معرفی و دانلود کتاب روی دماغ یک فیل گنده

معرفی کتاب روی دماغ یک فیل گنده

کتاب روی دماغ یک فیل گنده نوشته‌ی حدیث لزرغلامی داستانی سرگرم‌کننده و جذاب درباره‌ی دختری است که از آسمان به زمین سقوط کرده و روی دماغ یک فیل گنده فرود آمده است. دخترک روی دماغ فیل برای خودش خانه ساخته و زندگی خوبی با فیل دارد، تا اینکه فیل تصمیم می‌گیرد به هندوستان برگردد.

درباره‌ی کتاب روی دماغ یک فیل گنده

دخترک داستان روی دماغ یک فیل گنده یک فرق اساسی با تمام آدم‌های دنیا دارد. او مثل بقیه در آغوش مادرش چشم به دنیا نگشوده است. شیوه‌ی به دنیا آمدن او کاملا خاص و استثنایی است. یک روز، در کمال ناباوری آسمان سوراخ شده و دخترک به پایین افتاده است. البته، یک مسئله‌ی دیگر نیز وجود دارد. محل زندگی او نیز بسیار خاص و عجیب است. روزی که آسمان سوراخ شد، دخترک شانس آورد و روی زمین نیفتاد. او دست و پا زنان افتاد روی دماغ یک فیل گنده و بعد هم همان‌جا ماند.

از آن روز به بعد دخترک تصمیم گرفت در همان وضعیت عجیب و غریب بماند. او دلیلی نمی‌دید که از روی دماغ فیل گنده پایین بیاید، آنجا از نظرش بهترین جای ممکن برای زندگی بود. از همین رو، بر روی دماغ فیل خانه ساخت و با فیل دوست شد. آن‌ها هم‌زیستی مسالمت‌آمیز و صمیمانه‌ای داشتند تا اینکه ناگهان همه‌ چیز به هم ریخت.

فیل گنده تصمیم گرفت به هندوستان بازگردد و دخترک یا باید همراه با او به هندوستان می‌رفت یا تنهایی به زندگی‌اش ادامه می‌داد اما این مسئله اصلا باب میل دخترک نبود. از همین رو دخترک ناچار بود تا به آسمان بازگردد، اما آیا چنین چیزی امکان‌پذیر بود؟

کتاب روی دماغ یک فیل گنده نوشته‌ی حدیث لزرغلامی داستانی سرگرم‌کننده برای کودکان است که نه تنها آن‌ها را با جهان بیرونی‌شان آشنا می‌سازد بلکه می‌تواند قوه‌ی تخیل آن‌ها را نیز تقویت کند و به آن‌ها نشان دهد که هیچ حد و مرزی برای رویابافی در جهان نیست و آن‌ها می‌توانند هر طور که خواستند به خیال‌بافی بپردازند.

کتاب روی دماغ یک فیل گنده توسط انتشارات پرنده‌ی آبی به چاپ رسیده است.

کتاب روی دماغ یک فیل گنده برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب برای کودکان 6 تا 8 ساله مناسب و سرگرم‌کننده خواهد بود.

در بخشی از کتاب روی دماغ یک فیل گنده می‌خوانیم

فیلم گفت: «اصلا یک فیل واقعی عادت ندارد بهانه بیاورد.» اما گفت که توی خانواده‌شان رسم نیست یک دختر آن هم به این خوشگلی روی دماغشان زندگی کند. گفت: «پدر و مادرم اگر تو را ببینند، چه می‌گویند؟ مجبورم تنهایت بگذارم، البته اگر دلت می‌خواهد می‌توانم با یکی از فیل‌هایی که می‌خواهد اینجا بماند صحبت کنم تا توی این مدت روی دماغ او زندگی کنی.» من همان‌طور که نوک دماغ فیلم نشسته بودم و گریه می‌کردم گفتم: «نه! من تو را دوست دارم! دماغ هیچ فیل دیگری را دوست ندارم!» فیلم گفت: «پس می‌گویی چه کار کنیم؟»