معرفی و دانلود کتاب حرف‌های ناگفته

معرفی کتاب حرف‌های ناگفته

همه چیز از آن شبی به هم ریخت که لیلی خواهر بزرگ‌ترش آلیس را در حالی پیدا می‌کند که مجروح شده و کف حمام افتاده و از اینجاست که داستان کتاب حرف‌های ناگفته به قلم ارین استوارت آغاز می‌شود؛ رمانی که روی مسائلی دست گذاشته است که کمتر جرئت صحبت از آن در جامعه پیدا می‌شود، اما درعین‌حال بسیار حیاتی و مهم است. مشکلات روانی مانند افسردگی و اضطراب نوجوانان و قدرت هنر در درمان انواع اختلالات روانی محور اصلی این کتاب است که برنده‌ی جایزه‌ی خانواده‌ی اشنایدر در سال 2023 نیز شده است.

درباره‌ی کتاب حرف‌های ناگفته

کتاب حرف‌های ناگفته (The Words We Keep) داستان دختری شانزده‌ساله و بااستعداد در موسیقی است؛ اما از سوی دیگر در ترس‌ها، وسواس‌ها و اضطراب‌های بی‌پایانش غرق شده است. خواهر بزرگ‌تر او آلیس به‌تازگی از یک مرکز درمانی برگشته است و تمام تلاش خانواده در این است که او را به زندگی عادی برگردانند. اما در این میان، لیلی بین تمام این تغییرات خانوادگی، احساسات غیرقابل‌هضم و پیچیده‌اش گم شده است و نمی‌داند چطور می‌تواند انتظارات اطرافیان را برآورده کند. دوست لیلی مایکا اما ناجی او در این وضعیت غیرقابل‌تحمل می‌شود و درصدد کمک‌کردن به اوست.

ارین استوارت (Erin Stewart) نویسنده‌ی رمان حرف‌های ناگفته بیشتر از هر چیز دیگری تلاش کرده است که در این کتاب به اهمیت درک‌شدن و حمایت نوجوانان در این شرایط تأکید کند. از سویی دیگری تجربه‌هایی که لیلی از سر گذرانده است او را به این فکر وامی‌دارد که با هویت واقعی خودش مواجه شود و بتواند تجربه‌ها و احساساتش را بپذیرد. اما از سوی دیگر می‌بینیم که چطور کلماتی که افراد بر زبان می‌آورند بر حال روحی آن‌ها تأثیر عمیقی می‌گذارد؛ گاهی تسکین‌دهنده است و گاهی فقط آسیب می‌زند. قدرت هنر و قدرت کلمات مهم‌ترین مفاهیمی است که نویسنده روی آن‌ها تأکید کرده است.

کتاب حرف‌های ناگفته جایزه‌ی خانواده اشنایدر در سال 2023 را از آن خود کرده است. این کتاب را انتشارات ابوعطا با ترجمه‌ی فاطمه ثابتی به خوانندگان فارسی‌زبان معرفی کرده است.

نکوداشت‌های کتاب حرف‌های ناگفته

• «وحشی، زیبا و رها. حرف‌های ناگفته کتابی خواندنی و شاعرانه است. داستانی بکر و مرتبط با بیماری‌های روانی، عشق و قدرت دوست داشتن.» (جنیفر نیون، نویسنده)
• «این کتاب تأملی شگفت‌انگیز و تأثیرگذار درباره‌ی قدرت هنر است. کتابی برای کسانی که حرف‌های خود و راهشان را گم کرده‌اند. کتاب حرف‌های ناگفته نگاهی است لطیف، صمیمانه و واقع‌بینانه به اختلال روانی، عشق در خانواده و پیدا کردن صدایتان.» (کیتلین گلاسکو، نویسنده‌)‌
• «کتاب حرف‌های ناگفته کاوشی است درخشان در قدرت شفا دهنده‌ی عشق و هنر. تنها چیزی که بیشتر از شاعرانگی در این کتاب یافت می‌شود، امیدی خالص و بی‌نقاب است. این کتاب مرهمی برای قلب زخمی است.» (جف زنتنر، نویسنده)‌
• «ارین استوارت با صدای صریح و صادق لیلی، عشق او را به کلمات در هم می‌آمیزد، شعرهای خط خورده و اصطلاحاتی در پست‌های شبکه‌های اجتماعی وجود دارند با توصیفاتی خاص از ناراحتی‌های مرتبط با اختلال اضطراب، خوانندگان زیادی را با خود همراه خواهد کرد.» (پابلیشرز ویکلی)

کتاب حرف‌های ناگفته برای چه کسانی مناسب است؟

برای آن دسته از نوجوانان و والدینی که با مشکلات و بیماری‌های روانی درگیر هستند، خواندن این کتاب می‌تواند الهام‌بخش و کمک‌کننده باشد. کتاب حرف‌های ناگفته برای علاقه‌مندان به هنردرمانی و داستان‌هایی با محوریت اختلالات روانی هم می‌تواند جالب و مناسب باشد.

در بخشی از کتاب حرف‌های ناگفته می‌خوانیم

مات‌ومبهوت نگاهشان می‌کردم که چطور علیه سلامت روانم قیام کرده بودند. نوشتن کلمات در انتهای دفتر برنامه‌ریزی‌ام و دیدن رنگ جوهر، به واقعیت نزدیک‌ترم کرد. چند هفته بعداز اینکه آلیس به فیرویو رفت، اولین حمله‌ی عصبی را تجربه کردم: تپش قلب گرفتم، دنیا دور سرم چرخید، نفسم بند آمد و حسابی به هم ریختم. از همان موقع فهمیدم که مشکلی پیش آمده و چیزی فرق کرده است. نیمه‌شب بود و داشتم تنها اطراف محله‌مان می‌دویدم؛ آن شب کف حمام هم در همین مسیر می‌دویدم. درحین دویدن خاطرات هجوم آوردند، سریع و زنده. خون آلیس، صدایش که می‌گفت کمکم کن و من که نمی‌دانستم چطور.

قلبم آمده بود توی دهانم و به‌شدت می‌کوبید. نفس کم آوردم و دیگر نتوانستم بدوم. از آن موقع چندباری حمله‌ی عصبی داشتم و همیشه سعی کردم در مدرسه و جلوی دیگران دچارش نشوم، تا امروز (با تشکر از آقای جوراب‌میمونی).

حاضر بودم هرچه دارم بدهم و کل روز اینجا کف دستشویی بمانم، اما بالاخره یکی باید جلوی ریختن دومینو را می‌گرفت. به هر زحمتی بود خودم را بلند کردم. دنیا دور سرم می‌چرخید؛ سرم را پایین گرفتم تا از شدت سرگیجه‌ام کم کنم. سمت روشویی رفتم و به صورتم آب زدم. در آینه نگاه کردم و چند سیلی آهسته به خودم زدم. نمی‌خواستم شبیه عروس مرده به نظر برسم. این آخرین و محکم‌ترین ضربه من را از پا انداخته بود؛ انگار در ماراتنی شرکت کردم که قرار نیست برنده شوم.

با دستمال حوله‌ای زبری قطره‌های خون روی گردنم را، همان‌جایی که در کلاس خراش داده بودم، پاک کردم.

الان همه فکر می‌کنن خل شدی.