معرفی و دانلود کتاب دردانههای عاشقی
برای دانلود قانونی کتاب دردانههای عاشقی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب دردانههای عاشقی
امید عزیزپور مقدم، کتاب دردانههای عاشقی را بر اساس داستان واقعی خودش نوشته است. این کتاب به زیبایی و کاملا عاشقانه با ادبیات بسیار زیبا و دلنشین فارسی روایت شده است.
در مقدمه کتاب دردانههای عاشقی، درباره اهمیت عشق و ازدواج عاقلانه بر پایه عشق طبق روایتی بیان شده و گفته شده که ازدواجی پایدار و ماندگار است که درسایه عشق واقعی رقم خورده باشد و سپس از سوز و گداز و دوری عاشق و آرزوهایی که برای معشوق خود دارد سخن به میان میآورد تا فصل ششم که اوج زیبایی داستان را به تصویر میکشد و معشوق قبول عشق میکند و در پنج فصل آخر سرانجام به وصل یکدیگر میرسند.
جدا از ادبیات شیوا و زیبای کتاب، احترام متقابل طرفین به یکدیگر در صحبت کردن با هم نقطه قابل عطفی است که هر خوانندهای را قطعا به وجد در میآورد که شاید بعد از چند روز، دوباره مروری بر این کتاب با این داستان واقعی و زیبا داشته باشد و واقعا در یابد با محبت و عشقورزی به یکدیگر در سایه لطف پروردگار یکتا، میتواند زندگیای فارغ از هرگونه کدورت داشته باشد.
محبت زندگی را شیرین و باصفا ساخته آن را هدفدار و بالنده میکند. مرد اگر به همسر خود محبت کند کانون زندگی را به محیطی سالم و بانشاط مبدل خواهد ساخت و دیگر کانون پدیدهای به نام طلاق از جامعه و زندگی برچیده خواهد شد و به لطف حق خواهیم دید که جامعه امروز هم مثل والدین و اجداد قدیم خودمان خواهد شد که از دوری و عشق یکدیگر چه ساده و بیآلایش پس از رحلت دیگری پس از چند صباحی از غم فراق یکدیگر جان به جانآفرین تسلیم میکردند که تا شاید در جوار حقتعالی دوباره به معنای عمیق و واقعی به زندگیای جاوید بپردازند.
اگر سری به دادسراهای انقلاب اسلامی بزنید و زن و شوهرهایی که برای جدایی آمدهاند را ببینید و علت آمدنشان را جویا شوید خواهید دید که بنای ویرانی این خانه مثلاً آباد ویران شده چیزی جز عدم صداقت و گذشت و سلب اعتماد و نبود محبت نیست؛ حال این دو مثلاً دلداده میروند که به راحتی آب خوردن پس از گرفتن حکم ویرانی منزلشان به ناکجا آبادی دیگر به همراه فرزندان بیگناهشان که از این پس طعم مهر مادر و دوستی پدر را شاید هرگز نخواهند دید، سفر کنند.
اینکه چرا گفتهاند زندگی عاشقانه یا عاقلانه؟ و شاید زندگی عاشقانه سپس زندگی عاقلانه نقاط نظر بیشماری را بر شمردهاند که نویسنده به اشارهای چند از آنها میپردازد.
عشق از ابتدای خلقت بین همه موجودات جهان از ازل و به خواست حضرت حق تعالی بوده است و هست و خواهد بود. مگر نه این است که حضرتش فرمود که همه چیز را برای تو خلق نمودم و ترا برای خودم؟ از این مقال پیداست که خداوند هم به نوعی عاشق آدمی است.
و این عشق همیشگی است تا زمانی که روح از بدن جدا گردد... بنابراین در کتاب دردانههای عاشقی درمییابیم که عشق زیباست و کشش آن عجیب انسان را به سمت حضرت حقتعالی هدایت میکند! آری از عشق زمینی میتوان به عشق الهی رسید که این عشق زمینی هم آفریده خود اوست برای خودش و رسیدن به وصلش!
از آنجا که با حضور و وجود شبکههای اجتماعی و امثالهم فرهنگ کهن فارسی شاید در نزد جوانان نسل حال امروز ما غریب و شاید روزهای رو به زوال خود را سپری میکند، با بکارگیری ادبیات سلیس و زیبای فارسی در کتاب دردانههای عاشقی، تا حدودی سعی شده که، نسل امروز را به دنیای زیبای ادبیات فارسی برگرداند. چه بسا حتی عشق و عاشقی که در زمان قدیم وجود داشت همراه حجب و حیا و بکار بردن چنین ادبیاتی بود که حال به فراموشی سپرده میشود.
