معرفی و دانلود کتاب صوتی صورتگر چین

معرفی کتاب صوتی صورتگر چین

کتاب صوتی صورتگر چین نوشتهٔ مجتبی پویا مجموعه‌ای از یادداشت‌های این نویسنده در دوران زندگی‌اش در کشور چین است که در آن‌ها به بررسی تصورات اشتباه مردم ایران دربارهٔ چینیان می‌پردازد.

درباره کتاب صوتی صورتگر چین:

شاید شما هم تا به حال چیزهای عجیبی درمورد مردم چین شنیده باشید. چیزهایی مثل اینکه آن‌ها هر موجود زنده‌ای مثل سوسک و موش را می‌خورند، هر روز زلزله را تجربه می‌کنند، کمونیست یا بی‌دین هستند، همه مردم آنجا کونگ فو بلدند یا خیلی چیزهای دیگر که ممکن است باورشان نیز سخت باشد.

مجتبی پویا، گوینده ایرانی مدتی را در بخش فارسی زبان رادیوی بین‌المللی چین فعالیت می‌کرده است. او در سال 1385 به پکن رفت و بعد از مدتی که سوال‌های مختلفی از ایرانیان درمورد فرهنگ و آداب و رسوم چین دریافت کرد، تصمیم گرفت یادداشت‌هایی در این مورد بنویسد. او در این یادداشت‌ها درمورد چین، فرهنگ و آداب و رسوم آن نوشت و از تجربهٔ شخصی خود درباره چین صحبت کرد.

کتاب صورتگر چین شامل یادداشت‌های او از زندگی و کار در شهر بزرگ پکن می‌شود. وی در قسمت‌هایی از این کتاب به بررسی برخی از پیشینه‌ها و کلیشه‌هایی که ایرانیان درباره چین دارند، پرداخته و درست و غلط آن‌ها را مشخص کرده است. در میان این یادداشت‌ها برخی از تجربه‌ها و تفکرات او وجود دارند که خیلی به این کشور و موارد مربوط به آن ربطی ندارند و صرفا بیانگر تفکرات نویسنده هستند.

کتاب صوتی صورتگر چین به چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟

اگر دوست دارید درمورد فرهنگ و آداب و رسوم کشور چین بیشتر بدانید، شنیدن این کتاب صوتی می‌تواند برایتان جالب توجه و لذت‌بخش باشد.

در بخشی از کتاب صوتی صورتگر چین می‌شنویم:

در اواسط سال بنا به تقویم هجری خورشیدی خیامی – جلالی، اواخر سال 2008 عیسوی در ادامهٔ کاوش‌ها و تحقیقات، گلهٔ تانک‌های واتیکان پس از جنگی سخت به شهر کوچکی در نزدیکی قلعهٔ بابک در آذربایجان ایران رسیده بودند. حدودا شصت و ششمین سال غروب نکردن خورشید در خاورمیانه به خاطر گرم بودن هوا و برای از بین نرفتن محصول که هدف اصلی جنگ بود از بمب هسته‌ای استفاده نشده بود.

گلهٔ تانک‌ها در حالی که از بیابان‌های وسط ایران که در اون محصولی به هم نمی‌رسید، خود را دور نگه داشته بودند، پیش رفته و با دور زدن بیابون‌ها در قسمتی راهی پاکستان و قسمتی دیگه راهی آسیای میانه شده بودند. در تانک جلودار گله نزدیک قلعه بابک یکی از سه شوالیه در حال جویدن آدامس اون رو میروند و دومی در روی تانک راه رو با دقت از چشمی دوربین می‌گذروند.

در اون اطراف تنها از قلعه بابک احتمال مقاومت می‌رفت. اون‌ها از سنگ‌های قلعه بابک هم می‌ترسیدند. بر اساس شواهدی که دستگاه‌ها نشون می‌داد، موجود زنده‌ای در اون اطراف باقی نمونده بود.

فهرست مطالب کتاب صوتی