معرفی و دانلود کتاب رود راوی
برای دانلود قانونی کتاب رود راوی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب رود راوی
ابوتراب خسروی در کتاب رود راوی، برندهی چهارمین دورهی جایزهی هوشنگ گلشیری در سال 1382، داستان جوانی به نام کیا را بازمیگوید که برای تحصیل طب به لاهور میرود. او که عضو فرقهای به نام مفتاحیه است، در لاهور به فرقهی رقیب، قشریه، گرایش پیدا میکند و همچنین عاشق زنی روسپی با نام گایتری میشود. پس از چندی، رئیس فرقهی مفتاحیه کیا را به نزد خود فرامیخواند و از او میخواهد نگارش تاریخ فرقهشان را بر عهده بگیرد. آیا کیا میتواند چنین وظیفهای را به سرانجام برساند؟
دربارهی کتاب رود راوی
سرزمینی را تصور کنید که قوانین آن براساس آموزههای پیچیدهی باطنی و عرفانی و وفاداری بیچونوچرا به رئیس فرقه است. در این سرزمین حتی بیماری و بلا را نوعی موهبت تلقی میکنند و میان مرگ و زندگی یا واقعیت و مجاز، هیچ مرزی وجود ندارد. شهری به نام «رونیز» که ظاهراً در حوالی شیراز قرار دارد و مردمانش همگی با جان و دل پیرو فرقهی مفتاحیه هستند. البته بهجز یک نفر با نام کیا که پنهانی به عضویت فرقهی رقیب با نام «قشریه» درآمده است. داستان رود راوی در چنین سرزمینی اتفاق میافتد.
ابوتراب خسروی (Aboutorab Khosravi) در یکی از مصاحبههایش به موضوع سهگانهی مشهورش اشاره میکند: «ما همواره در طول تاریخ با سه موضوع درگیر بودهایم. سه موضوعی که ارتباطی نزدیک دارند و به هم متصل هستند: قداست، فرقهگرایی و خرافه. همیشه این موضوعات در تاریخ ما، حتی پیش از اسلام، پررنگ بودهاند. البته این ماجرا دو وجه دارد: یکی جستوجوی جامعه برای رسیدن به شرایط بهتر و دیگری رسیدن به خرافه و بازداشتن جریان اول. هستهی مرکزی کتاب «اسفار کاتبان» قداست است، کتاب رود راوی حول محور فرقهگرایی میچرخد و موضوع اصلی کتاب «ملکان عذاب» خرافه است.
شخصیت اصلی کتاب رود راوی جوانی است به نام کیا از اهالی فرقهی مفتاحیه که برای تحصیل طب به لاهور میرود. او بعد از دو سال تحصیل را رها میکند و به فرقهی رقیب مفتاحیه یعنی قشریه علاقه نشان میدهد. این دو فرقه دشمن یکدیگر هستند و پیروان فرقهی دیگر را مهدور الدّم و مرتد میدانند. کیا در این دوران عاشق زنی روسپی با نام گایتری میشود و زندگانی جدیدی را در پیش میگیرد. پس از مدتی، اعضای فرقهی مفتاحیه از کیا میخواهند به رونیز بازگردد تا دو وظیفه را به انجام برساند: نوشتن تاریخ فرقهی مفتاحیه و در دست گرفتن ریاست دارالشفای رونیز. اما کسی که دیگر اعتقادی به مفتاحیه ندارد، چگونه میتواند از پس این دو وظیفهی سنگین بربیاید؟ آیا رئیس فرقه راهی برای تطهیر کیا از عقاید باطل گذشتهاش در نظر دارد؟
داستان رود راوی را از زبان کیا میشنوید. پس از بازگشت کیا به رونیز، روایت او به دو بخش تقسیم میشود: روایات کتابهای مرتبط با تاریخ مفتاحیه که کیا از طریق آنها به هویت رؤسای فرقه و اعمال آنان پی میبرد. در این بخش روایتهای مربوط به ابودجانه، مؤسس فرقه، و همسرش، ام صبیان، بازگو میگردد. و دومی روایت حضور کیا در دارالشفا و مراجعهی بیماران به او. زمان روایت در کتاب در اواخر آن مشخص میشود: شروع دورهی پهلوی یا همان اوایل سال 1300 هجری شمسی. اما ابوتراب خسروی با چیرهدستی هر چه تمامتر عناصری را وارد داستان میکند که با آن دوره هیچ تناسبی ندارند: ساخت اعضای مصنوعی و پروتزی با نوعی پلاستیک مخصوص، اتومبیلهای گرانقیمت و کتوشلوارها. از این رو میتوان کتاب رود راوی را فارغ از زمان و حتی مکان دانست.
