معرفی و دانلود کتاب ادعایی علیه واقعیت: چرا تکامل حقیقت را از نگاه ما پنهان کرد

معرفی کتاب ادعایی علیه واقعیت: چرا تکامل حقیقت را از نگاه ما پنهان کرد

دونالد هافمن، روان‌شناس شناختی در کتاب ادعایی علیه واقعیت، نظریه‌ای جنجالی در مورد رابطه‌ی بین ادراک انسان و واقعیت عینی دنیای پیرامون مطرح می‌کند. او به این موضوع می‌پردازد که ادراک ما واقعیت عینی را نشان‌مان نمی‌دهد، بلکه صرفاً آنچه که برای‌مان سودمند است را در معرض دیدمان می‌گذارد. کتاب تلاش می‌کند با استفاده از نظریات فیزیک و ریاضی این ادعا را به اثبات برساند.

درباره‌ی کتاب ادعایی علیه واقعیت

آیا تابه‌حال به این موضوع فکر کرده‌اید که واقعیت ممکن است با آنچه می‌بینید متفاوت باشد؟ یا شما تصویری از یک واقعیت را می‌بینید و اصل آن از شما پنهان است؟ فکر کردن به این موضوع می‌تواند شالوده‌ی اندیشه‌ی انسان را زیرورو کند. دکتر دونالد هافمن (Donald Hoffman) روان‌شناس شناختی مطرح آمریکایی، که به طرح نظریه‌های جنجالی در مورد آگاهی و ادراک بصری مشهور است، همین مسأله را مطرح می‌کند. نظریه‌ی رادیکال هافمن این است که آنچه ما می‌بینیم، یک واقعیت عینی نیست. ادراک انسان نمی‌تواند دریچه‌ای به‌سوی واقعیت باشد، بلکه فقط بخش‌هایی از واقعیت را پیش چشممان می‌گذارد. او در کتاب ادعایی علیه واقعیت (The Case Against Reality) این موضوع را پیش می‌کشد که انسان برای بقا به این صورت تکامل پیداکرده. فرآیند تکامل باعث شده احساسات ما نه تمام واقعیت، بلکه فقط بخش‌هایی را که برای‌مان مفید و سودمند هستند، به ما نشان دهند.

دونالد هافمن برای درک این موضوع کامپیوتر را مثال می‌زند. شما در دسکتاپ، آیکون یک پوشه را می‌بینید. این آیکون شکل، رنگ و ابعادی ملموس دارد. می‌شود آن را باز کرد یا از صفحه پاک کرد. ولی آیا این آیکون پوشه همه‌ی واقعیت است. قاعدتاً نه. در این پوشه احتمالاً یک یا چند فایل هست و در هر فایل هم اطلاعات زیادی وجود دارد. خود این فایل‌ها هم ممکن است شکل مجازی پرونده‌هایی فیزیکی باشند. تازه خود کامپیوتر هم از سخت‌افزارهای مختلفی تشکیل‌شده و با برق کار می‌کند. می‌بینید؟! شما فقط با یک آیکون سروکار دارید ولی پشت آن، بسیاری از چیزهایی هست که شما نمی‌بینید یا به آن‌ها اهمیتی نمی‌دهید. این را می‌توان استعاره‌ای از واقعیت دنیای پیرامون دانست. کتاب ادعایی علیه واقعیت می‌گوید ادراک ما شبیه رابط کاربری کامپیوتر است که فقط آیکونی از واقعیت را به ما نشان می‌دهد و اصل واقعیت را پنهان می‌کند. چرا؟ هافمن معتقد است چون انسان به همه‌ی حقیقت نیاز ندارد. چون درک تمام حقیقت انسان را به‌سوی انقراض می‌برد و انسان برای اینکه دوام بیاورد به این صورت تکامل یافته.

اما آیا این بدان معنا است که خطر واقعی نیست؟ مثلاً می‌توان جلوی ماشینی که با سرعت حرکت می‌کند پرید، چون واقعیت ندارد؟ کتاب ادعایی علیه واقعیت این نکته مهم را پیش می‌کشد که ما باید پیرامون‌مان را «جدی» بینگاریم نه «واقعی». جلوی ماشین رفتن خطر تصادف و مرگ دارد و اتفاق هم می‌افتد. همانطور که اگر آیکون پوشه را پاک کنید، واقعا محو می‌شود. اما به اعتقاد دونالد هافمن ما با رابطی از اشیا در زمان و مکان طرفیم. بنابراین باید دنیا و حواس‌مان را جدی بگیریم اما جدی گرفتن آن‌ها به معنای واقعی بودن آن‌ها نیست و این تلقی از خطایی منطقی ناشی می‌شود.

آیا این ایده کاملاً دور از ذهن و غیرمنطقی به نظر می‌رسد؟ کتاب ادعایی علیه واقعیت با کمک گرفتن از نظریه‌هایی فیزیک و ریاضیات سعی می‌کند که صحت ادعایش را اثبات کند. این کتاب را معصومه ملکیان ترجمه و نشر سایلاو آن را به چاپ رسانده و منتشر کرده است.

نکوداشت‌های کتاب ادعایی علیه واقعیت

• شاهکار منطق، عقلانیت، علوم و ریاضیات. کتاب را با دقت بخوانید و فهمتان را از واقعیت خود و هستی برای همیشه تغییر دهید. (دیپاک چوپرا، نویسنده)

• نظریه‌ی رادیکال هافمن وادارتان می‌کند به شکلی کاملاً متفاوت به واقعیت فکر کنید. این کتاب ادراکتان از دنیای پیرامون را زیرورو خواهد کرد. (کریس اندرسون، کارآفرین)

• فکر می‌کنید می‌دانید واقعیت چیست؟ این کتاب هیجان‌انگیز و تکان‌دهنده را بخوانید تا رموز پیچیده‌ای که پشت تجربیات و مفروضاتتان پنهان‌شده را به شما نشان دهد. (دیوید ایگلمن، نویسنده)

• بعد از این کتاب دیگر هرگز به دنیا، یا حتی به خودتان، مثل قبل نگاه نمی‌کنید. (آماندا گِفتِر، نویسنده)

کتاب ادعایی علیه واقعیت برای چه کسانی مناسب است؟

مطالعه‌ی این کتاب به علاقه‌مندان حوزه‌های علمی، مخصوصاً علوم شناختی، فیزیک و ریاضیات توصیه می‌شود.

با دونالد هافمن بیشتر آشنا شویم

دونالد دیوید هافمن (متولد 1955) روان‌شناس، استاد دانشگاه و نویسنده‌ی آمریکایی است. او دکترایش را از دانشگاه ام‌آی‌تی گرفت و سال‌ها در دانشگاه کالیفرنیا اِروین استاد رشته‌ی علوم شناختی بود. زمینه‌ی مطالعاتی هافمن بیشتر روی آگاهی، ادراک بصری و روان‌شناسی تکاملی متمرکز است و با استفاده از مدل‌های ریاضیاتی و آزمایش‌های روان‌شناختی این موضوعات را تجزیه‌وتحلیل می‌کند. دونالد هافمن به خاطر تحقیقاتی که انجام داده جوایز زیادی به دست آورده که از میان آن‌ها می‌توان به جایزه‌ی انجمن روان‌شناسی آمریکا و جایزه‌ی ترولند آکادمی علوم آمریکا اشاره کرد. کتاب‌های «نور اتومبیل و بینایی انسان»، «هوش بصری» و «سازوکار مشاهده‌گر» دیگر کتاب‌های او محسوب می‌شوند.

