معرفی و دانلود کتاب از هیچ تا صفر
برای دانلود قانونی کتاب از هیچ تا صفر و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب از هیچ تا صفر
کتاب از هیچ تا صفر نوشتۀ طیبه منصورعلوی، داستان روابط زیبای دو دوست را به تصویر میکشد که با بیماری و بستری شدن یکی از آنها، دیگری به مرور خاطرات و گذشتۀ عاشقانه و سخت او میپردازد.
درباره کتاب از هیچ تا صفر:
شبیه همۀ عاشقیها شروع شد؛ عاشقی با یک نگاه و شاید یک لبخند، پر از هیجان و تشویش و دلهره و سوز و گداز. آرزو دختر متولد بهار که زیباییاش زبانزد همه است، تازه وارد دانشگاه میشود و پیمان هم پسری خوشتیپ و خوشقیافه که با حضور آرزو زندگیاش تغییر میکند و متفاوتتر از قبل میشود.
مدتی از این آشنایی میگذرد تا آرزو شیفته و دلباختۀ پیمان میشود و پیمان هم بیتاب و پریشان معشوق. آرزو مرارتهای زیادی برای رسیدن به پیمان تحمل میکند. پیمان هم در این راه سختِ رسیدن، از پا نمینشیند و هر روز و هر روز دچار ماجراهایی میشود. شاید اشک و شادی و غم و فراق این ماجرا برای خیلی از عاشقهای این سرزمین آشنا و قابل لمس باشد.
مرور و لمس دوبارۀ این شباهتهای سنگلاخ عاشقی و خواندنش خالی از لطف نیست. شاید به دلهای زخمی نمک بپاشد، شاید تلطیفی برای روحهای آزرده باشد، شاید فراقکشیدگان را شریکی شود و شاید دوباره و دوباره به دل آرزوها و پیمانها آتشی بکشد.
کتاب از هیچ تا صفر برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به داستانها و رمانهای عاشقانه علاقهمند هستید، این کتاب را از دست ندهید.
در بخشی از کتاب از هیچ تا صفر میخوانیم:
همهجا ساکت شد. آروم رفتم بیرون که ببینم آرزو چه جوابی میده. آرزو دستاش رو به هم میمالید و زمین رو نگاه میکرد. پیمان دستش رو گذاشت زیر چونۀ آرزو و سرش رو صاف کرد و گفت: «میشه به چشای من نگاه کنی». آرزو آروم نگاهش رو به پیمان انداخت. ساکت بودن و به هم نگاه میکردن.
پیمان گفت: «این نگاه میگه که تو هم دلت با منه. امّا میخوام از زبونت هم بشنوم. باور کن از بس در خونهتون منتظر نشستم و دور اون خونۀ شمال شهر چرخ زدم خسته شدم». پیمان همینطور آرزو رو نگاه میکرد و دوباره سؤال کرد: «بگو دیگه بگو که میتونیم با هم باشیم یا نه؟» آرزو نگاهش میکرد و سرش رو به علامت مثبت تکون داد. پیمان لبخند عمیقی روی صورتش نشست و دست آرزو رو گرفت و گفت: «میشه شمارۀ اینجا رو داشته باشم؟»
رفت طرف تلفن، دفتر کنار تلفن رو برداشت و یه برگه از توش کند و شروع کرد به نوشتن. بعد دستش رو برد توی جیبش و یه دفترچه درآورد و به ما نگاه کرد و گفت: «بگیر دیگه منتظرم، من شمارم رو نوشتم». بعد با لوسبازی گفت: «شمارۀ خونۀ شمال شهر رو هم بدین لطفاً». من رفتم جلو و دفترچه رو ازش گرفتم و شمارۀ خونۀ پدر آرزو رو نوشتم. امّا گفتم ما معمولاً، اونجا تلفن جواب نمیدیم. روش رو کرد به آرزو و گفت: «میشه یه ساعتی برای حرف زدن قرار بزاریم، مثلاً ساعت دوازده هر شب». چند لحظه سکوت بینشون بود و به هم نگاه میکردن و بعد پیمان رفت به طرف در. قبل از بستن در گفت: «راستی یه چیزی رو یادم نره بگم، خیلی چشات رو دوست دارم آرزو». بعد در رو بست و رفت.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب از هیچ تا صفر |
نویسنده | طیبه منصورعلوی |
ناشر چاپی | انتشارات گیوا |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 216 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-451701-0 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |