معرفی و دانلود کتاب 24 ساعت تا مرگ

معرفی کتاب 24 ساعت تا مرگ

کتاب 24 ساعت تا مرگ نوشته‌ی اصغر بهمنی، حاوی دو داستان کوتاه آموزنده و تأمل برانگیز است که نشان می‌دهد هر جا باشید ممکن است مرگ شما را فرا بگیرد و دنیای بعد از آن را تجربه کنید.

احادیثی از حضرت علی (ع) در کتاب 24 ساعت تا مرگ:

- کوچ به عالم آخرت نزدیک است.
- آیا فکر می‌کنید مرگ برای غیر شماست؟
- ای مردم! هر کس از مرگ بگریزد، به هنگام فرار آن را خواهد دید.
- هیچ‌کس او را (مرگ) دوست ندارد؛ ولی او مبارزی شکست‌ناپذیر است.
- کسی که از مرگ بگریزد؛ نه بر عمرش افزوده می‌گردد و نه گریختن او مانع فرا رسیدن مرگش می‌شود.

در بخشی از کتاب 24 ساعت تا مرگ می‌خوانیم:

ساعت 6 بعد از ظهر است. کارگران روز مزد، دست از کار کشیده و برای دریافت دستمزد به دفتر ساختمانی می‌روند. در میان مردی 57 ساله با قدی نسبتاً بلند و صورتی خسته، خود را کنار شیر آب رسانده و دست و صورتش را می‌شوید، لباسش را عوض می‌کند و پس از دریافت دستمزد؛ از کارفرما کسب تکلیف می‌کند: ارباب! فردا هم بیاییم؟ کارفرما طوری که همه بشنوند بلند می‌گوید: کارگرهای روزمزد دو روز دیگر هم می‌توانند بیایند؛ مرد تشکر کرده و می‌رود.

همان‌طور که محوطه را ترک می‌کند نگاهی به برج ساختمانی می‌اندازد، با خود می‌گوید: اوه ... چه خبر است؟! این‌ همه واحد برای یک نفر! چه می‌شد یکی از آن‌ها را به من می‌دادند، آن هم مجانی. خوب است یک روز با نماینده مالک برج ملاقات کنم و از او تقاضای یک واحد مجانی کنم؛ می‌گویند فردا قرار است سری به این‌جا بزند. اما نه؛ دو ریال بده آش به همین خیال باش.

او یک کارگر ساده ساختمانی است که صبح‌ها کنار میدان پایین شهر می‌ایستد تا بلکه کاری برایش پیدا شود. 25 سال پیش وقتی مدرک سیکل خود را گرفت به خاطر شرایط سخت خانواده‌اش، ترک تحصیل کرده و روانه بازار کار شد. خیلی از کارها را با شاگردی تجربه کرد، موتورسازی، چاپخانه، آهنگری، ... تا بالاخره در سن 20 سالگی وارد کار ساختمانی شد و تا امروز این کار را رها نکرده است. در سن 25 سالگی ازدواج کرد و تا امروز که 57 سال از عمرش می‌گذرد هنوز یک کارگر ساده و میدانی است؛ گاهی کار هست و گاهی نیست. هنوز در این شهر پر از خانه یک مستأجر است. شاید روزگار با او یار نبوده که هر وقت کمی وضعش خوب می‌شد و می‌توانست یک منزل کوچکی تهیه کند، یک اتفاق ناگهانی نقشه‌های او را نقش بر آب می‌کرد و سرمایه‌اش را به نیستی می‌کشاند. آخرین اتفاق مربوط به عمل قلب دختر کوچکش بود که میلیون‌ها تومان هزینه داشت که نیمی از آن وام بود. از این‌ها گذشته مخارج زندگی و بزرگ کردن 5 دختر و پسر، کم نیست.