معرفی و دانلود کتاب شگفتی

معرفی کتاب شگفتی

کتاب شگفتی رمانی منحصربه‌فرد و شگفت‌انگیز به قلم آر. جی. پالاسیو است که کودکان را با داستان زندگی آگوست آشنا می‌کند؛ پسری که به سبب ابتلا به یک بیماری مادرزاد چهره‌ای متفاوت دارد و بابت این موضوع با مشکلات مختلفی دست‌وپنجه نرم می‌کند. رمانی در ستایش انسانیت که خوانندگانش را با مفاهیم مهم دوستی، مهربانی، همدلی، شجاعت و پذیرش آشنا می‌کند.

درباره‌ی کتاب شگفتی

آر. جی. پالاسیو (R. J. Palacio) داستان کودکانه‌ی شگفتی (Wonder) را حول محور شخصیتی به اسم آگوست پولمن روایت می‌کند. یک پسر ده‌ساله که همه‌ی ویژگی‌های یک نوجوان عادی را دارد اما ظاهرش او را از دیگران متمایز می‌کند. او با یک نقص مادرزادی به دنیا آمده و همین نقص، چهره‌ای متفاوت به او بخشیده. با اینکه آگوست بارها خود را به عمل جراحی‌های مختلف سپرده اما هنوز چهره‌اش عادی نشده است.

آگوست هیچ وقت به مدرسه نرفته، او پنهان از چشم دیگران و در خانه آموزش دیده است اما خانواده در طی یک تصمیم‌گیری چالش‌برانگیز به این نتیجه می‌رسند که پسرک از کلاس پنجم به مدرسه برود و در کنار دانش‌آموزان دیگر به تحصیل مشغول شود. از این به بعد آگوست باید نگاه خیره‌ی همکلاسی‌هایش را تاب بیاورد و با چالش‌های متفاوتی روبه‌رو شود. او در این مسیر در زمینه‌ی دوستی و برقراری ارتباط با دیگران تجربه‌های بسیاری را پشت سر می‌گذارد و به نگاه تازه‌ای دست پیدا می‌کند. مسیری که نه‌ تنها آگوست را تغییر می‌دهد، بلکه بر سایر شخصیت‌های داستان شگفتی نیز تأثیر می‌گذارد. گفت‌وگوهای درونی آگوست، رابطه‌اش با خانواده و ارتباطش با دانش‌آموزان روندی سرشار از تجربه‌های اعجاب‌آور و اثرگذار است که می‌تواند تجربه‌ی احساسی عمیق و شگرفی را برای خواننده رقم بزند.

آر. جی. پالاسیو، رمان کودک شگفتی را تأملی بر مهربانی نامیده تا به خوانندگان کودک کمک کند به درک عمیق‌تری نسبت به مفاهیم مهرورزی، شجاعت، دوستی، همدلی و انسانیت دست پیدا کنند. او این رمان را از زاویه‌ی دید شش شخصیت مختلف روایت می‌کند و این شیوه نه تنها داستان را از دام یکنواختی نجات می‌دهد، بلکه به مخاطب کمک می‌کند تا از نگاه افراد مختلف به زندگی آگوست بنگرد.

رمان آموزنده‌ی شگفتی با تلاش نهال سهیلی‌فر به فارسی ترجمه شده و انتشارات نارنگی آن را در دسترس مخاطبان قرار داده است.

جوایز و افتخارات کتاب شگفتی

• برنده‌ی جایزه‌ی گنبد طلایی ورمونت در سال 2014
• دریافت جایزه‌ی Maine Student Book Award در سال 2014
• نامزد دریافت جایزه‌ی کتاب منتخب گودریدز در بخش محبوب‌ترین کتاب کودک در سال 2012
• برنده‌ی جایزه‌ی Junior Young Reader's Choice Award در سال 2015
• برنده‌ی جایزه‌ی Mark Twain Readers Award سال 2015
• کتاب پرفروش نیویورک تایمز و آمازون
• برنده‌ی جایزه‌ی یادبود جودی لوپز
• برنده‌ی جایزه‌ی کودک واتراستونز
• نامزد مدال اندرو کارنگی
• برنده‌ی جایزه‌ی جوزت فرانک

نکوداشت‌های کتاب شگفتی

• رمانی غنی و ماندگار. آگوست و بچه‌های دیگر داستان، قلب تپنده‌ی رمان شگفتی هستند. آر. جی. پالاسیو صدای شخصیت‌های دختر و پسر را با مهارتی یکسان به تصویر می‌کشد. (نیویورک تایمز)
• داستانی زیبا، بامزه و تأثیرگذار که از تحولی آرام و عمیق می‌گوید. (وال استریت ژورنال)
• داستان آموزنده‌ی شگفتی جواهری نادر در دنیای رمان کودک است. اثری با نثر زیبا و شخصیت‌هایی که تا مدت‌ها در ذهن و دل خواننده ماندگار خواهند شد. (آمازون)
• آر. جی. پالاسیو در زمینه‌ی پرداختن به مفاهیم ارزشمند، قلم درخشانی دارد. این رمان، کاوشی شکوهمند در باب دوستی، مقاومت، ترس و از همه مهم‌تر مهربانی است. (هافینگتون پست)
• این داستان کودک جواهری درخشان است که خوانندگان را در هر سنی که باشند، ترغیب می‌کند تا با دیگران مهربان‌تر و انسانی‌تر برخورد کنند. من به شدت عاشق این رمان شدم. (ترودی لودویگ، نویسنده‌ی کتاب کودک)
• شگفتی، داستانی زیبا درباره‌ی اندوه، عشق و ارزش زندگی است. بعد از خواندن این رمان، آدم دلش می‌خواهد انسان بهتری باشد. (پاتریشیا رایلی گیف، نویسنده‌ی آمریکایی)

اقتباس سینمایی و فرهنگی از کتاب شگفتی

• در سال 2017 استیون شباسکی (Stephen Chbosky) کارگردان آمریکایی، با اقتباس از رمان پرافتخار شگفتی، فیلمی به همین نام را با بازی جولیا رابرتس، اوون ویلسون و جیکوب ترمبلی روی پرده برد.

کتاب شگفتی برای چه کسانی مناسب است؟

اگرچه کودکان 9 تا 11 سال مخاطبان اصلی این رمان هستند اما هر خواننده‌ای در هر سنی با مطالعه‌ی داستان این کتاب به وجد خواهد آمد. کودکانِ دارای نقصان جسمی و یا والدین و مربیانی که با چنین کودکانی در ارتباطند می‌توانند از این کتاب بهره‌ی بسیاری ببرند.

در بخشی از کتاب شگفتی می‌خوانیم

زرد گفته بود که بعد از برگشتن به مدرسه «حسابم پاک می‌شود»، اما وقتی ژانویه به مدرسه برگشتم از این خبرها نبود. درواقع، وقتی صبح دم کمدم رفتم، همه‌چیز کاملاً عجیب‌وغریب شده بود. کمد من بغل کمد اِیموس است که همیشه بچه‌ی خیلی روراستی است. به او گفتم «هی، چه خبرا؟» و او عملاً سرش را نصفه به معنای سلام پایین آورد، در کمدش را بست و رفت. پیش خودم گفتم که باشه، چه عجیب. بعد به هنری گفتم: «هی، چه خبر؟»، او حتی زحمت لبخند نصفه و نیمه‌ای ‌را هم به خودش نداد و رویش را گرفت.

خیله خب، پس یک خبرهایی هست. در عرض پنج دقیقه دو نفر به من بی‌ادبی کردند. البته نه که بخواهم حساب‌وکتاب کنم. با خودم گفتم که یک‌بار دیگر با تریستان هم امتحان کنم که بوم، همان اتفاق افتاد. او دستپاچه به نظر می‌رسید، انگار می‌ترسید با من حرف بزند.

با خودم فکر کردم که حالا من هم یک‌جورهایی طاعون گرفتم. جولیان دارد این‌طوری تلافی می‌کند.

تقریباً کل روز به همین منوال گذشت. هیچ‌کس با من حرف نزد. هرچند درست نیست: رفتار دخترها با من کاملاً طبیعی بود. و البته آگوست هم با من حرف ‌زد. در واقع باید این را هم بگویم که هردوتا مکس‌ها به من سلام کردند، همین باعث شد به خاطر اینکه پنج سال با آن‌ها هم‌کلاس بودم ولی هرگز با آن‌ها نچرخیدم احساس بدی پیدا کنم.

