معرفی و دانلود کتاب رویاهای رنگی یک کور مادرزاد
برای دانلود قانونی کتاب رویاهای رنگی یک کور مادرزاد و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب رویاهای رنگی یک کور مادرزاد
کتاب رویاهای رنگی یک کور مادرزاد نوشته سلمان کریمی، داستان زندگی پسر نابینایی را به تصویر میکشد که در بحبوحه حوادث کوی دانشگاه با اتفاقی که برایش رقم میخورد رویاهای خاص و جذابی در سرش شکل میگیرد که او را از دیگران متمایز میکند.
درباره کتاب رویاهای رنگی یک کور مادرزاد:
پویا جوان دانشجویی است که از بدو تولد چشمانش توان دیدن نداشته است. او زمانی که برای نخستین بار در یک گردهمایی اعتراضی دانشجویان حضور مییابد از پلهها سقوط میکند و سرش ضربه میبیند. با وارد شدن این ضربه به سر پویا رویاهای رنگی وی آغاز میشود، رویاهایی که از گذشته دور او نشأت میگیرند.
رمان پیش رو دلتنگیها، گمگشتگیها، آرزوها و دغدغههای اجتماعی دو نسل از جوانان ایرانی را روایت میکند که میکوشند جامعه را طبق آرزوها و خواستههای خودشان اصلاح کنند و تغییر دهند. این اثر به برخی از رخدادهای دوران انقلاب اسلامی و همین طور حوادث کوی دانشگاه سال 1378 اشاره میکند و از این طریق بنیانهای فکری، تشابه و تفاوت خاستگاهها، آرزوها و آرمانهای دو نسل از جوانان ایرانی را به نمایش میگذارد.
نویسنده در این رمان با نگاه ریزبین و دقیق خود توانسته به خوبی فضاهای بومی را به تصویر بکشد و با ارائه شخصیتپردازیهای مناسب و بهرهگیری خوب از رویدادهای تاریخی و فرهنگی، درک درستی از سیر رخدادهای رمان به شما بدهد. او موفق شده در بستر مکانی و زمانی چالشبرانگیز، ماجراهایی هیجانانگیز و پرکشش و شخصیتهایی باورپذیر بیافریند.
کتاب رویاهای رنگی یک کور مادرزاد به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
اگر به داستانها و رمانهای اجتماعی علاقهمند هستید، این کتاب برای شماست.
با سلمان کریمی بیشتر آشنا شویم:
او در سال 1355 در زنجان متولد شد. کریمی یکی از اعضای مؤسس خانه داستان زنجان به شمار میرود. او با مدرک کارشناسی حقوق قضایی از دانشگاه فارغالتصیل شده و آثار زیادی در زمینه ادبیات و حقوق به رشته تحریر درآورده است.
در بخشی از کتاب آرزوهای رنگی یک کور مادرزاد میخوانیم:
«مطمئنی لازم نیست دوباره بخوانم؟»
گفتم:
«آسانتر از این حرفها بود.»
زیرِ برگهٔ جوابها و لیست را امضا کردم و اثر انگشت زدم. میدانستم حالاحالاها باید منتظر آیدین بمانم. خدا خدا میکردم امتحانش را خراب نکند؛ از دو روز پیش، که از او تعهد گرفته بودند، حال و حوصلهٔ درستوحسابی نداشت؛ تعهد گرفته بودند دیگر در هیچ حرکت سیاسی و اجتماعی شرکت نکند و حواسش فقط به درسش باشد.
میگفت:
«فکر نمیکردم از این همه آدم، تعهد بگیرند؛ بیشتر از پنجاه نفر بودیم.»
میدانستم آیدینِ پرجنبوجوش، بدونِ آن کارها یعنی یک دانشجوی منزوی و افسرده. اگر میتوانستم حواس او را پرتِ کنکور ارشد کنم، شاید کمی فراموش میکرد. اگر فعّالیت داشت، یا ذهنش مشغول چیزی میشد، زیاد غصه نمیخورد. بالاخره این روزها هم میگذشت؛ اگر نشریهٔ انجمن اسلامی، بازهم منتشر میشد به جای آیدین، من مطلب مینوشتم اگر نمیتوانستم هم از آیدین کمک میگرفتم من که تعهد نداده بودم؛ این را که گفتم با صدای بلند خندید.
_ از همهٔ بچهها تعهد گرفتهاند؛ تنهایی که نمیتوانی!
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب رویاهای رنگی یک کور مادرزاد |
نویسنده | سلمان کریمی |
ناشر چاپی | نشر محتوای الکترونیک صاد |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 250 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-7459-54-8 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |