معرفی و دانلود کتاب تسخیرشدگان جزیره بادیان
برای دانلود قانونی کتاب تسخیرشدگان جزیره بادیان و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب تسخیرشدگان جزیره بادیان
ترسها و خرافهها از کجا سر بر میآورند؟ بدری مشهدی، نویسندهی ایرانیِ آثار داستانی برای نوجوانان، در کتاب تسخیرشدگان جزیره بادیان، اثر برگزیدهی جشنوارهی رمان پرنده آبی شما را به خواندن ماجرایی مهیج و وهمآلود از دل باورهای عجیب و نامعمول دعوت میکند. ماجرای این داستان، در جزایر جنوبی ایران میگذرد؛ جایی که مردم آن به موجود ناشناخته و نادیدهای به نام «زار» باور دارند و از عقاید کهنی سخت میگویند که هیچ علمی از آن رمزگشایی نمیکند.
دربارهی کتاب تسخیرشدگان جزیره بادیان
مردم یکی از جزایر دورافتاده و جنوبی ایران، اکنون سالهاست که امراض روحی و جسمی خود را به موجودی ناشناخته و وهمناک به نام «زار» نسبت میدهند؛ موجودی خبیث و شیطانی که وقتی به وجود و تن کسی رخنه میکند، هوش و حواس و اراده را از او میستاند و او را به جنون میکشاند. در چنین شرایطیست که پیران محل و مردمان بومی دور هم جمع میشوند تا مراسم کهن «زارگیری» را به اجرا دربیاورند و زار را فرابخوانند. آمادگی شرکت در چنین مراسمی را دارید؟ پس کتاب تسخیرشدگان جزیره بادیان را در دست بگیرد و شروع به خواندن کنید. بدری مشهدی، رماننویس ادبیات کودک و نوجوان، دست خوانندگان خود را خواهد گرفت و با ماجرایی پررمزوراز همراه خواهد کرد.
داستان تسخیرشدگان جزیره بادیان، در دوازده فصل روایت میشود. تیوا، دختری نوجوان و محلی، روایتگر و قهرمان اصلی داستان است. با ورود دختری با گیسهای سپید به روستا که به رفتارهای نامعمول خود معروف است، زندگی تیوا و «شوکا»، مادربزرگ زارگیر او، بهکلی زیرورو میشود. وقتی که دختر موسفید به کلی هوش و حواس خود را از دست میدهد، مردم محلی تصمیم میگیرند تا او را به سردابهای ببرند و به تختی ببندند. اما تیوا نمیتواند از فکر و خیال دختر مجنون دست بردارد. همین کنجکاوی نابهجا نیز پای قهرمان نوجوان داستان را به سردابهی تاریک، جایی که دختر سفیدمو در آن حبس شده، میکشاند. اما عاقبت و تقاص این تصمیم، سختتر و ترسناکتر از چیزیست که تیوا در ابتدا میاندیشد. با ورود به انبار سرد و پردلهره، تیوا حضور موجودی ناشناخته و دیوصفت را احساس میکند.
داستانهای الهامگرفتهشده از عقاید و باورهای کهن و افسانههای محلی، همیشه از جذابترین سوژهها برای خلق روایتهای داستانیاند؛ کتاب تسخیرشدگان جزیره بادیان نیز از دل چنین ایدهی نابی آفریده میشود. بدری مشهدی که سالهاست جایگاه و اعتبار خود را بهعنوان نویسندهی خوشذوق کودک و نوجوانان ثابت کرده، در این اثر داستانی بلند نیز نگاه تیزبین و جستوجوگرش را به علاقهمندان دنیای ادبیات نشان میدهد و بار دیگر استعداد ادبی خود را به خوانندگان و بهخصوص مخاطبان نوجوان داستانهای بلند ثابت میکند. او همچنین بهواسطهی روایت داستانی خود، از ترسهای مشترک آدمی و ریشهی شکلگیری خرافهها و باورها جمعی صحبت میکند و مخاطب را به تفکر و تأمل بیشتری وامیدارد. گفتنیست که این داستان با تلاشهای ناشر خوب آثار کودک و نوجوان، نشر پرنده آبی به دست شما رسیده است.
کتاب تسخیرشدگان جزیره بادیان برای چه کسانی مناسب است؟
نوجوانان و خوانندگان علاقهمند به داستانهای بلند با حالوهوای وهمناک و دلهرهآور، از خواندن این رمان لذت خواهند برد.
در بخشی از کتاب تسخیرشدگان جزیره بادیان میخوانیم
دلم به هم ریخت انگار دهنم مزهی آهن گرفت تف کردم کف تنور کلافه بودم تا حالا حالم اینطوری نشده بود. پاهایم اینقدر سست و سنگین بود که نمیشد به هیچ طرفی تکان بخورم نفسم تنگتر و تندتر میشد. شوکا دستهایش را با چین دامنش پاک کرد. تنبوره را از گود رفتگی توی دیوار سرداب برداشت نشست کنار تخت دختر و شروع کرد به نواختن نالههای دختر با بلند شدن صدای تنبوره خوابید غلتید روی پشت چشمهای سبز و ننیمهبازش افتاده بود به سقف سرداب قفسهی سینهاش تندتند بالا و پایین میرفت. صدای تنبورهی شوکا هم بالا و پایین میشد. سایهی دراز و سیاه روی پنجههای پایش بلند و کوتاه شد. چرخید و دست نیمهاش را زد سر کمر انگار که از خوردن خون مست شده باشد. بعد خم شد روی تن دختر با دست دیگرش پنجههای سیاهش را فرو برد لای موهای سفید دختر و به هم ریخت. چنگ زدم به موی بافتهی پشت سرم و محکم توی دستم نگه داشتمش لابد شوکا هم میدیدش اما انگار از صورت کوچک و دهان گشادی که تا پسسرش باز میشد نمیترسید کهاینطور بیخیال کار خودش را میکرد شاید هم این قیافه برایش آشنا بود.
نمی شد جابهجا شوم. پایی که زیرم مانده بود سست شده بود و حرکت نمیکرد، نفس بلندی کشیدم. پلک هایم را گذاشتم رویهم. خنده ی زشت سایه از پشت پلک بسته ام هم رد می شد. انگار که با چشم بسته هم می دیدمش. داشت خون های دور لبش را مزمزه میکرد. همه ی تنم یخ شده بود. پاهایم هنوز هم سنگین بود. با صدای تنبوره می چرخید و میآمد سمت دریچه. پنجه اش دراز شد طرف بالا، انگار که بخواهد چنگ بیندازد به ساق پایم. شوکا هیچ کاری به کارش نداشت.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب تسخیرشدگان جزیره بادیان |
نویسنده | بدری مشهدی |
ناشر چاپی | پرنده آبی |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 92 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-436-238-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان ترسناک نوجوان |