امیدوار بودم سر ناهار اوضاع بهتر باشد، ولی نبود. سر میز همیشگی‌ام پیش لوکا و آیزِیا نشستم. با خودم گفتم چون آن‌ها در گروه بچه‌های خیلی محبوب نیستند و یک‌جورهایی در دسته‌ی متوسط‌ها هستند، جایم پیش‌شان امن است. اما وقتی سلام کردم به‌زور سرشان را تکان دادند. بعد، وقتی میز ما را صدا زدند، آن دو نفر ناهارشان را گرفتند ولی دوباره سر همان میز برنگشتند. دیدم که کلی آن‌طرف‌تر یک میز پیدا کردند. سر میز جولیان ننشسته بودند، اما نزدیکش بودند، انگار که به لبه‌ی محبوبیت رسیده باشند. به هر حال این‌طوری قالم گذاشتند. می‌دانستم که در کلاس پنجم بچه‌ها میزشان را عوض می‌کنند، اما هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم که سر خودم بیاید.

فهرست مطالب کتاب

بخش اول: آگوست
عادی
چرا به مدرسه نرفتم
من چطور به دنیا آمدم
خانه‌ی کریستوفر
ماشین‌سواری
صدا کردن آقای زرد
خانم گارسیای مهربان
جک ویل، جولیان و شارلوت
گشت‌وگذار در مدرسه
سالن اجتماعات
قرار و مدار
خانه
دل‌شوره‌ی روز اول
قفل‌ها
آشنایی بیشتر
گوشتی که قربانی شد
مهربانی را انتخاب کن
ناهار
میز سامِر
از یک تا ده
پادوان
وقتی سپتامبر تمام شد بیدارم کن
جک ویل
فرمان ماه اکتبر آقای براون
جشن تولدم
هالووین
عکس‌های مدرسه
دست زدن به پنیر
لباس‌های مبدل
بیلدینگ اِسکریم
اسامی
بخش دوم: ویا
گشتی در کهکشان
قبل از آگوست
دیدن آگوست
آگوست از روزنه
دبیرستان
سرگرد تام
بعد از مدرسه
پادوان به زمین می‌افتد
شَبحی دم در
صبحانه
ژنتیک
مربع پانت
خداحافظی با گذشته
31 اکتبر
شیطنت یا خوراکی
زمان فکر کردن
بخش سوم: سامِر
بچه‌های عجیب‌وغریب
طاعون
مهمانی هالووین
نوامبر
مقبره‌ی مصری
بخش چهارم: جک
تلفن
بستنی‌فروشی کاروِل
چرا نظرم را عوض کردم
چهار چیز
دوستان سابق
برف
بخت و اقبال با جَسوران است
مدرسه‌ی غیرانتفاعی
در کلاس علوم
هم‌گروهی
بازخواست
تعطیلات نزدیک به هم
نامه‌ها، ایمیل‌ها، پیام‌ها
برگشتن از تعطیلات زمستانی
جنگ
عوض کردن میز
چرا روز اول مدرسه پیش آگوست ننشستم
کی ‌طرف کیه؟
خانه‌ی آگوست
همکلاسی ویا
بخش پنجم: جاستین
برادر اولیویا
ملاقات با پدر و مادر
شهرک ما
کفشدوزک
ایستگاه اتوبوس
تمرین
پرنده
دنیا
بخش ششم: آگوست
قطب شمال
آگی دال
لوبوت
روشن شنیدن
راز ویا
غار من
خداحافظی
اسباب‌بازی‌های دیزی
بهشت
بازیگر ذخیره
پایان نمایش
بخش هفتم: میراندا
دروغ‌های اردو
مدرسه
چیزی که بیشتر از همه دل‌تنگش هستم
فوق‌العاده، اما نه به نظر بقیه
اجرای نمایش
بعد از نمایش
بخش هشتم: آگوست
طبیعت‌گردی کلاس پنجمی‌ها
شناخته شدن
جمع‌کردن وسایل
صبح
روز اول
بازارهای مَکاره
با طبیعت مهربان باشید
جنگل‌ زنده است
آدم فضایی
صداهایی در تاریکی
نگهبانان امپراطور
خواب
اتفاقات بعدی
خانه
خرسک
تغییر
اردک‌ها
آخرین فرمان
رساندن
همه سر جای‌شان بنشیند
یک‌چیز ساده
جوایز
معلق بودن
عکس‌ها
پیاده‌روی تا خانه