معرفی و دانلود کتاب خواب سقوط: کتاب دوم مجموعه نفرین بال سوخته

معرفی کتاب خواب سقوط: کتاب دوم مجموعه نفرین بال سوخته

کتاب خواب سقوط قسمت دوم از یک سه‌گانه‌ی فانتزی و تخیلی به قلم نویسنده‌ی ایرانی زهرا افشار زیبا است. در این جلد و به دنبال سری ماجراهای قبلی، با زوایای تازه‌ای از زندگی قهرمان تاریخی این داستان یعنی «پروا» آشنا می‌شویم و به قلمروی نیروی جادویی و منحصربه‌فرد او پا می‌گذاریم. پس از دزدیده شدن معجون اسرارآمیز به دست «رایان» حالا این مرد به یکی از شخصیت‌های اصلی داستان تبدیل شده و سرنوشت او نیز درست مانند پروا به طلسم بال سوخته گره خورده است.

درباره‌‌ی کتاب خواب سقوط

داستان‌ها و قصه‌ها، شهر فرنگی از حوادث و رویدادهای خیالی و ورای تصور انسان هستند. حال تصور کنید در یک ماجرای آمیخته به رؤیا و خیال، با فضایی تاریخی و شکل‌گرفته از دل افسانه‌های کهن روبه‌رو باشیم. این معجون خواندنی از ذهن خلاق و توانمند نویسنده‌ی جوان ایرانی زهرا افشار زیبا برمی‌آید. او در قسمت دوم از سه‌گانه‌ی داستان‌های خود یعنی کتاب خواب سقوط، خواننده را با قهرمان داستانش به اعماق ماجرایی پرالتهاب و مسحورکننده می‌کشاند.

در کابوس پرواز، قسمت نخست از مجموعه‌ی نفرین بال سوخته، با قهرمان دلاور داستان «پروا» آشنا شدیم. دختری که در میان یک خاندان اشراف‌زاده متولد شده و از همان روز تولد تا به امروز، رازی پنهان و مهروموم شده را با خود حمل می‌کند. پروا برای فرار از عاقبت شومی که این طلسم برای او رقم زده به دل بیابان پناه می‌آورد و کاروانی را هدایت می‌کند. اما با شروع حرکت کاروان در صحرا و در طول مسیر، سلسله‌ای از حوادث گریزناپذیر به زندگی پروا سرازیر می‌شود.

کتاب خواب سقوط مانند دو جلد دیگر این مجموعه، زبان روان و ماجرای گیرایی دارد. پیوند پر فراز و نشیب رویدادها و همچنین تلفیقی که میان حال‌وهوای دو سوی اسطوره‌ای - تاریخی و فانتزی - هیجانی داستان وجود دارد، این کتاب را به نمونه‌ی خوبی برای علاقه‌مندان ادبیات گمانه‌زن یا همان علمی‌تخیلی - فانتزی به زبان فارسی تبدیل می‌کنند. داستان خواب سقوط از آن دسته ماجراهایی است که پس از رسیدن به صفحه‌ی آخر، مشتاقانه به سراغ جلد بعدی آن یعنی «رؤیای رهایی» خواهید رفت. این کتاب توسط انتشارات کتابسرای تندیس منتشر شده که برای علاقه‌مندان به ادبیات فانتزی و جادویی نام بسیار آشنایی است.

کتاب خواب سقوط برای چه کسانی مناسب است؟

علاقه‌مندان به ادبیات گمانه‌زن و فانتزی و دوست‌داران داستان‌های خیال‌انگیز، حماسی و پرماجرا از خواندن این اثر لذت می‌برند.

در بخشی از کتاب خواب سقوط: کتاب دوم مجموعه نفرین بال سوخته می‌خوانیم

نور آسمان پُر ستاره و ماه نیمه‌شب، تنها چیزی بود که باید برای دیدن اطراف و یکدیگر، به آن دل می‌بستند. بوی خوش گیاهان، مشامشان را پرکرده بود. رایان نفس‌زنان و درمانده چند قدم به جلو برداشت و بوی گیاهانِ عجیبِ جنگلِ سپیده‌بان را به درون تنش کشید.

آترا مبهوت و متحیر گفت: «اینجا... اینجا دیگه کجاست، رایان؟ قرار بود تو اتاق داریو ظاهر بشیم! تا الان پروا حتماً برگشته عمارت و اگر اونجا نباشیم...»
رایان که بسیار بی‌طاقت بود خشمش را سر او خالی کرد: «قرار کوفتی‌مون با داریو و بچه‌ها این بود که اگر پروا زودتر از ما رسید عمارت بهش بگن که چون دیر کرده بود ما دو نفر اومدیم دنبالش. من قبلاً توی این شهر و این جنگل بودم، پس می‌دونم کجا ظاهر شدیم، خب؟»
آترا که هر لحظه شگفتی‌اش بیشتر می‌شد گفت: «اما... اما چرا باید بیایم اینجا؟ اونم وقتی می‌دونیم که رئیس طبق حرف خودش حتماً تا الان برگشته عمارت و... صبر کن ببینم، تو واقعاً چه مرگت...؟»

با دیدن حالت‌های عجیب رایان دیگر ادامه نداد. مبهوت و متحیر از حال بد و رفتار عجیب رایان، خودش را به او رساند. صداهای خطرناکی از اطراف به گوش می‌رسید؛ صدای غرش حیوانات و زوزه‌ی گرگ‌هایی که با دیدن ماه در آسمان، فریاد سر می‌دادند. انگار نوایی آرام در باد آواز می‌خواند و خود را به دست باد سپرده بود.

آترا شانه‌های رایان را گرفت و با ملایمت پرسید: «چی توی سرته؟ ما اینجا نیومدیم دنبال پروا، مگه نه؟ چی شده، برادر؟ چی به سرت اومده؟» خندید: «نگو که بابت دیدنِ اون عوضی...»

رایان پهلوی زخمی‌اش را با خشم فشرد و از درد فریاد کشید. صدای بال‌زدن چند پرنده از اطراف شنیده شد و آترا با فریاد ناگهانی و خشمگین رایان، جا خورد. رایان قدمی دیگر به جلو برداشت، بی‌توجه به آترا و خیره به سیاهی روبرویش گفت: «به‌نظرت با دادزدن می‌شه آروم شد؟»