معرفی و دانلود رایگان کتاب دازیمدا
برای دانلود قانونی کتاب دازیمدا و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب دازیمدا
در کتاب دازیمدا، به تالیف شروین وکیلی، به رمز و رازهای کیهان پی میبریم. زنجیرهای از جنایتهای مرموز در جهانی بیگانه رخ میدهد، رازِ این جنایتها در جریان کشمکش مغز متفکرِ طراحشان، و پلیسی که مامور دستگیری اوست، به تدریج گشوده میشود و کم کم نمایان میشود که هیچ چیز آن طوری که در ابتدا به نظر میرسد، نبوده است.
دازیمدا رمانی علمی-تخیلی است که در جهانی ناآشنا رخ میدهد. قهرمان آن موجودی پرنده است که در سیارهی زادگاهش با زبانی بویایی با دیگران ارتباط برقرار میکند و در منگنه کشمکشهای سیاسی دو اردوگاه بزرگ کیهانی گرفتار آمده است.
شورشها و بلواهای عادی به اسطورههای قومی دگردیسی مییابند و از دل جنگهای خونین حماسههای غرورآمیز ملی زاده میشوند. این که تاریخ خیزش ایلوپرستان به مخزنی چنین غنی برای ظهور افسانههای رازآمیز تبدیل شده، امری طبیعی است. مورخان و پژوهشگران تاریخ کیهان کتابها و مقالههای بسیاری دربارهی این جریان تاریخی منتشر کردهاند، اما همچنان کلیت این ماجرا در هالهای از ابهام پنهان است. در مورد رازهای این حادثهی مشهور اسناد و مدارک زیادی وجود دارد. از بایگانیهایی طولانی که از هزاران مجله و فیلم مربوط به آن دوران گردآوری شدهاند، تا گزارشهایی رسمی که با لحنی یکنواخت و خسته کننده و به دست نژادهایی دیوانسالار نگارش یافتهاند.
به تازگی یکی از کارگردانان مشهور نژاد دازیمدا از سیارهی همستگان، فیلمی به نسبت دقیق دربارهی زندگی قهرمان این ماجرا ساخت. اما متاسفانه به خاطر محوریت رمزگان وابسته به حس بویایی در فیلم، بخش مهمی از نژادهای فاقد زبان بویایی قادر به فهم آن نیستند.
از میان تمام اسناد و منابع یاد شده، اطلاعاتی که پس از مرگ از مغز یک افسر ادارهی امنیت جمهوری بازخوانی شده، اهمیتی ویژه دارد. این افسر از مردم نژاد دازیمدا بوده و در بیشتر اسناد تاریخی با نام سرگرد به او اشاره کردهاند. امروز او را در هر دو قلمروی جمهوری و امپراتوری، به دلایلی کاملا متفاوت، همچون قهرمانی بزرگ میستایند. اطلاعاتی که از مغز این افسر استخراج شده، برای مدتها در قلمرو امپراتوری مولوک با برچسب محرمانه از دسترس پژوهشگران دور نگه داشته میشد. اما به تازگی بخش مهمی از بایگانی سلطنتی مولوکها بر روی مورخان گشوده شده است. داستان ایلوپرستان به روایت سرگرد، یکی از پرطرفدارترین بخشهای منتشر شدهی این اسناد است.
همه میدانند که مردم دازیمدا مدام باخود حرف میزنند و جزئیات حتی بدیهیترین تجربههایشان را در قالبی زبانی برای خود بازگو میکنند. به همین دلیل نسخهی بازخوانی شدهی خاطرات این افسر به ویژه برای موجوداتی که تجربهی دست اولی از جنبش ایلوپرستان ندارند، یا نسبت به رخدادهای سیاسی کهکشان کماطلاع هستند، گویاتر از گزارشهای رسمی یا روایتهای عامیانه است. از این روست که ترجمه و انتشار خاطرات سرگرد را برای آشنایی مردم سیارهی زمین با این ماجرا مناسب تشخیص دادم.
در این متن برای حفظ حال و هوای راوی، زمانبندی حوادث به همان شکل اصلی باقی مانده است. تنها بر مبنای مدارک تاریخی، زمان و مکان را به ابتدای هر تجربه افزودیم تا از سردرگمی خوانندگان زمینی پرهیز شود. در مورد مکان رخدادها کار ساده بود. اشاره به نام سیارهای که تجربه در آن واقع شده بود، کفایت میکرد.
در بخشی از کتاب دازیمدا میخوانیم:
در آن لحظهی سرنوشت سازی که تبرزینش را بالا برد و به رسمِ همنژادانش، با نوک شهپر بالهایش به سویم اشاره کرد، به ایزدی خشمگین و ویرانگر شبیه شده بود. هر جنبش بالهایش موجی از بوی گرم خون را در اطراف میپراکند. هرچند گریختن از چنگش ناممکن مینمود، بالهایم را برای فرار گشودم. برای آن که زودتر شتاب بگیرم، پاهایم را زیر شکمم جمع کردم و پرهی گوشهایم را خواباندم. به این ترتیب قدرت شنواییام کاهش یافته بود، اما هنوز میتوانستم طنین باز و بسته شدن بالهای عظیمش را بشنوم، هنگامی که با فاصلهی کمی پشت سرم پیش میآمد.
بوی تند پرهای بلند آفتاب خوردهاش در مغزم پیچیده بود و میدانستم که بختی برای گریز ندارم. در تمام کیهان هیچ دازیمیدایی نبود که بتواند سریعتر از یک مولوک بپرد. آن هم مولوکی مانند حریفِ من، یعنی یکی از سربازان ورزیدهی ارتش امپراتوری.
پیچ و تابهای ناامیدانهام در آسمان زیبای رگا، زیر سایهی سرخ مولوک که مانند تیر شهاب به سویم میتاخت، مذبوحانه جلوه میکرد. پس بالهایم را بستم و به تندی ارتفاع خود را کم کردم، پنهان شدن از چشمان تیزبین مولوکها ممکن نبود.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب دازیمدا |
نویسنده | شروین وکیلی |
سال انتشار | ۱۳۹۶ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 403 |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان علمی و تخیلی ایرانی |
زنجیرهای از جنایتهای مرموز در جهانی بیگانه رخ میدهد. راز این جنایتها در جریان کشمکش مغز متفکر طراحشان و پلیسی که مامور دستگیری اوست، به تدریج گشوده میشود و کم کم نمایان میشود که هیچ چیز آن که طوری در ابتدا به نظر میرسد، نبوده است.
قهرمان این رمان موجودی پرنده است که در سیارهی زادگاهش با زبان بویایی با دیگران ارتباط برقرار میکند و در منگنهی کشمکشهای سیاسی دو اردوگاه بزرگ کیهانی گرفتار آمده است. در یک سطح، ماجرای مأموریت او را میتوان همچون یک داستان پلیسی پرحادثه و معمایی خواند. در سطحی دیگر، شباهتی زیربنایی میان دنیاهای ناآشنای «نوسان» و جهانِ پیرامون ما و اندرون ما وجود دارد. در سطحی ژرفتر، نوسان طرح پرسشی است دربارهی «هویت و ارادهی آزاد»، در هر شکل و قالبی که باشد.