معرفی و دانلود کتاب صوتی حرمسرای قذافی
برای دانلود قانونی کتاب صوتی حرمسرای قذافی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی حرمسرای قذافی
کتاب صوتی حرمسرای قذافی اثر آنیک کوژان، روایتی تلخ و شوکآور از دختری به نام ثریاست که در 15 سالگی ربوده و به مدت 5 سال در زیرزمین دژ قذافی بیرون از طرابلس نگهداری شده است. او میگوید که روزانه با خشونت تمام مورد تجاوز، ضرب و شتم قرار گرفته و شاهد آزار جنسی دختران و پسران دیگر هم بوده است.
ثریا نخستین زنی است که ماجراهای پشت پرده حکوکت دیکتاتور لیبی، قذافی را برای خبرنگاری خارجی تعریف میکند. او تنها یکی از دهها دختر قربانی است که به اجبار به اسارت خودکامه منحرف و بیمار لیبی در آمده و حال روایتگر راز خوفناک حرمسرای اوست. کتاب حرمسرای قذافی (Gaddafis Harem) برنده جایزه بزرگ باشگاه بینالمللی مطبوعات است.
ثریا دختری زیبا و شاد بود که آرزوهای بزرگی در سر داشت و میخواست در آینده پزشک شود. در 15 سالگی هنگامی که خبر آمد معمر قذافی قصد بازدید از مدرسه آنها را دارد، مدیر مدرسه با هیجان این خبر مهم را به دانشآموزان داد و سپس ثریا و چند دختر دیگر را انتخاب کرد تا به هنگام بازدید قذافی از او استقبال کنند و دسته گلهایی تقدیم او کنند. در هنگام بازدید، قذافی متوجه زیبایی ثریا میشود و پس از گرفتن دسته گل دستش را روی شانه ثریا و بعد روی سرش کشید. دستی که بر سر ثریا کشیده شد، زندگی او را برای همیشه تغییر داد. آمازونهای قذافی (محافظان مونت قذافی) هنگامی که او دستش را بر سر ثریا کشید، علامت را دریافت کردند و فردا به سراغ ثریا رفتند...
کتاب صوتی حرمسرای قذافی از دو بخش تشکیل شده که بخش نخست با محوریت سرگذشت ثریاست؛ یکی از دخترانی که از سن نوجوانی بیرحمانه مورد خشونت و سوء استفاده جنسی و روحی معمر قذافی قرارگرفته و طی چندین سال پس از آن همواره هویت خود را در کشاکش این تجاوز تعریف کرده است. شاید بتوان گفت سه شخصیت اصلی این کتاب ثریا، قذافی و مبروکه باشند. مبروکه یکی از زیردستان قذافی و به عبارتی رئیس واحد تشریفات وی بوده که گویا وظیفهی اصلیاش فراهم آوردن دختران و زنان (بهتر است بگوییم شکار طعمه) مد نظر رهبر خویش (قائد اعظم) به جهت سوء استفادههای جنسی و همینطور بهرهبرداری در مواردی چون سیاسی یا اجتماعی بوده است. در بخش دوم کتاب از دیگر قربانیهای قائد اعظم میخوانیم، و سرنوشت ثریا در کنار دیگر قربانیان با نامهایی چون خدیجه و لیلا قرار میگیرد.
هشداری آگاهیبخش درباره هزینههای شخصیای که مردم در ذیل نظام توتالیتر متحمل میشوند. آدم ربایی، تجاوز، تحقیر و خشونت، این سرنوشت انبوهی از زنانی بود که به چنگ معمر قذافی، حاکم مستبد لیبی، افتادند. آنیک کوژان نظام وحشتناکی را شرح میدهد که در آن زنان جوان به ارضای نیازهای حیوانی قائد اعظم وادار میشدند. غرب مسحور زنان آمازونی قذافی بود. غربیها خبر نداشتند که در پشت دیوارهای قصر قذافی چه خشونت وحشتناکی علیه زنان در جریان است. این کتاب بیشک یک دستاورد بزرگ ژورنالیستی است.
کتاب از سو استفادههای جنسی گسترده قذافی بیش از چهار دهه حکمرانیاش پرده برداشته است. کوژان (Annick Cojean) صفحه به صفحه اسامی و چهرههای تازهای را معرفی میکند و به قربانیان قذافی صدایی برای گفتن میدهد.
جملات برگزیده کتاب حرمسرای قذافی:
- او فقط به بدنم تعرض نکرد، بلکه روحم را نیز با دشنهای سوراخ کرد. آن دشنه هرگز بیرون نیامد.
