معرفی و دانلود خلاصه کتاب فنشاو

معرفی خلاصه کتاب فنشاو

اگر شما هم از علاقه‌مندان دنیای شیرین ادبیات کلاسیک جهان هستید اما برای شروع آن انگیزه یا وقت کافی ندارید، خواندن داستان‌های خلاصه‌شده را به شما پیشنهاد می‌کنیم! خلاصه کتاب فنشاو اثر، ناتانیل هاثورن یکی از همین آثار جذاب است. این داستان زندگی جوانی روشن‌فکر اما رنجور را روایت می‌کند که در جریان یک ملاقات پیش‌بینی نشده، معشوق خود «الن» را گم کرده. او و دیگر افراد داستان در پی یافتن الن و کشف ارتباط او با این ملاقات شوم هستند.

درباره‌‌ی کتاب فنشاو

داستان‌های خلاصه‌شده این‌روزها به عنوان یکی از محبوب‌ترین گزینه‌ها برای مطالعه‌ی روزانه به‌شمار می‌آیند؛ گزینه‌ای که در عین سریع و دردسترس بودن؛ فرصت سپرده شدن به دل دنیای جادویی داستان‌ها را نیز برای مخاطب فراهم می‌کند. کتاب فنشاو (Fanshawe) اثر ناتانیل هاثورن (Nathaniel Hawthorne)، رمان‌نویس قرن نوزدهم آمریکایی، داستانی پرکشش و چکیده است که فرصت آشنایی دوباره‌ی شما با دنیای شیرین داستان را فراهم کرده و رنگ‌وبوی ادبیات کلاسیک را دوباره به مطالعات شما برمی‌گرداند.

فنشاو که اولین داستان بلند این نویسنده‌ی آمریکایی نیز هست، مخاطب را به‌ حال‌وهوای آثار هنری گذشته و نقاشی‌های قدیمی خواهد برد. او این داستان را براساس تجربیات خود در دوران دانشجویی و اتفاق و ماجراهای آن دوران نوشته است. شخصیت اصلی داستان، فردی روشن‌فکر اما با روحیاتی شکننده و ضعیف به نام «فنشاو» است که به فرزند‌خوانده‌ی زیبای رئیس مدرسه یعنی «الن» دل می‌بندد، اما فنشاو خوب می‌داند که در عشق به الن تنها نیست؛ این دختر جوان عاشقان زیادی دارد و از جمله‌ی آن‌ها «والکات»، هم‌مدرسه‌ای سرسخت و نابالغ فنشاو است. اما ماجرای اصلی قصه از زمانی شروع می‌شود که الن به همراه دوستان خود در جریان یک پیاده‌روی، با فردی به نام «ماهی‌گیر» به گفت‌وگو می‌نشیند. دیگران از محتوای حرف‌های ماهی‌گیر به الن خبر ندارند اما کاملا معلوم است که روحیات الن بعد از آن ملاقات به کلی زیرورو می‌شود و دیگر آن دختر خوش‌برخورد و شاداب همیشگی نیست. در همین اوضاع است که آن اتفاق غیرمنتظره از راه می‌رسد. وقتی دیگران به اتاق الن سر می‌زنند اثری از این دختر پیدا نمی‌کنند. کسی نمی‌داند داستان از چه‌ قرار است اما هرچه که هست، به قضیه‌ی ملاقات الن با آن ماهیگیر عجیب برمی‌گردد!

داستان فنشاو یک نمونه‌ی موفق از آثار ادبی کلاسیک است. اثری که همچنان در سرتاسر دنیا خوانده می‌شود و مخاطبان امروزی خود را همچون مخاطبان یک قرن پیش خود، پای داستان جذاب خود می‌نشاند. این داستان اولین‌بار در سال 1828 منتشر شد و نسخه‌ی فارسی آن با تلاش نشر و ترجمه‌ی نشر نوژین به دست علاقه‌مندان رسید.

درباره‌ی مجموعه‌ی نوولا

«نوولا» یک مجموعه‌‌ی ادبیات داستانی است که با همت نشر نوژین، گزیده‌ای از شاهکار‌های ادبی جهان را در قالب «چکیده رمان» و «کتابچه» به دست مخاطب فارسی‌زبان خواهد داد. این مجموعه‌ی منحصر‌به‌فرد، راه آشنایی با جهان شیرین ادبیات داستانی دنیا را بر هر مخاطبی باز خواهد کرد و گنجینه‌ای از ادبیات کلاسیک و معاصر را به روی آنان خواهد گشود. مجموعه‌ کتاب‌های نوولا همچنین فرصت مناسبی‌ست تا اوقات فراغت یا زمان‌های بدون استفاده‌ی روز خود را به وقت خوش و مفیدی برای کتاب‌خوانی تبدیل کنیم. نکته‌ی طلایی در مجموعه کتاب‌های نوولا، آن است که در کنار حجم کم، زبان اصلی نویسنده و ارزش داستانی و ادبی اثر به‌خوبی حفظ شده و در نهایت، عصاره‌ای گوارا از فضای داستان به دست مخاطب داده خواهد شد. «آلیس در سرزمین عجایب»، «آرزو‌های بزرگ»، «1984» و «بلندی‌های بادگیر» نمونه‌ای از کتاب‌های این مجموعه‌ی چند‌ده‌جلدی هستند.

کتاب فنشاو برای چه کسانی مناسب است؟

اگر دوست دارید اوقات کوتاه روزانه‌ی خود را به فرصتی برای کتاب‌خوانی و آشنایی با ادبیات کلاسیک آمریکا تبدیل کنید، این کتاب یک پیشنهاد ویژه برای شماست!

در بخشی از خلاصه کتاب فنشاو می‌خوانیم

دکتر ملموث رئیس دانشکده هارلی که در گوشه‌ای دورافتاده از ایالت‌های نیوانگلند واقع‌شده نامه‌ای از دوست قدیمی خود آقای لانگتون دریافت می‌کند که از او می‌خواهد موقتاً مراقب آلن، دختر هجده ساله‌اش باشد. (آقای لانگتون پانزده سال پیش مجبور شد کشور را ترک کند و در خارج از کشور تاجر موفقی است. همسرش چهار سال بعد از رفتن او مرحوم شد و از آن زمان آلن با خویشاوندانش زندگی کرده است. آخرین نفر خویشاوندی دور بود که با بی‌میلی سرپرستی آلن را بر عهده گرفت./این امر آقای لانگتون را ترغیب کرد برای خوبی آلن هم که شده از آن سوی آب‌ها به کشور برگردد و او را زیر بال و پر خود بگیرد.) دکتر ملموث آلن را به خانه می‌آورد تا با او و همسرش زندگی کند. آلن خیلی زود با دو دانشجو، ادوارد والکات و فنشاو دوستی نزدیکی پیدا می‌کند. هردوی آن‌ها عاشق آلن می‌شوند اما فنشاو که بیمار است می‌داند این عشق هیچ آینده‌ای ندارد.