معرفی و دانلود کتاب یکی با دست و پای نازک خیالی

معرفی کتاب یکی با دست و پای نازک خیالی

تصویرسازی‌های استعاری و بازی‌های زبانی خاص، ویژگی بارز قلم مریم ساحلی است. داستان‌های کوتاه کتاب یکی با دست و پای نازک خیالی، در یک چیز مشترکند؛ شخصیت‌هایی درون‌نگر و ریزبین که جهان اطراف را با حساسیتی شاعرانه و جزئی‌نگر می‌کاوند. در یک داستان، زنی در حال پخت مربای انجیر به گذشته نقب می‌زند و در داستان دیگر، گوشی تلفن همراه، با دست و پایی نازک و خیالی جان می‌گیرد.

درباره‌ی کتاب یکی با دست و پای نازک خیالی

نوشتن یک مجموعه داستان کوتاه با حس‌آمیزی بالا و خلق شخصیت‌های متمایز، کار آسانی نیست. مریم ساحلی با بهره‌گیری از فرمی سیال و انعطاف‌پذیر، مجموعه داستان کوتاه یکی با دست و پای نازک خیالی را به رشته‌ی تحریر درآورده است. روایت‌های این کتاب، از قالب‌های سنتی داستان کوتاه فراتر رفته‌اند. نویسنده با ترکیب مونولوگ‌های درونی، توصیف‌های شاعرانه و دیالوگ‌های ساده و روزمره، فضایی چندلایه می‌آفریند که هم ذهنیت شخصیت‌ها را آشکار می‌سازد و هم جهان بیرونی را با جزئیات حسی و تصویری بازتاب می‌دهد.

جزئی‌نگری حسی؛ قوت زبان یا سکون داستان؟

مریم ساحلی در مجموعه داستان یکی با دست و پای نازک خیالی، با جزئی‌نگری حسی فضاهایی را خلق می‌کند که هم ملموس و هم شاعرانه‌اند. او با دقتی وسواس‌گون به جزئیات محیطی و حسی می‌پردازد؛ از ترک‌های آسفالت و علف‌های سمج رودخانه گرفته تا بوی نان تازه و ذرات پراکنده‌ی آرد در هوا. این توجه به ریزه‌کاری‌ها، جهان داستان را واقعی‌تر و نزدیک‌تر به تجربه‌ی زیسته‌ی خواننده می‌سازد و به آن کیفیتی چندحسی و زنده می‌بخشد؛ با این حال، در برخی روایت‌ها، همین غلبه‌ی توصیف‌های حسی باعث می‌شود حرکت داستان کند شود و روایت در سطحی ایستا باقی بماند؛ گویی زبان بیش از آنکه به پیشبرد کنش‌ها یاری رساند، درگیر بازنمایی جزئیات می‌شود.

نتیجه اینکه داستان‌های کتاب یکی با دست و پای نازک خیالی به قلم مریم ساحلی، میان دو قطب حرکت می‌کنند؛ از یک سو خلق فضاهای پرجزئیات و شاعرانه و از سوی دیگر خطر فروغلتیدن در توصیف‌هایی که انرژی روایی را کاهش می‌دهند. با این حال باید بگوییم که نثرهای پرجزئیاتی از این دست، همواره طرفداران خاص خود را دارند.

مجموعه داستان کوتاه یکی با دست و پای نازک خیالی به همت نشر سیزده منتشر شده و در دسترس شما عزیزان قرار گرفته است.

کتاب یکی با دست و پای نازک خیالی برای شما مناسب است اگر

• مخاطب و پیگیر ادبیات داستانی معاصر ایران هستید و نویسندگان ایرانی معاصر را دنبال می‌کنید.
• بعد از خواندن یک رمان طولانی و دشوار، می‌خواهید یک مجموعه داستان کوتاه ساده و خوش‌خوان را در دست بگیرید.
• سایر آثار مریم ساحلی را مطالعه کرده‌اید و قلم این نویسنده برای شما جذاب بوده است.

در بخشی از کتاب یکی با دست و پای نازک خیالی می‌خوانیم

کلید را از شکاف یقه‌ام می‌کشم بیرون. بندش حالا به نازکی مو شده است. بوی گردنم چسبیده به آن. دگمه‌ی خاکستری یقه‌ام را نمی‌بندم. سرما راه می‌افتد سمت نافم. کوچه که پشت سرم مانده، خلوت است و مه‌اندود. کلید را می‌چرخانم در قفل، به زحمت می‌چرخد؛ زنگار بسته است. دستم می‌لرزد. آنوش اما هنوز در دهانه‌ی کوچه ایستاده و انگشت‌هایش روی کلیدهای گارمان می‌سُرد: لای لالای لای لای ... لای لالای لای لای ...

انگشتانم را محکم‌تر از قبل حلقه می‌کنم دور دسته‌ی چمدان بی‌رنگ و رو. کوچه چراغان است. حباب‌های شیشه‌ای سبز، نارنجی، زرد، بنفش ریسه شده‌اند روی دیوارهای آجرچین. و آدم‌ها خندان خندان می‌آیند تا شام‌شان را در حیاط درندشت هتل با عطر شب‌بوها مزمزه کنند. تلخ و شیرین به هم آمیخته. بوته‌های محبوبه‌شب هنوز اینجاست، وسط همین حیاط که انبوه عشقه‌ها در تاریکی شب پیچیده‌اند به هم و درها و دیوارها را پوشانده‌اند و تاک انگار مرد برهنه‌ای‌ست که به عمیق‌ترین ترک دیوار تکیه داده. برق قطع است. چراغ قوه را از چمدان می‌کشم بیرون. زیپ لعنتی‌اش پوست انگشتم را می‌کشد درون دندانه‌هایش. می‌سوزد و خون که نه، خونابه‌ای رقیق نوک انگشت نشانه را تر می‌کند. انگشت را می‌مکم.

من از همین جا، پشت همین پنجره که دو تخته، ضرب‌در شده‌اند رویش، تماشایشان می‌کردم. مرغ‌خوری‌های استیل برق می‌زنند. تمام صبح یکی‌یکی آنها را شسته‌ام و بعد با دستمال چهارخانه‌ی نخی سابیده‌ام تا لک آب نماند رویشان. یخدان‌های بلور را هم من شسته‌ام؛ شاخه‌های رز و میخک را یکی‌یکی کوتاه کرده‌ و گذاشته‌ام توی گلدان‌های چِک؛ سه رز سرخ، پنج میخک سفید... طوبا مدام غر می‌زند: «دست بجنبان ماهی».

فهرست مطالب کتاب

دهان‌های سرخ پُرزدار
فرنگیس زندگان
با غازهای وحشی
بانو برای سه ساعت معاشرت در روز
فرکانس X مگاهرتز
تنها ماندگان
یکی با دست و پای نازک خیالی
رفتن وَ آمدن
پری‌شانی
ماهیِ متروکه‌ها
به وقت بهار