- دوست دارم در لیبی جدید زندگیای برای خودم بسازم، اما از خودم میپرسم آیا چنین چیزی امکان دارد؟
- کتکم زد، به من تعرض کرد، رویم ادرار کرد و موقعی که میرفت دوش بگیرد داد زد: «برو بیرون!» به طبقه پایین رفتم، خیس و مرطوب، درهم شکسته و کاملا مطمئن از اینکه هیچ دوشی هرگز نخواهد توانست مرا دوباره پاک کند.
- ما دخترها هر بار که بین خودمان درباره قذافی حرف میزدیم هیچوقت اسم یا عنوانش را بر زبان نمیآوردیم. فقط کفایت میکردیم بگوییم «او». او مرکز ثقل زندگیهایمان بود. وقتی میگفتیم «او» هیچکس قاطی نمیکرد یا نمیپرسید «منظورت کیست؟»
- نیمهشب بود که مبروکه آمد تا مرا ببرد: «اربابت میخواهد تو را ببیند.» او درِ اتاق ارباب را باز کرد و مرا به سمت او هل داد. ارباب وادارم کرد که برقصم. بعد وادارم کرد سیگار بکشم. بعد مقداری پودر سفید را روی یک تکه مقوا ریخت، یک برگ کاغذ را لوله کرد و با استفاده از آن پودر سفید را درون دماغش کشید.
- پس دو نوع جنایت داریم: جنایتهایی که باید محکوم کرد و جنایتهایی که باید همچون رازهای کوچکِ کثیف پنهانشان کرد. پس برخی قربانیان خوب و شریف هستند و برخی دیگر بد و مایه خجالت. برخی قربانیان را باید مورد لطف و تقدیر قرار داد و به آنها غرامت پرداخت کرد و برخی دیگر را که دردسرسازند باید مشمول قانون «ورق زدن صفحه تاریخ» کرد. نه. این پذیرفتی نیست.
- از پدر ثریا پرسیدم آیا هرگز به فکر نیفتاد رسما شکایت کند؟ پاسخش این بود: «از که باید شکایت میکردم؟ ثریا را سوار یک ماشین دولتی کرده و بادیگاردهایی که برای رهبر کشور کار میکردند او را با خودشان برده بودند. هیچ اعتراضی حتی قابل تصور هم نبود. موقعی که شما در جهنم هستید، چگونه میتوانید شیطان را متهم کنید؟ حتا در خیالتان هم نمیتوانید این کار را بکنید!»
- رفتارهای رذیلانه و کثیف قائد اعظم به الگویی برای زیردستهایش تبدیل شده بود یا دقیقتر بگویم این رفتارها همچون ویروسی بود که بقیه مردان را در هر شغل و موقعیتی که بودند، مبتلا کرده بود. درست مثل یک بیماری مسری. رهبر یک کشور دیکتاتور هر نقطه ضعفی داشته باشد به زیردستهایش نیز سرایت میکند. اعضای مافیای قذافی درست به شیوه خود او عمل میکردند. سیستم از راس تا ذیل، تا بُنِ استخوانش، فاسد و تباه بود.
- ثریا به دریا نمیرود. به اینترنت هم بیعلاقه است و در هیچ شبکه اجتماعیای عضو نیست. او حتی هیچ دوست و رفیقی هم ندارد که یاسهای خشمگنانهاش را با او شریک شود یا به اتفاق هم در انتخابات آتی شرکت کنند. اما امیدوار است جنایتهای جنسی قذافی هرگز فراموش نشود. «آنیک! من دوست ندارم جنایتهای این مرد هرگز فراموش شود؛ حرفم را باور میکنی؟ من اسامی همه آدمها و مکانها و همه تاریخها را به تو گفتهام؛ هرچه را که میدانستم به تو گفتهام، اما واقعا دلم میخواهد در یک دادگاه شهادت بدهم. چرا باید احساس شرم کنم؟ چرا باید حقایق را پنهان کنم؟ چرا من باید هزینه آسیبهایی را بدهم که او به من زد؟»
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی حرمسرای قذافی |
نویسنده | آنیک کوژان |
مترجم | بیژن اشتری |
راوی | معصومه عزیز محمدی |
ناشر چاپی | نشر ثالث |
ناشر صوتی | نشر ماه آوا |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۱۱ ساعت و ۱۸ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای زندگینامه، کتابهای زندگینامه و خاطرات |