معرفی و دانلود کتاب این وبلاگ واگذار میشود
برای دانلود قانونی کتاب این وبلاگ واگذار میشود و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب این وبلاگ واگذار میشود
فرهاد حسن زاده در کتاب این وبلاگ واگذار میشود داستان عشقی پاک و معصوم را روایت کرده که در سالهای خونین جنگ، میان دختر و پسری نوجوان درمیگیرد. گفتنی است که این اثر، در سال 1393 کتاب برگزیدهی «جشنوارهی شهید حبیب غنیپور» لقب گرفته است.
درباره کتاب این وبلاگ واگذار میشود
فرهاد حسن زاده یکی از نویسندگان خوشنام ادبیات معاصر ایران است. اغلب آثار این داستاننویس آبادانی حول محور حوادثی میگردند که در طول دوران جنگ ایران و عراق به وقوع پیوستهاند. این آثار که عمدتاً برای مخاطبین کودک و نوجوان به رشتهی تحریر درآمدهاند، دشواریهای زندگی زیر سایهی جنگ را با زبانی صاف و ساده برای خوانندگان خود شرح میدهند.
کتاب این وبلاگ واگذار میشود یکی از بهترین آثار در کارنامهی ادبی فرهاد حسن زاده به شمار میرود. هر فصلِ این رمان خواندنی در قالب پستهای یک وبلاگ روایت شده است؛ وبلاگی به نویسندگی شخصیتی به نام درنا، که پس از مطالعهی یک دفترچهی خاطرات قدیمی، به فکر بازگو کردن محتویات آن دفترچه برای مخاطبین مجازی خود میافتد. قهرمان داستانی که درنا در وبلاگ خویش بازگو میکند، پسری به نام «زال» است. او نوجوانی آبادانی در دههی شصت خورشیدی است که به فریبا، دختر همسایهی خود، دل باخته است. البته این دلباختگی یکسویه به نظر میرسد. چرا که فریبا ابداً احساس متقابلی به زال ندارد. باری، ماجرا زمانی رنگوبویی دراماتیک به خود میگیرد که خانوادهی فریبا، پس از وقوع جنگ، قصد عزیمت از شهر میکنند. ایشان پیش از ترک آبادان، کلید منزل خود را به زال میسپارند و از او میخواهند که تا زمان بازگشتشان، از آن کلید محافظت کند. اینچنین است که سرگشتگی زال، این عاشق دلخسته، در شهری درگیر جنگ و ویرانی، آغاز میشود. سرگشتگیای که دههها به طول میانجامد، تا اینکه با به راه افتادن وبلاگی که حرفِ آن رفت، به طرزی تأثربرانگیز به پایان میرسد...
فرهاد حسن زاده در کتاب این وبلاگ واگذار میشود به خوبی از پسِ انتقال حالوهوای دوران جنگ به مخاطب امروزی برآمده است. زبانی که او در روایت این اثر به کار برده، زبانی گرم، صمیمی، و در یک کلام، نوجوانپسند است. البته این بدان معنا نیست که مخاطب بزرگسال از مطالعهی کتاب پیش رو لذت نخواهد برد. حتی برعکس، میتوان چنین گفت که فضای نوجوانانهای که به واسطهی داستان و لحن روایت در اثر حاضر خلق شده، چه بسا برای خوانندهی بزرگسالی که خودْ به عنوان یک نوجوان ناظرِ وقایع دوران جنگ بوده است، در مقایسه با خوانندهی نوجوان امروزی، دلکشتر و تأثیرگذارتر، به نظر برسد.
کتاب این وبلاگ واگذار میشود از سوی نشر «افق» به انتشار رسیده است.
جوایز و افتخارات کتاب این وبلاگ واگذار میشود
- راهیافته به فهرست نهایی جایزهی «لاکپشت پرنده»
- کتاب برگزیدهی جشنوارهی شهید حبیب غنیپور
کتاب این وبلاگ واگذار میشود مناسب چه کسانی است؟
نوجوانانِ علاقهمند به داستانهای اجتماعی و عاشقانه، بیش از سایرین از مطالعهی کتاب این وبلاگ واگذار میشود، نوشتهی فرهاد حسن زاده، لذت خواهند برد.
با فرهاد حسن زاده بیشتر آشنا شویم
فرهاد حسن زاده (Farhad Hasanzadeh)، نویسندهی صاحب سبک ایرانی، به سال 1341 در شهر زیبای آبادان متولد شد. او نوجوانی بیش نبود که علاقهی وافر خویش به کار داستاننویسی را کشف کرد و خیلی زود، فعالیت در این زمینه را آغاز نمود. اگرچه در آن زمان اقبال با او یار نبود. چه، در همان ایام جنگ درگرفت و وی که تازه مسیر بدل شدن به نویسندهای حرفهای را آغاز کرده بود، به ناچار برای مدتی دست از نوشتن کشید و زادگاه خویش را برای در امان ماندن از آسیبهای نبرد، ترک نمود. کار او به عنوان نویسندهای تماموقت، در شهر تهران و با نگارش و انتشار اشعار و قصههایی در حیطهی ادبیات کودک و نوجوان آغاز گشت؛ آثاری که عمدتاً درونمایههای انسانی را در قالب روایتهایی با محوریت جنگ تحمیلی، در اختیار مخاطب میگذارند.
فرهاد حسن زاده در زمینهی ادبیات بزرگسال نیز فعالیتهای درخور توجهی داشته؛ اگرچه عمدهی شهرتش در مقام قصهنویس، مرهون نوشتههای او در حیطهی ادبیات کودک و نوجوان است. از میان آثار مشهور این نویسندهی مطرح و پرافتخار، میتوان به عناوینی چون «این وبلاگ واگذار میشود»، «زیبا صدایم کن»، «انگشت مجسمه»، «خاطرات خونآشام عشق»، «کوتی کوتی» و «ماشو در مه» اشاره نمود.
جوایز و افتخارات فرهاد حسن زاده
- برگزیدهی جشنوارهی کتاب سال کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای کتاب ماشو در مه
- دریافت لوح افتخار دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان (IBBY) برای کتاب زیبا صدایم کن
- برندهی جایزهی هانس کریستین آندرسن در سالهای 2018 و 2020
- برندهی نشان لاکپشت نقرهای برای کتاب هستی
- و...
در بخشی از کتاب این وبلاگ واگذار میشود میخوانیم
نون تازه میگرفته و کارهاشونرو انجام میداده. شیشههارو برق میانداخته و همیشه زنبیلهای سنگین تورانخانمرو از بازار ایستگاه هفت تا خونه کول میکرده. یه بارم که سیل اومده و شط بهمنشیر طغیان کرده، بهشون کمک کرده. خلاصه اینکه، ذال تورانخانمرو مادر میدونسته و تورانخانم هم به چشم پسرش بهش نگاه میکرده. ولی این وسط یه چیزی با بقیهی چیزا جور در نمیآد. احساس این پسر به فریبا. درسته که تورانخانم براش مثل مادر بوده، ولی احساسش به فریبا یه چیز دیگه بوده. یهجور حس دوست داشتن لطیف و پنهونی. به نظر من که فریبا این حس لطیف و آسمونیرو هیچوقت نفهمید. البته باز هم بهنظر من ذال دوست داشت فکر کنه که فریبا هم دوستش داره. به احتمال زیاد دچار یهجور توهم بوده، وگرنه عشق نشونههایی داره که از اونا میشه فهمید. مگه نه؟
خب، بریم سراغ داستان و ببینیم میتونیم یه چای شیرین مخصوص اندر مخصوص بخوریم. (مگه چایرو میخورن؟ چایرو باید نوشید).
به دستهکلید نگاه کردم. گفتم: «مونم بیام؟»
خندید. خندهاش مثل استارت ماشین بود. گفت: «معلومه که باید بیای؟ په چی فکر کردی؟»
دو مگس سمج چسبیدند به صورتش. مگسها را پراند و ادامه داد: «نکنه فکر کردی فرماندار آبادانی و باید تا آخرین نفس بجنگی؟ عین فیلما!»
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب این وبلاگ واگذار میشود |
نویسنده | فرهاد حسن زاده |
ناشر چاپی | نشر افق |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | |
تعداد صفحات | 145 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-369-879-9 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه نوجوان |