معرفی و دانلود کتاب صوتی میرت بندباز

معرفی کتاب صوتی میرت بندباز

کتاب صوتی میرت بندباز نوشتهٔ امیلی آرنولد مک کالی داستان دختر کوچکی به اسم «میرت» را تعریف می‌کند که همیشه دوست دارد کارهای شگفت‌انگیزی انجام دهد. تا روزی که با یک بندباز آشنا می‌شود و چیزهای جدیدی از او یاد می‌گیرد. این کتاب درخشان در سال 1993 موفق به دریافت مدال کالدکات شد.

موضوع کتاب صوتی میرت بندباز چیست؟

میرت به همراه مادرش مهمانخانه‌ای در لندن داشتند و در آن زندگی خوبی را می‌گذراندند. مهمانخانهٔ آن‌ها همیشه پر از مهمان‌های مختلف بود. زیرا هنرمندان زیادی از شهرها و کشورهای مختلف به لندن می‌آمدند تا نمایش اجرا کنند و بعد از اجرای نمایش‌شان در مهمانخانهٔ زیبای آن‌ها می‌ماندند. این هنرمندان در رشته‌های هنری مختلفی مثل آکروبات بازی، تردستی و بازیگری فعالیت می‌کردند. آن‌ها به آن شهر می‌آمدند و مهمان میرت و مادرش می‌شدند.

مادر میرت همیشه برای این افراد غذاهای خوشمزه و لذیذ درست می‌کرد و کاری می‌کرد که آن‌ها در آن‌جا احساس راحتی داشته باشند. میرت هم در تمام کارها به مادرش کمک می‌کرد و به حرف‌ها و داستان‌های مهمان‌هایشان گوش می‌کرد. یکی از روزها غریبه‌ای به پانسیون آن‌ها آمد که خسته و غمگین به نظر می‌رسید. میرت بعد از مدتی متوجه شد که او بندباز حرفه‌ای است و از او می‌خواهد که چیزهایی هم به خودش یاد بدهد.

امیلی آرنولد مک کالی (Emily Arnold McCully) در کتاب میرت بندباز (Mirette on the High Wire) به زیبایی داستان سرگرم‌کننده و جذاب خود را برای کودکان روایت کرده و آن‌ها را با خود همراه می‌سازد. او در این میان مفاهیمی مثل شجاعت و دوست داشتن را در قالب این داستان زیبا به کودکان می‌آموزد.

نکوداشت‌های کتاب صوتی میرت بندباز:

- یک اجرای شجاعانه. (مجله Horn Book Magazine)

- یک ماجراجویی رضایت‌بخش و با روحیه بالا. (School Library Journal - مجله ماهانه آمریکایی)

- یک داستان عجیب و غریب و پر از تعلیق. (Kirkus Reviews - مجله نقد و بررسی کتاب آمریکایی)

- میرت یک قهرمان به شمار می‌آید. خوانندگان کودک این کتاب بعد از شنیدن داستان او دل‌شان می‌خواهد چکمه‌های مخصوص خود را بپوشند و در حالی که بین پشت بام‌ها می‌رقصد، به او بپیوندند. (BCCB)

کتاب صوتی میرت بندباز مناسب چه کسانی است؟

این کتاب برای کودکان 4 تا 8 سال و والدینی که قصد دارند برای بچه‌های خود قصه‌های آموزنده بگویند، مناسب است.

در بخشی از کتاب صوتی میرت بندباز می‌شنویم:

بعدازظهر روز بعد، وقتی میرِت برای جمع­ کردن روتختی­‌هایِ روی طناب به بیرون اومده ­بود، مردی رو در حال قدم ­زدن روی بند محکمی دید. خیلی تعجب کرد چون دیدن همچین صحنه‌­ای واقعا جالب بود. اون مرد توی ارتفاع زیاد روی یک بند نازک از این­طرف به اون­طرف می‌­رفت!

پاهای دخترک شروع به لرزیدن کردن، تحت تاثیر اون همه تمرکز قرار گرفته­ بود و حس کرد که درونش چیزی در حال تغییر کردنه، انگار پاهاش می‌­خواستن روی طناب بپرن و کنار مرد توی ارتفاع بایستن.

میرت تمام اعتماد به نفسشو جمع کرد و گفت: «ببخشید آقای بلینی؟ من می‌خوام کاری که شما می­‌کنید رو یاد بگیرم.»

فهرست مطالب کتاب صوتی