معرفی و دانلود کتاب دزد جادوگر - کتاب سوم: جادوگر واقعی

معرفی کتاب دزد جادوگر - کتاب سوم: جادوگر واقعی

کانور دزد کوچکی که جادو هم بلد است، این‌بار در کتاب دزد جادوگر - کتاب سوم: جادوگر واقعی با دردسر بدی مواجه شده. یک شکارچی بسیار خطرناک قرار است به شهر ولمت بیاید و تمام شهر را نابود کند. کانور در زندان کاخ سپیده‌دم اسیر است و باید هرچه سریع‌تر از آن خلاص شود. این کتاب که سومین جلد از مجموعه دزد جادوگر به حساب می‌آید، به قلم سارا پرینیز به رشته‌ی تحریر درآمده است.

درباره‌ی کتاب دزد جادوگر - کتاب سوم: جادوگر واقعی

فرار از زندان اصلا کار آسانی نیست. مگر اینکه دزد باشید یا جادوگر! ‌کانور هم دزد است و هم جادوگر، اما آن بیرون دیگر خانه‌ای برای رفتن ندارد. نِوری را هم حسابی عصبانی کرده است. در همین اوضاع خبر می‌پیچد که یک شکارچی اهریمنی در راه است که می‌آید تا ولمت را با خاک یکسان کند. در چنین وضعیتی می‌شود دست روی دست گذاشت و در زندان ماند؟

کتاب دزد جادوگر - کتاب سوم: جادوگر واقعی (The Magic Thief: Found) اثری از سارا پرینیز (Sarah Prineas) ماجرای یک مبارزه‌ی جدید است. کانور باید با نیروی شرور جدیدی بجنگد، اما این بار در شرایطی سخت‌تر از پیش. کانور پسر کوچکی ساکن شهر ولمت است که سابقا برای گذران زندگی دزدی می‌کرد. ماجرا از آنجا شروع شد که یک شب تاریک و مه‌آلود، در جست‌وجوی غذا در خیابان‌ها پرسه می‌زد که از جیب یک مرد چیزی دزدید. اولش فکر می‌کرد چیز باارزشی پیدا کرده که می‌تواند با آن شکمش را سیر کند، اما بعد متوجه شد که یک سنگ نصیبش شده؛ آن هم یک سنگ جادویی! ‌طبق قاعده او باید با دست زدن به سنگ می‌مرد، اما چنین نشد. نوری، صاحب آن سنگ جادویی، ‌به همین دلیل او را به دستیاری خودش برمی‌گزیند و با هم به جنگ با دزدان جادوی شهر ولمت می‌روند.

نجات قدرت جادویی شهر ولمت هدف اصلی مجموعه کتاب دزد جادوگر است. در هر جلد کانور و نوری به مبارزه‌ی نفسگیر با سودجویانی می‌روند که به دنبال تضعیف جادو در این شهر هستند. این‌بار، ساختار کتاب دزد جادوگر - کتاب سوم: جادوگر واقعی دو بخش دارد. بخش اول در سی و سه فصل نوشته شده است و «پیداشده» نام دارد. بخش دوم، کتابِ سه و نیم مجموعه دزد جادوگر به حساب می‌آید و عنوان «جادوگر واقعی» را بر خود دارد. در نهایت نیز، داستان کتاب ناتمام می‌ماند و ادامه‌ی آن را می‌توانید در جلد چهارم بخوانید.

نرگس جلالتی ترجمه‌ی فارسی کتاب دزد جادوگر - کتاب سوم: جادوگر واقعی را بر عهده داشته است و انتشارات کتابسرای تندیس آن را ذیل مجموعه کتاب دزد جادوگر به انتشار رسانده.

در نکوداشت کتاب دزد جادوگر - کتاب سوم: جادوگر واقعی

• پیچیده و هیجان‌انگیز و به‌خوبی رمزگذاری‌شده با عناصر جادویی. (School Librarian)

کتاب دزد جادوگر - کتاب سوم: جادوگر واقعی برای چه کسانی مناسب است؟

کتاب دزد جادوگر - کتاب سوم: جادوگر واقعی برای کودکان 9 تا 12 سال و نوجوانان نوشته شده است، اما علاقه‌مندان به کتاب‌های فانتزی و تخیلی در هر سنی، از مطالعه‌ی آن لذت خواهند برد.

در بخشی از کتاب دزد جادوگر - کتاب سوم: جادوگر واقعی می‌خوانیم

از خیابان شریت‌تیل گذشتم و داخل دهلیز پیچ در پیچ شدم، خیابان‌های باریکی که دیپس را به وجود می‌آورند و بخشی از گرگ‌و‌میش بودند که مقابل پل که پر از گل و لای بود با هم تلاقی داشتند. سرتا‌سر کوچه‌ها پر از گل و لای و آشغال بود و مه سرد و گزنده‌ای فضا را پرکرده بود.

در میان کوچه‌ها سکندری خوردم و از پشت سر صدای گُرپ گُرپ قدم‌هایی را شنیدم. سپس صدای فریادی به گوش رسید و به سمت راست پیچیدم و به سرعت به طرف پلکان سنگی که میان دو ساختمان تاریک و بلند قرار داشت دویدم. در بالای پلکان مکث کردم و نفسی تازه کردم و از درون تاریکی صدای فریاد دیگری شنیدم و صدای پاهایی که از پلکان بالا می‌آمدند. لعنتی‌ها، دنبالم بودند!

اگر خوش‌شانس بودم، می‌توانستم به مخفیگاهم در محله‌ی سوراخ موش، بدترین بخش گرگ‌و‌میش، بروم، جایی که خانه‌ها مخروبه شده بودند و هیچ‌کس زندگی نمی‌کرد، به جز من. آن‌ها هرگز نمی‌توانستند در آن تاریکی و خیابان‌های پر پیچ و خم پیدایم کنند.

پیچیدم و اتفاقی وارد خیابان عریضی شدم. خیابان به میدان سارک که در آن بازار محلی برپا می‌شد و با سنگفرش پوشیده شده بود، منتهی می‌شد. لعنتی، آن‌ها من را به این سمت کشاندند؛ اینجا جایی نبود که می‌خواستم. میدان خالی و تاریک بود، قلوه‌سنگ‌ها لیز و مرطوب بودند. مردی فریاد کشید و مقابل من هیبت‌های سیاه از میان خیابان‌ها و کوچه‌ها که به میدان راه داشت، سرازیر شدند.

لیز خوردم و متوقف شدم و دوباره به همان سمتی برگشتم که آمده بودم. تعدادی در حالی‌ که فریاد می‌زدند از همان مسیر نزدیک ‌شدند. سعی کردم به سرعت از میان دو نفرشان عبور کنم که دست بزرگی پسِ گردنم را چسبید.

تقلا کردم و لگد زدم و سپس کیسه‌ای روی سرم کشیده شد.