نثر داستان رود راوی نیز مانند دیگر آثار ابوتراب خسروی پر است از واژگان کهن. خوانندگان آثار او بر سختخوانی متنهای او تأکید دارند؛ اما باید گفت که کتابهای او جملات ساده و کوتاهی دارند که در میان آنها فقط چند کلمهی دشوار مانند تسعیر دیده میشود. کلماتی که برای فهم معنای آنها باید به لغتنامه مراجعه کرد. بخشی از تلاش خسروی برای شکل دادن به چنین زبان و سبکی را میتوان در بخش «ساخت رصدخانه» دید. او برای نوشتن این قسمت کوتاه از کتاب رود راوی چندین سال با کتاب های نجوم کهن همنشین بوده و به دنبال معنای اصطلاحات خاص این رشته میگشته است. همین تلاشها سبب به وجود آمدن فرم و زبان خاص ابوتراب خسروی شدهاند.
نشر قصه برای اولین بار رمان رود راوی را روانهی بازار کرد. در میان سالهای 1382 تا 1398، چند ناشر به انتشار این کتاب دست زدند. سرانجام نشر نیماژ سهگانهی ابوتراب خسروی را در سال 1398 به انتشار رساند.
نکوداشتهای کتاب رود راوی
- ابوتراب خسروی یکی از خلاقترین داستاننویسان ایرانی به حساب میآید. رمان رود راوی دیالوگ گستردهای است با کتاب «بوف کور». (مارک اسموژنسکی، استاد زبان و ادبیات فارسی و ایرانشناس لهستانی)
- هر بخشی از داستان رود راوی را میخوانیم به یاد رمانهایی چون بوف کور، 1984، شازده احتجاب، ملکوت و برخی از اشعار حافظ میافتیم. (صالح حسینی، مترجم)
- این اثر با طرح منسجم و زبان عمیق خود یک گام از کتاب «اسفار کاتبان» جلوتر است. داستان رود راوی به نحو شگفتانگیزی به کتاب «قلعهی حیوانات» شباهت دارد. (بلقیس سلیمانی، نویسندهی کتاب «تخم شر»)
- لذت خواندن یک رمان بینظیر فارسی را با کتاب رود راوی تجربه کردم. (مصطفی بیان، نویسندهی کتاب «پری خورجنّی»)
- اساس کتاب رود راوی بر این است که آیا ما میتوانیم به راوی اعتماد کنیم یا نه؛ زیرا راوی دچار تناقضگویی است. (پویا رفوئی، مترجم و منتقد ادبی)
کتاب رود راوی برای چه کسانی مناسب است؟
شیفتگان ادبیات معاصر ایران و افرادی که به رمانهایی با جریان سیال ذهن علاقه دارند، مخاطبان اصلی کتاب رود راوی هستند.
در بخشی از کتاب رود راوی میخوانیم
نوشتن مرا به زادگاهم رونیز متصل مىکرد. حتى حجرهاى را که در آن زندگى مىکردم، توصیف مىنمودم. اینکه اتاقم دو پنجره داشت که از دو سمت به بیرون باز مىشد و از پنجره که به حیاط مدرسه نگاه مىکردم، محصلان را مىدیدم که دو به دو رو در روى یکدیگر بر سکوهاى سنگى مىنشستند و صداى زمزمهی جدلهایشان به گوش مىرسید. خصوصاً شبها که زیر نور آفتابىهایى که حیاط را روشن مىکرد، رو در روى هم مناظره مىکردند و صداى گفتوگوهایشان کلافى سردرگم بود که انتهایى نداشت. حتى میدان «ماهارها راتجیت سینگ» را هم توصیف مىنمودم که در طول ساعتهاى شب و روز، سیل جمعیت در آن جارى بود و همین که پنجره را باز مىنمودم همهمهی جمعیت گوشهایم را پر مىکرد. براى عمو از زنان سیهچشم و موى لاهورى مىنوشتم که در سارىهاى زر یا نقرهبافتشان در میان جمعیت مىدرخشیدند.
عمو بهطنز برایم نوشته بود مبادا به آنها نگاه کنى، تو در مکتبة القشریه در حال آموختن این نکته هستى که شیطان و اذنابش در زیبایىها کمین کردهاند و در موقع معهود عیان مىشوند تا آدمى را به دام لذت بکشانند. و از آنجا که زیبایىها خفیهگاه لذات هستند و لذات حاصل گناهان، لازم است زیبایىها زدوده شود تا خفیهگاه گناهان ویران گردد. و پرسیده بود تو که در حال آموختن این نکته در مکتبة القشریه هستى که زیبایىها مأمن عساکر شیطان رجیماند و حامل ذات افسد، چگونه کف نفس ندارى و اینطور با دیدن جلوههاى زیبا برانگیخته مىشوى. ولع دیدن زیبایى خصوصاً زیبایى آن زن سیهچشم و موى لاهورى را در خود خاموش کن. حتى اگر راه چارهاى بیندیشى و خود را اخته کنى بهتر خواهد بود. زیرا ممکن است مدرسانت خون تو را مباح بدانند.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب رود راوی |
نویسنده | ابوتراب خسروی |
ناشر چاپی | انتشارات نیماژ |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 248 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-367-529-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان تاریخی ایرانی |