معرفی و دانلود رایگان کتاب سراب‌های سبز: خاطرات یک سرباز صفر

عکس جلد کتاب سراب‌های سبز: خاطرات یک سرباز صفر
قیمت:
رایگان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب سراب‌های سبز: خاطرات یک سرباز صفر و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب سراب‌های سبز: خاطرات یک سرباز صفر و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب سراب‌های سبز: خاطرات یک سرباز صفر

کتاب سراب‌های سبز: خاطرات یک سرباز صفر شامل خاطرات محمدحسین صادقی، در روزهای آغازین جنگ تحمیلی در منطقۀ نفت‌ شهر و گیلانغرب است.

در این کتاب نویسنده، خاطرات دو هفته آوارگی و تنهایی‌اش در مناطق جنگی، بیابان‌ها و کوه‌های منطقۀ غرب در گرمای پنجاه درجه و تحت محاصرۀ دشمن را روایت می‌کند.

او که در جنگ یک سرباز صفر بوده و به گفتۀ خودش هیچ کار خاصی که جالب توجه و قابل ذکر باشد انجام نداده، حوادثی در روزهای آغازین جنگ تحمیلی برایش اتفاق افتاده که منحصر به فرد است. دورانی که خداوند سخت‌ترین ریاضت را برایش مقرر و مقدر کرد که روحش را از تنورهای سخت و داغ آن عبور دهد و آبدیده کند.

هدف نویسنده از نوشتن کتاب سراب‌های سبز این نبوده که تاریخ و علل وقوع جنگ را تحلیل کند و یا بگوید سختی کشیده‌ و برای وطن جنگیده‌، اگرچه این مفاهیم هم از این نوشتار برداشت می‌شود. ولی هدف اصلی‌ او شرح لذت‌هایی است که از آن دوران سخت و طاقت‌فرسای آوارگی به یادگار ماند.

در بخشی از کتاب سراب‌های سبز: خاطرات یک سرباز صفر می‌خوانیم:

در بین راه در شهرک مهدیه سرپل ذهاب در کنار یک رودخانه کوچک اطراق کردیم و شب در آن جا ماندیم. در همان‌جا کاغذهایی (نصفه A4) بین ما پخش کردند و خواستند تمام مشخصات و آدرس و گروه خونی و وصیت‌نامه‌ی خود را بنویسیم و به آن‌ها تحویل دهیم. این اولین باری بود که وصیت‌نامه می‌نوشتیم.

وصیت‌نامه نویسی حال و هوای عجیبی داشت، احساس می‌کردیم واقعاً به سمت مرگ و اسارت می‌رویم، روابط بین نیروها خیلی صمیمی‌تر و احساسی‌تر ‌شده بود و همه از هم حلالبودی می‌طلبیدند و یکدیگر را با اشک و آه در آغوش می‌گرفتند. بعضی‌ها هم شوخی را قاطی معنویت می‌کردند و سر به سر هم می‌گذاشتند و اموال نداشته‌شان را بین هم تقسیم می‌کردند و من جزو این گروه بودم. خلاصه، نوشتیم و تحویل منشی آتشبار مهدی موسی‌نژاد دادیم. در ضمن گفتند که گروه خونی خود را هرجا که می‌توانیم بنویسیم و من روی اکثر لباس‌ها و حتی روی بدنم عبارت +AB را نوشتم.

