معرفی و دانلود کتاب صوتی من و مامان و دوچرخهی بابام
برای دانلود قانونی کتاب صوتی من و مامان و دوچرخهی بابام و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی من و مامان و دوچرخهی بابام
زهرا فردشاد در کتاب صوتی من و مامان و دوچرخهی بابام، قصهی زندگی پسربچهای خوزستانی به نام ایلا را تعریف میکند که دنیای کودکانهاش ناگهان با هجوم وحشیانهی سربازان عراقی و شروع جنگ، زیرورو میشود. این کتاب صوتی داستان جنگ هشتسالهی ایران و عراق را از زاویهی دید یک کودک و با حالوهوای جنوبی به تصویر میکشد.
دربارهی کتاب صوتی من و مامان و دوچرخهی بابام
ایلا در شاهنامه، نام یکی از مبارزان افراسیاب است. ایلای داستانِ کتابِ صوتی من و مامان و دوچرخهی بابام، پسربچهای خوزستانی است که همراه پدر و مادرش، در نقطهای دور از شهر خرمشهر زندگی میکند. مادرش عراقی است و فارسی را خیلی خوب بلد نیست. پدرش ایرانی است و شغل جالبی دارد؛ او نگهبان باغوحش است. شغل پدر ایلا باعث شده تا آنها در وسط باغوحش خانه داشته باشند و هرروز به شیرها، گرگها، آهوها، گوزنها و پرندگان مختلفی رسیدگی کنند. ایلا حتی با یکی از بچه بابونها هم رفیق شده و هرجا که میرود، او را نیز با خود میبرد.
زهرا فردشاد در کتاب صوتی من و مامان و دوچرخهی بابام، داستان را از 31 شهریور سال 59 آغاز میکند. فردا اول مهر است و ایلا باید برای رفتن به مدرسه آماده شود. از دوردست اما صداهای عجیبی میآید؛ صدای انفجار. بابا میگوید حتماً دارند برای ساخت جاده کوه را منفجر میکنند. حیوانات باغ وحش ناآرامند، گاهی زوزه میکشند و چنگودندان نشان میدهند و گاهی سم به زمین میکوبند و بیقراری میکنند. ایلا بابون کوچکش را به سمت شهر میفرستد تا خبری از علت این همه سروصدا بیاورد. بچه بابون از مأموریتش برمیگردد و با آنچه از ایلا یاد گرفته، کلماتی مثل آتشبازی، فشفشه و ترقه را تکرار میکند. ایلا با خود فکر میکند که حتماً در شهر جشن گرفتهاند و دلیل این دود و سروصدا هم باید همین باشد. او آرزو میکند کاش میتوانست به شهر برود و جشن را ببیند.
صبح میشود. برق و تلفن خانه قطع شده و بابا متعجب است که چرا از کشتارگاه برای شیرها غذا نفرستادهاند. او شالوکلاه میکند تا سری به شهر بزند و برای شیرهای بینوا غذا بیاورد. ایلا در نوبت عصر به مدرسه میرود، برای همین بابا از او میخواهد تا بعد از خوردن ناهارش آماده باشد و منتظر بماند تا او بیاید و ایلا را به مدرسه ببرد. عصر میشود و بابا نمیآید. مادر که حالا نگران شده، دست ایلا را میگیرد و به سمت جاده را میافتد تا ببیند چرا اوضاع عجیب است و خبری از بابا نشده. جاده اما شبیه همیشه نیست، مردم دستهدسته و با سرعت در حال رفتناند. مادر از زنی که پشت گاریای نشسته میپرسد که چه خبر شده، و او با هراس، خبر از شروع جنگ و مصیبت میدهد. مادر از شنیدن این خبر وحشتزده از حال میرود...
کتاب صوتی من و مامان و دوچرخهی بابام، اثری از زهرا فردشاد است که بیانی دلنشین و لحنی طنزآمیز دارد. فضاسازی جذاب کتاب و لهجهی جنوبی شخصیتها، شما را به دل خرمشهر سال 1359 میبرد و تصویری از این شهر زیبا در واپسین روزهای پیش از شروع جنگ ترسیم میکند. نشر صوتی لحن دیگر و انتشارات هوپا، ناشران این کتاب هستند و روایتگری این قصه نیز به عهدهی مهران نوروزی بوده.
کتاب صوتی من و مامان و دوچرخهی بابام برای چه کسانی مناسب است؟
نوجوانان علاقهمند به داستانهای ماجراجویانه و طنز از شنیدن این کتاب لذت خواهند برد.
در بخشی از کتاب صوتی من و مامان و دوچرخهی بابام میشنویم
شب شده. بابا هنوز برنگشته. برق وصل شد، اما دوباره قطع شد. مادرم توی اتاق شمع روشن کرده. شیرها و پلنگهای گرسنه نعره میکشند. هنوز هم تفنگ شکاری روی شانهی مادرم است. شناسنامهها را توی ساک لباسهایی که جمع کرده میگذارد و میگوید: «کاش ابوک زودتر بیاد از اینجا بریم.» بعد به عکس شناسنامهی بابا نگاه میکند و میگوید: «صد بار گفتم تابستون بذار برم بصره مادرم رو ببینم. نذاشتی که نذاشتی.» عکس بابا را بوس میکنم و میپرسم: «چرا بابام نمیآد؟» مادرم سرم را ناز میکند و میگوید: «میآد یوما، میآد. حتماً گرفتار شده، ولی تا فردا صبح میآد.» میپرسم: «وقتی بیاد حیوونها رو هم با خودمون میبریم؟» مادرم کیسهی نان را گره میزند و روی ساک میگذارد و جواب میدهد: «نمیدونم. هر کاری ابوک بگه میکنیم. حتماً وقتی برگرده از رئیس پرسیده باهاشون چی کار کنیم.» لیوان گوشماهیها را جلوی مادرم خالی میکنم و میگویم: «پر شده. ببین چقدر زیاده.» شروع به شمردن میکنم: «یک، دو، سه... هیجده.» بالا میپرم و با خوشحالی میگویم: «هیجدهتا هواپیما رد شده!»
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی من و مامان و دوچرخهی بابام |
نویسنده | زهرا فردشاد |
راوی | مهران نوروزی |
ناشر چاپی | انتشارات هوپا |
ناشر صوتی | شرکت توسعه محتوای لحن دیگر |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۳ ساعت و ۵۹ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان طنز نوجوان، کتاب داستان کودک |