معرفی و دانلود کتاب تقلبی: پول تقلبی، معلمان تقلبی، دارایی‌های تقلبی

معرفی کتاب تقلبی: پول تقلبی، معلمان تقلبی، دارایی‌های تقلبی

کتاب تقلبی: پول تقلبی، معلمان تقلبی، دارایی‌های تقلبی نوشته‌ی رابرت کیوساکی درباره سه تقلب خاص است که ما در جامعه احتمالاً با آن‌ها مواجه شده یا می‌شویم.

رابرت کیوساکی (Robert kiyosaki) نویسنده کتاب پرفروش «پدر پولدار پدر بی‌پول» در این اثر بیان می‌کند: "پول تقلبی باعث می‌شود که ثروتمندان روز به روز ثروتمندتر و هم‌زمان فقیران و افراد طبقه متوسط فقیرتر شوند."

نکته‌ای که در مورد کتاب تقلبی: پول تقلبی، معلمان تقلبی، دارایی‌های تقلبی (Fake: Fake Money, Fake Teachers, Fake Assets) باید به آن توجه کنید این است که از روی فصل‌های ابتدایی آن قضاوت نکنید، کیوساکی هنوز مطالب غافلگیر کننده‌ای برایتان دارد که تا فصل آخر شما را جذب می‌کند. او در این اثر راز ثروت عظیم را در اختیار شما قرار می‌دهد، پس پیشنهاد می‌‌شود این کتاب را با دل‌وجان بخوانید و به توصیه‌های آن عمل کنید.

با خواندن این کتاب شما به مرور و با پیشرفت فصل‌ها غافلگیر و شگفت‌زده می‌شوید. هر چه به فصل‌های انتهایی نزدیک‌تر می‌شوید، رابرت رازهای شگفت‌انگیزی از دنیای ثروت و معنویت برای شما فاش می‌کند.

رابرت کیوساکی علاوه بر کتاب پدر پولدار پدر بی‌پول، کتاب‌های چه کسی پول مرا برداشت، چرا ثروتمندان ثروتمندتر می‌شوند، راهنمای سرمایه‌گذاری موفق، کودکان هوشمند و ثروتمند، هوش مالی یک میلیاردر را داشته باشید و چندین کتاب دیگر را به چاپ رسانده است.

همچنین او دو کتاب «چرا می‌خواهم شما ثروتمند شوید» و «لمس میداس» را به طور مشترک با دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا به رشته تحریر درآورده است.

علاوه بر این‌ها، رابرت کیوساکی «بازی کش فلو» را ابداع کرد. این بازی به صورت عملی مفاهیم اقتصادی را به شما می‌آمزد و دانش مالی‌تان را ارتقا می‌دهد.

در بخشی از متن کتاب تقلبی: پول تقلبی، معلمان تقلبی، دارایی‌های تقلبی می‌خوانیم:

بیشتر کارآفرینان لحظه‌هایی را تجربه می‌کنند که به آن «لحظه‌ی حقیقت» می‌گویند. برای من و تد، اولین لحظه‌ی حقیقت وقتی بود که فهمیدیم، شاید ما به عنوان خلبان همکاران خوبی باشیم ولی وقتی حرف طلا باشد هر دوی ما احمقیم.

پس از اینکه آرام شدیم و فهمیدیم که احمقیم، شروع به مذاکره روی قیمت کردیم. اولین پیشنهاد ما برای شروع 40 دلار برای هر اونس بود. من و تد می‌دانستیم که قیمت بین‌المللی هر اونس طلا در آن روزها حدود 55 دلار است. ما فکر می‌کردیم از آنجایی که دلار ایالات متحده داریم و پشت خطوط دشمن هستیم می‌توانیم تخفیف بگیریم. زن ریزنقش با دندان‌های قرمز پوزخندی زد و احتمالاً به این فکر می‌کرد که: "شما دوتا چقدر احمقین، آیا نمی‌دونین که قیمت روز طلا در تمام دنیا یکسانه؟"

تمام تلاشمان را کردیم، ولی او قیمتش را پایین نیاورد. او می‌دانست که قیمت، «قیمت روز» است. علاوه بر این او می‌دانست که هر دوی ما احمق‌هایی واقعی هستیم. اگر او می‌خواست می‌توانست کشمش‌های خشک‌ شده طلایی رنگ شده را به ما بفروشد. او می‌توانست مدفوع رنگ شده طلایی خرگوش را به جای طلا به ما بفروشد، بدون اینکه ما حتی تفاوتش را بدانیم.