حرکت یک ستون نظامی در منطقه‌ای که نزدیک به مرکز فعالیت گروهک‌های ضدانقلاب بود، اقدامی بسیار خطرناک بود و هر لحظه احتمال می‌رفت که مورد حمله قرار گیرد. به هر حال، طرف‌های ظهر روز بعد بدون هیچ مشکلی به نزدیکی نفت‌شهر رسیدیم و تقریباً از ده کیلومتر مانده به نفت‌شهر زیر آتش پراکنده توپخانه دشمن قرار گرفتیم که هر لحظه آتش دشمن سنگین‌تر و شدیدتر می‌شد و به محض ورود ما به نفت‌شهر، حجم عظیمی از آتش توپخانه‌ها و خمپاره‌های دشمن روی آتشبار ما ریخته شد. این اولین باری بود که صدای واقعی گلوله‌های توپ و انفجار آن‌ها را از نزدیک می‌دیدیم و می‌شنیدیم، با دستور فرمانده، سروان پورکند، تمام نیروها و ماشین‌ها متفرق شدند و لابلای دره‌ها و پشت تپه‌ها پناه گرفتند.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه
فصل اول: خاطراتی از قبل از انقلاب
انتخاب مرجع تقلید
جشن‌های مبتذل فرهنگ و هنر در ماه مبارک رمضان در شیراز
انقلاب اسلامی از طلوع تا پیروزی
اولین شعارنویسی شبانه در زرقان
اولین تظاهرات شبانه در زرقان
اعلام عزای ملی در نوروز 57
خاطرۀ دستگیر شدنم
روز تولد شاه، روز عزای ملی
شهادت ناصر رضازاده، طلایه دار شهدای زرقان
کشتار مسجد حبیب در شیراز
ارسال نان و خواربار از زرقان برای انقلابیون تهران
فصل دوم: شروع خدمت سربازی تا اعزام به نفت‌شهر
اعزام به سربازی؛ پادگان 04 بیرجند
اجرای جُنگ شادی در پادگان آموزشی
شکست طرح هوایی آمریکا در طبس
بیرجند و داوطلب شدن برای مناطق جنگی غرب
کرمانشاه، لشکر 81 زرهی؛ پادگان صالح آباد
فصل سوم: مدافعان بی‌دفاع نفت‌شهر
افتخار آفرینان آتشبار دوم گردان 317
اولین مأموریت، به عنوان نماینده‌ی ارتش قدرتمند ایران
نفتخانه در آتش
اولین شهید
خبر مرگ شاه در نفت‌شهر
ماه مبارک رمضان در نفت‌شهر
توصیف منطقه‌ی تحت نفوذ ما و نکات دیگر
انتخاب اولین نخست وزیر در بحرانی‌ترین شرایط
حضور رئیس جمهور در منطقه و سقوط هلیکوپتر حامل او
اضافه شدن یک گروه دیدبانی
ملاقات یک همشهری در نفت‌شهر
جوانمردان، نیروهای قراردادی ژاندارمری
آبهای زیرسطحی در نفت شهر
ارتش و ژاندارمری، دو تشکیلات نظامی مستقل و مجزّا
سرعت عمل خارق‌العاده استوار صفدری
یک امداد و پیام غیبی در پاسگاه سه تپان
اولین تجربه تشنگی تا سرحد مرگ
تفریحات و سرگرمی‌ها در پاسگاه سه تپان
سقوط خان‌لیلی و ضعف نظامی – سیاسی دولت ایران
قُمریِ مُرده
لغو قرارداد الجزایر توسط صدام
عدم انعکاس مناسب اخبار نفت‌شهر در رسانه‌ها
تشکیل دو گروه دیدبانی در روزهای آخر شهریور در نفت‌شهر
دو شب آخر در پاسگاه سان واپا
فصل چهارم: آغاز هجوم متجاوزین بعثی به خاک پاک ایران
