitter) در به در به دنبال یک پرستار بچه می‌گردند که در روز مهمانی به خانه‌ی آن‌ها بیاید و از پسرهایشان نگهداری کند. اما نه هر پرستاری؛ کسی که از پس پسر وروجکشان بربیاید! آن‌ها نمی‌توانند پرستاری را پیدا کنند که بیشتر از یک مرتبه بتواند هنری زلزله را تحمل کند. نه تس نازنک‌نارنجی، نه کریس غرغرو، نه آنا زودجوش؛ هیچ‌کدام از این‌ها نتوانسته بودند حریف شیطنت‌های هنری بشوند.

هنری از پرستارهایش متنفر بود و به خیال خودش می‌دانست چگونه باید با پرستارها رفتار کند. پدر و مادر هنری آنقدر می‌گردند و به این و آن تلفن می‌کنند که دست آخر یادشان می‌افتد می‌توانند به ربکا زنگ بزنند. وقتی سروکله‌ی ربکا پیدا می‌شود، می‌فهمد که این یکی با بقیه فرق دارد و ترفندهای او در این یک مورد کار نمی‌کند. او مجبور می‌شود با همکاری با برادرش پیترْ خوبه برای شکست دادن پرستارشان دست به کارهای عجیب و غریب بزند.

مژگان کلهر این کتابِ فرانچسکا سایمون (Francesca Simon) را به زبان فارسی ترجمه کرده و نشر صوتی رادیو گوشه آن را در قالب کتاب صوتی روانه‌ی بازار کرده است.

درباره‌ی مجموعه کتاب کودک هنری زلزله

هنری پسربچه‌ی هشت‌ساله‌ای است که عاشق انجام کارهای وحشتناک است. اگر بخواهیم خیلی دقیق برایتان بگوییم، این پسر را به حال خودش بگذاری از دیوار راست هم بالا می‌رود! او همه چیز را به هم می‌ریزد، برادرش را (که حقیقتاً یک‌پارچه آقاست!) نیشگون می‌گیرد و خلاصه همه از دست او شاکی‌اند. بااین‌حال نمی‌شود این پسربچه‌ی وروجک را دوست نداشت.

فرانچسکا سایمون در مجموعه‌ی ده جلدی «هنری زلزله» (Horrid Henry) به داستان‌ها و شیطنت‌های او می‌پردازد و با بهره‌گیری از عنصر طنز برخی از مسائل تربیتی را نیز با زبان غیرمستقیم به کودکان آموزش می‌دهد. جالب است بدانید یکی از جلدهای این مجموعه با عنوان هنری وروجک و آدم‌برفی زشت جایزه‌ی بهترین کتاب کودک سال 2008 را در جشنواره کهکشان کتاب بریتانیا از آن خود کرده است.

اقتباس تلویزیونی از مجموعه کتاب کودک هنری زلزله

از این مجموعه داستان، CITV، شبکه‌ی تلویزیونی آمریکایی، انیمیشنی ساخت با همین عنوان در سال 2006. این اثر برنده‌ی جوایز متعددی شده است.

نکوداشت‌های مجموعه کتاب کودک هنری زلزله

• بسیار مبتکرانه و سرشار از طنزی خلاقانه. (World Book Day)
• فرانچسکا سایمون با نوشتن مجموعه کتاب محبوب هنری زلزله برای خودش یک پا استاد طنزپردازی شده است. (بیرمنگام پست)
• به طرز شرورانه‌ای شیطنت‌آمیز و به طرز وحشتناکی خنده‌دار است. (مجله‌ی Family Interest)

کتاب صوتی هنری زلزله و پرستار لولوخورخوره مناسب چه کسانی است؟

اگر کودکی در بازه‌ی سنی 7 تا 12 سال در اطرافتان وجود دارد، پیشنهاد می‌کنیم این کتاب صوتی را به او هدیه بدهید.

با فرانچسکا سایمون بیشتر آشنا شویم

فرانچسکا سایمون از نویسندگان پرکار و نام‌آشنای حوزه‌ی کودک و نوجوان است. او تاکنون بیش از 45 کتاب به رشته‌ی تحریر درآورده است. سایمون نگارش چندین کتاب طنز کودک، نمایشنامه و آشپزی در کارنامه‌ی ادبی خود دارد و همچنین برنده‌ی جایزه‌ی بهترین کتاب کودک سال 2008 شده است.

در بخشی از کتاب صوتی هنری زلزله و پرستار لولوخورخوره می‌شنویم

هنری زلزله از پرستار بچه متنفر بود. او که بچه نبود. نمی‌خواست یک جا بنشیند. چرا باید میانه‌اش با یک جوان زشت فیس‌وافاده‌ای و سختگیر خوب باشد؟ جوانی که همه‌اش تلویزیون نگاه می‌کند و بیسکوییت‌های هنری را می‌لمباند. هنری زلزله فکر کرد: «خب! مامان و بابا خودشون توی خونه بمونن.» و حالا انگار مجبور بودند که این کار را بکنند. مامان و بابا خیلی ضعیف بودند و هنری کلی تمرین کرده بود تا آن‌ها را درست کند. پرستارهای بچه غیر قابل پیش‌بینی بودند. اصلاً پرستاری از بچه‌ها کار خیلی سختی است. وقتی هم کسی حالشان را بگیرد و نشان بدهد که کی رییس است، آن‌ها دیگر دلشان نمی‌خواهد پیش او بروند.

پرستار بچه‌ای خوب است که بگذارد تو تمام شب بیدار بمانی و آنقدر شیرینی بخوری تا مریض شوی. بدبختانه تا به حال از این‌جور پرستارها گیر هنری زلزله نیامده بود. مامان داد زد: «باید پرستار دیگه‌ای پیدا کنیم. مهمونی فردا شبه. من به هر کسی که فکر می‌کردم زنگ زدم. دیگه کی باقی مونده؟» بابا گفت: «بالاخره باید کسی باشه. فکر کن.» مامان فکر کرد. بابا گفت: «ربکا چطوره؟» قلب هنری زلزله ایستاد. او که داشت روی عکس‌های مدرسه‌ی پیتر خوبه سیبیل می‌کشید، دست از کار کشید. حتماً اشتباه شنیده بود. فکر کرد: «وای نه! خواهش می‌کنم ربکا نه! لولو ربکا نه!»

فهرست مطالب کتاب صوتی