در بخشی از کتاب ادعایی علیه واقعیت می‌خوانیم

ممکن است یک متخصص مغز و اعصاب بگوید "علوم اعصاب شناختی نشان می‌دهد که اکثریت قریب به  اتفاق فرایندهای ذهنی ما ناخودآگاه هستند. از فرایندهای پیچیده‌ای که از طریق آن‌ها گفتار را درک و تولید می‌کنیم، تصمیم می‌گیریم، یاد می‌گیریم، راه می‌رویم، می‌فهمیم یا تصاویر در چشم را به جهان‌های دیداری تبدیل می‌کنیم، بی‌اطلاع هستیم. مطمئناً این گستره وسیع پردازش ناخودآگاه با این ادعای واقع‌گرایی آگاه مبنی بر این‌که واقعیت از کنشگران کاملاً آگاه تشکیل شده، مغایرت دارد. واقع‌گرایی آگاه، در تعداد بی‌شماری از فرایندهای ناخودآگاه غرق می‌شود."

در اینجا، باز هم یکی از محدودیت‌های رابط ما در مورد بینشی درباره واقعیت به‌درستی درک نشده است. وقتی با یک دوست صحبت می‌کنم، فرضم این است که او آگاه است. نمی‌توانم مستقیماً آگاهی او را تجربه کنم. از دسترس من خارج است و در بهترین حالت، می‌توانم چیزی را استنباط کنم که شبیه آن باشد. این‌که نتیجه‌گیری کنم او ناآگاه است، فقط به این دلیل که درباره آگاهی او آگاهی ندارم، اشتباه است. به همین ترتیب، اشتباه می‌کنم اگر تصور کنم آن فرایندهای ذهنی ناآگاهانه هستند، به این دلیل که از برخی از این فرایندها آگاه نیستم. ممکن است از بسیاری از فرایندهای ذهنی‌ام بی‌اطلاع باشم و بااین‌حال، خودِ آن فرایندها ممکن است برای کنشگران دیگری که در نمونه‌‌سازی من دخیل هستند، آگاه باشند.

یک کنشگر آگاه از مجموعه‌ای از تجربیات برخوردار است. این کنشگر با بسیاری از کنشگران دیگر، که آن‌ها هم از انواع خیره‌کننده‌ای از مجموعه‌های متفاوت برخوردارند، شبکه‌ای را درست می‌کند. بنابراین، نمی‌تواند اکثریت قریب به‌اتفاق این تجربیات عجیب و غریب را تجربه کند. این امر به‌ویژه در مورد سلسله‌مراتب کنشگرانی صدق می‌کند که در نمونه‌سازی خودِ آن نقش دارند. یک کنشگر منابع لازم برای تجربه کل تجربیات همه کنشگرانی که در نمونه‌سازی‌اش دخیل هستند را ندارد، حتی با این‌که آن کنشگران در همان خودِ او نقش دارند. یک کنشگر می‌تواند در بهترین حالت از مجموعه تجربیاتش برای ترسیم تصویری خام از نمونه‌سازی‌اش، که کلی و بدون جزئیات است، استفاده کند.

فهرست مطالب کتاب

در ستایش کتاب
پیشگفتار
فصل اول. معما؛ چاقوی جراحی که آگاهی را شکافت
فصل دوم. زیبایی؛ حوریان افسون‌گر ژن (سیرِن‌های ژن)
فصل سوم. واقعیت؛ رقص خورشید نادیده
فصل چهارم. حواس پنج‌گانه؛ تناسب، حقیقت را شکست می‌دهد
فصل پنجم. توهم؛ بلوف یک دسکتاپ
فصل ششم. گرانش؛ فضازمان محکوم به نابودی است
فصل هفتم. مجازی؛ تورم جهان در سه بُعد
فصل هشتم. رنگ‌آمیزی؛ جهش‌های یک رابط
فصل نهم. نگاهی موشکافانه؛ چه در زندگی و چه در تجارت، به هر آنچه نیاز دارید دست می‌یابید
فصل دهم. اجتماع؛ شبکه‌ای از کنشگران آگاه
پیوست. بلی؛ حق اشتباه بودن
قدردانی و تشکر