گلوله‌ی مُنَوّر در روز روشن، یعنی آخرین گلوله
دستور عقب‌نشینی و اولین روز آوارگی
روز دوم
روز سوم
روز چهارم
روز پنجم
روز ششم
روز هفتم
روز هشتم
روز نهم
روز دهم
روز یازدهم
روز دوازدهم
روز سیزدهم
روز چهاردهم
بازگشت به زرقان بعد از هفت ماه
فصل پنجم: حضور در قهرمان‌شهر گیلان‌غرب
خاطرات سرکش
تنگه حاجیان
توپ تحویل سال 1360
گشودن جبهه بانسیران
عملیات فراموش شده‌ی مطلع‌الفجر
شیاکوه – دیدگاه صدام
شهید جاویدالاثر اکبر خلیل‌پور
فصل ششم: مطالب و خاطرات پراکنده و تکمیلی از نفت شهر و گیلان‌غرب
انهدام یکی از توپهای ما
دو دوست خوب جیرفتی
نبرد نیروهای پیاده‌ی ما با هلیکوپترهای دشمن در تنگ حاجیان
اولین بسیجیان
تیفوس و طاعون
محاکمه موش صحرایی
صحنه رقت‌انگیز و تأسف‌بار یک جسد
حق مأموریت جنگی
افزایش طول خدمت سربازی
زلزله
بمب خوشه‌ای
شهید مقصود محمدی
یکی از تلخ‌ترین خاطرات: شهادت غلامعلی مرغوب
جان سالم در بردن از یک آرپی‌جی دشمن
مشکل آب و دستشویی در بانسیران بزرگ
تدارکاتچی ها
شهید سید علی بحری
اشک غم به خاطر قاطرها
چتر منورها
ترک سیگار در بانسیران
زیارت اختصاصی آیت ا... اشرفی اصفهانی
توصیف یک شب و روز عمومی در آتشبار
شنا در سرآب گیلان: لذتی هراسناک و دلپذیر
فیلم جنگی ضد آمریکایی
سختی‌ها و جاذبه‌های دید‌بانی
نامه‌ها، هدایا و کمکهای مردمی
همدینانی در جبهه‌ی دشمن
پرتاب گلوله‌های تبلیغی
نامه‌های سریالی شهید کاویانی
نامه‌های پدرم
دعای هنگام شلیک
سه آرزو: اتمام سربازی، جنگ و سالم برگشتن
همسنگران ارمنی، سنی و شیعه
جلیقه‌ی ضد گلوله
شهید منصور آوری
کشیک بیسیم و سیمبانی
ماندگارترین مکالمه بیسیمی
دیکشنری زرقانی
تنها راه دسترسی به دنیای سیاست و ورزش
ترسیم و توصیف صحنه‌ها
خودسازی معنوی
عبرت‌ها
هنر روحیه دادن به دیگران
گلوله، موشک و بمب‌های خوشه‌ای در گیلان‌غرب
خودم را شهروند دو شهر می‌دانم: زرقان و گیلان‌غرب
شهیدان منوچهر عباسی و مجید حسینعلی
شهادت منوچهر عباسی
رازی غریب در بقیع نفت شهر
پنج بار تغییر موضع آتشبار در گیلان‌غرب
بازجویی‌های محترمانه
آخرین روز سربازی و اضافه خدمت
فصل هفتم: تحلیل‌های سیاسی و مقالات پراکنده و مرتبط
قرارداد الجزایر، چراغ سبز آمریکا و شروع جنگ تحمیلی
ارتش ایران، قبل و بعد از انقلاب
مقایسه ارتش و سپاه
مدیریت اشتباه ایران در ابتدای جنگ تحمیلی
تحلیل سیاسی درمورد سقوط خان لیلی
اقتدار معنوی امام و قدرت مردم
مقایسه فرماندهی کل قوا در ایران و عراق
جنگ، تاوان انقلاب بود
سال 1360، سال رویین‌تن شدن انقلاب
خسارتهای ظاهری جنگ تحمیلی
جنگ و کارخانه‌های اسلحه سازی
آرمان‌شهر دفاع مقدس
زیبایی‌های دو هفته تنهائی با خدا
بهشتی به نام رضایت و قناعت

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب سراب‌های سبز: خاطرات یک سرباز صفر
نویسنده
ناشر چاپیانتشارات هدهد
سال انتشار۱۳۹۶
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات302
زبانفارسی
شابک978-964-2508-28-0
موضوع کتابکتاب‌های خاطرات دفاع مقدس
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب سراب‌های سبز: خاطرات یک سرباز صفر

سعید جعفرپور
۱۴۰۰/۷/۱۷
باسلام خدمت نویسنده محترم... کتاب عشق و عاشقی بود. بینهایت لذت ودربعضی جاهاتاسف خوردم بقول نویسنده میشدکاری کرد ک جنگ ادامه پیدانکنه و بی دریایتی بعضی از سیاستمدارن و بعضی از نظامیان بالامنصب.
بهرحال جنگ اگ نبودالان ایرانی نبودچون جنگ بسیاربمادرس داد.. درس مقاومت و شهادت..
تا کلمه شهادت هست دیگ
اران وجود خواهد داشت.
ودرس اینک من از این کتاب گرفتم قناعت بود. فرمودند با آب و تکه نانی روزگار میگذرانند.
دنیاپرستی آهن پرستی پول پرستی شکم پرستی مال دوستی شده هدف ما.. لذات زندگی بحدی رسیده که منه ناچیزهمه چیزرابه دنیاپرستی مالدوستی ترجیح میدم. نه احترامی نه گذشتی نه هدیه‌ای نه دینی نه رفتاری و... پس شهدا و مبارزان جنگ کی بودند که از مال و خواب و ماشینو ساختمون و لذتها گذشتن زن و بچه گذشتن... بخاطر کی بخاطر چی.. ینی اونها نمیتونستن فرار کنن یا نرن خط اول جبهه.
الان مملکت شده دزدی ریا دورویی و دروغ و ماشین انچنانی خونه انچنانی. همه این خونها حساب وکتاب داره دوره بزن درویی نیست که جواب نده..
طرف جونش رو داد برای ایران الان طرف داره ب هر نحوی کم کاری میکنه.. ی جوری دزدی میکنه‌ی جوری سر منوشمارو کلاه میذاره انگار میخادهزارسال زندگی کنه.. بابا نهایتش ۷۰ ۸۰ سال.. اخرش ک چی...
تقاسش رو باید پس بدی...
امیدوارم همه ما باشهدا محشور بشیم
درس عبرت بگیریم از کتاب نکته برداری کنم یادم نره کار این شیر پاک خورده هارو..
من سال ۸۴گروهبان وظیفه از لشکر۲۳پرندک بودم
دوره‌ای ک جنگ نبود درطول ۶ ماهی ک اونجابودم اونجا رو پوست وگوشت و استخوانم درک کردم.. خوشابسعادتشون.
Nika Nika
۱۳۹۷/۷/۱۹
مطالبش جذابه مخصوصا فصلی که در کویر گم شده. خود من سال ۸۱ در منطقه نفت شهر دیده بان بودم و برای ماموریت به ونجا رفته بودم و با نیروهای مرزبانی عراق درگیریهای زیادی داشتیم اون سال سال آخر حکومت صدام بود و نظامیهای عراقی شبانه از تنگه‌های مرز به سمت ایران فرار میکردند و مابا اونها درگیر میشدیم، یادش بخیر...
HamidReza Abedi
۱۴۰۱/۱۲/۱۹
کتاب بسیار زیبایی بود
بنظر من بهترین بخش کتاب مربوط به دو هفته سرگردانی و تشنگی و گرسنگی شدید آقای صادقی بود دو هفته‌ای که موجب عروج روحانی او شد و به نوعی عرفان نائل شد گفتگوی او با خالق مطلق در این دو هفته و بازی کائنات با او خیلی زیبا بود
مهتاب اقایی
۱۳۹۹/۱/۱۱
خیلی خوب و عالی بود خیلی جذب کرد منو فقط بعضی جاها زیاد میگفت منطورم این نیست یا منظورم اون نیست درصورتیکه راوی باید حرفش رو بزنه هرکی دوست نداشت باور نکنه. بنطر من بهیچ کس نباید توضیح داد منطور ما از تعریف کردن خاطراتمون چیه ولی در کل عالی بود.
صابر اسدی
۱۳۹۹/۲/۱
با سلام خدمت همه به نظر بنده نوع جدیدی از خاطرات بود آن هم خاطرات ارتش بود ارزش خواندن را دارد خیلی دلم می‌خواست خاطرات جنگ را به غیر از زبان سپاه و بسیج بخوانم این کتاب این فرصت را داد تا از دیدگاه جدیدی ببینم
مهدی کادیجانی
۱۳۹۷/۱۰/۱
متن قوی و خوبی داره. بخش‌هایی که شرح حال سرگردانی و گم شدن راوی بود، خیلی جذاب و خواندنی و تاثیر گذار بود. شرح حالات و شرایطی بود که شاید هیچ وقت تجربه نکنیم و حتی مثالش رو نبینیم و نشنویم...
saeid jafar
۱۳۹۷/۷/۲۰
قربان همه رزمنده‌های جنگ. همه باتعصب‌های جنگ. تمام جزییات رومو به مو میگن. خودشون عین فرمانده پیاده نظام. هستند. منکه بسیارلذت بردم. درود به مادرت
علی موحد
۱۴۰۰/۳/۲۸
کتاب خوبی هست با اینکه جزو کتابهای رایگان هست، خیلی نگارش خوبی داره، من هم در دشت ذهاب بودم و نزدیک نفت شهر و دوست داشتم دوره جنگ تو منطقه نفت شهر رو از زبان یک سرباز ارتشی بشنوم که انصافا خوب بود!
Sadegh mhd
۱۴۰۲/۳/۱۲
دریک جمله میگم بی‌نظیر است.
این خاطرات خیلی بی پیرایه روایت شده و بگونه‌ای تعریف شده که خواننده درتمام لحظات انگار در کنار آقای صادقی حضور داره و مصائب ومشکلات رو از نزدیک لمس میکنه
maryam nazemi
۱۳۹۷/۶/۱۳
مطالعه این کتاب، این نکته را اثبات می‌کند که همه کسانی که در جنگ شرکت کرده‌اند قابل احترام و بزرگند
مجید قاسمی
۱۳۹۹/۵/۱۹
واقعا از سختی‌هایی که رزمندگان کشیده‌اند آدم میماند چجوری از آن‌ها تقدیر و تشکر کند. حیف این همه زحمت که الان دارن میلیاردی اختلاس میکننن
فرشید بهرامی حموله
۱۴۰۱/۵/۱۴
کتاب جیران هرچند جاهائی از تخیلات نویسنده بهره گرفته است ولی، در کل با جریانات خانواده سلطنتی عصر ناصری تا حدودی خواننده را آشنا میکند.
Jalil Persian
۱۳۹۸/۷/۵
این کتاب، کتابی هست که شما را با جزئیات و دشواریهای سخت جنگ تا حدود زیادی آشنا میکنه و درک میکنید جنگ چقدر سخت هست.
saeid jafar
۱۳۹۷/۷/۲۰
عجب ناگفته‌هایی از جنگ دارند. چه اتقاقهایی افتاده که ما کلابیخبریم.
Sepid Mmm
۱۴۰۱/۶/۲۲
باید گفت کتاب عالی بود برای کسانی که به کتاب‌های حوزه دفاع مقدس و خاطره نگاشت‌ها علاقه دارند مناسب است
مشاهده همه نظرات 33

راهنمای مطالعه کتاب سراب‌های سبز: خاطرات یک سرباز صفر

برای دریافت کتاب سراب‌های سبز: خاطرات یک سرباز صفر و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.