کتاب دردانههای عاشقی، در یازده فصل و هر فصل در چند صفحه تنظیم شده به گونهای که خواننده لذت کافی و وافی را ببرد و دریابد که اگر عشق و مودت و دوستی در یک زندگانی با جان و دل در سایه حقتعالی وجود داشته باشد و خود نیز به جهت رسیدن به این عشق و دوستی تلاش کنند، درمییابند که طلاق در زندگیشان نه تنها جایگاهی ندارد بلکه در خاطر عزیزشان خطور نیز نخواهد کرد.
در بخشی از کتاب دردانههای عاشقی میخوانیم:
چه آرزوها و فکرها برایت کردهام... خانهای با ایوان بزرگ و حوضی آبی رنگ و گِرد، با گلدانهای اطراف آن... درختان میوهای که گُلی مانند تو را در میانشان کم دارند که شاید با گرفتن عکسی دوباره زیبایی طبیعت را بینهایت کنی... درختی نارنج را برای سایه انداختنِ محل نشستن تو عزیز روی سریر گسترده آن حیاط، کاشتهام... که شاید عطر نارنج آرامش بخش آن وجود عزیز باشد...
هر چند که تشخیص عطر تو با عطر نارنج برای من مشکل باشد چرا که جمله بهترین عطرهای دنیا در تواند... برایت یک سماور زغالی به همراه قلقل زیبایش در زیر همان درخت بر روی سریرت گذاشتهام به همراه دو استکان قدیمی و سینیِ مسی... و قندانی قند که با محبت تو شیرینی از آن لبریز است... نشسته و چای مینوشی (نوش جان میکنی) و من در کنار درختان آن طرف حوض که مُشرف به نگاه تست، برایت مشغول چیدن میوهای تابستانیام... که در خنکای آن حوضِ آبی مشرف به نگاه زیبای تو مهربان، آن را بشویم و برای تو مهربان بیاورم... همچنان که با آن روسری سپیدت و شاید لباس زیبای بنفشهات که با وجود با مسمای تو هزار برابر زیبا شده، دست گشوده تا میوهای میل بفرمایی... به طرف تو عزیز میآیم و قلم خطام را که پیش از آن بر روی سریر آماده کرده بودم را با بوی مرکب تازه و رایحه تو و میل کردن میوهات بر میدارم و وادار به نوشتنش میکنم...
آنگاه که قلبم در کنار قلمم و تو آرام گرفت، مینگارم که ترا دوست میدارم... و تو با دستان مهربانت میوهای به من میدهی... آن لحظه خوشبختترین انسان عالمم... هرچه هست در آن دم، خدا به من یکجا عنایت فرموده... در پس سلامتیات، از زندگانی دیگر هیچ نمیخواهم...
آری کی میشود که پس از سالها قلبم در کنار محبوب و معشوقم آرام گیرد و تمام این آرزوها را برایش به ارمغان بیاورم؟ معشوقی که قریب به ده سال عاشقانه دوستش دارم و منتظرم تا قبول عشقم بفرماید و مرا از دریای غم نجات بخشد. چه وقت باشد که طبق حدیث پیامبر عظیمالشأنمان قدمان مبارکش را به میمنت ازدواج بشویم و آب آن را به اطراف منزل نقلی و بیآلایشمان با عشقی وصفناپذیر به همراه شکرگذاری حق از عطا کردن این موجود بیبدیل آفرینش، بپاشم که بفرمودهاش هزار رنگ فقر و فلاکت از منزلمان بیرون رود و جایش را به برکت و شادی و خوشبختی بدهد؟
فهرست مطالب کتاب
مقدمه: در اهمیت عشق
فصل اول: به دنبال عشق و عاشقانه با هم
فصل دوم: آرزو
فصل سوم: شکوه عشق
فصل چهارم: دلتنگی
فصل پنجم: قرار عاشقی
فصل ششم: آشنایی
فصل هفتم: قبول عشق
فصل هشتم: اولین دیدار
فصل نهم: هدیه به معشوق
فصل دهم: وادی وصال
فصل یازدهم: بهار وصل در فصل خزان
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب دردانههای عاشقی |
نویسنده | امید عزیزپور مقدم |
ناشر چاپی | انتشارات کتیبه نوین |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 90 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-8813-54-5 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |