معرفی و دانلود کتاب موریانهها نمیخوابند - جلد دوم
برای دانلود قانونی کتاب موریانهها نمیخوابند - جلد دوم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب موریانهها نمیخوابند - جلد دوم
کتاب موریانهها نمیخوابند - جلد دوم، ادامهی ماجراهای جلد نخست این رمان بلند ایرانی را در بر گرفته و هادی خورشاهیان، سرنوشت شخصیتهای داستان را در این اثر با ماجراهایی جذاب و خواندنی به سرانجام رسانده است. در این جلد، با برخی از شخصیتهای جلد نخست این کتاب و چندین شخصیت جدید همراه خواهید شد.
دربارهی کتاب موریانهها نمیخوابند - جلد دوم
کتاب موریانهها نمیخوابند - جلد دوم، ادامهی داستان جلد اولِ این قصهی بلند ایرانی را در خود گنجانده است. هادی خورشاهیان، نویسندهی کتاب، همانند جلد اول، عواطف انسانی را در قالب ماجراهایی خواندنی در این اثر برای خلق داستانی جذاب و تأثیرگذار در کنار هم قرار داده است.
داستان موریانهها نمیخوابند - جلد دوم، مدتی پس از پیدا شدن ادریس از رودخانه آغاز میشود. سارا، ادریس را از موجهای رودخانهای مرزی نجات داده و به خانهی پدرش در روستایی دورافتاده برده است. ادریس، حدود 9 ماه در خانهی پدر سارا زندگی میکند تا سلامتش را باز یابد. کمی پس از بهبودی، پدر سارا، سر صحبت را برای ازدواج دخترش با ادریس باز میکند.
در این گفتگو، ادریس به پدر سارا میگوید که مجبور شده وطنش را ترک کند. پدر سارا نیز از مشکلات خودشان صحبت میکند و ادریس متوجه میشود که آنها نیز وطن ندارند و مجبور شدهاند در روستایی دورافتاده زندگی کنند. ادریس، در نظر پدر سارا مردی با جَنم دیده میشود که میتواند دخترش را از این وضعیت نجات دهد. هادی خورشاهیان، ضرب آهنگ روایت داستان را در ادامه تندتر کرده است. ادریس پس از 9 ماه، روستا را به همراه سارا ترک میکند. 12 سال بعد، ادریس بدون سارا به روستا باز میگردد تا دوباره بدون گذرنامه و غیرقانونی از مرز گذر کند.
پدر سارا، در مدت این 12 سال، همچنان در همان کلبه در روستا زندگی میکرد. ادریس پس از ملاقات با پدر زنش، به وی میگوید که سالهای زیادی را در رومانی و روسیه کار کرده و سختیهای زیادی کشیده است. سارا، ادریس را در غربت تنها گذاشته و به سوئد رفته بود. ادریس، از پدر سارا میخواهد تا به وی در گذشتن از مرز کمک کند.
عبور از مرز ممنوعه
هادی خورشاهیان، در ادامه، هیجان بیشتری به داستان موریانهها نمیخوابند - جلد دوم، اضافه کرده است. ادریس، به همراه دو نفر، میخواهد به صورت غیر قانونی از مرز عبور کند. به دنبال اتفاقهایی نفسگیر، چند نفر مرد مسلح از دور دیده میشوند. دو نفرِ همراه ادریس، از او میخواهند تا روی زمین دراز بکشد و مسیر را برای شلیک باز کند. سپس، همراهان ادریس به افراد مسلح شلیک میکنند. در این بین، فردی با قنداق تفنگ به سر ادریس میزند و او را بیهوش میکند. پس از چندین ساعت بیهوشی، ادریس در آن طرف دره، بهوش میآید. پس از بهوش آمدن، ادریس متوجه میشود که او را پشت قاطری بستهاند و به جایی نامشخص میبرند. هادی خورشاهیان، تعلیق را در ادامهی داستان به نهایت خود رسانده است. این رویکرد، شما را به مطالعهی داستان تا انتها مشتاق نگه میدارد.
این داستان بلند ایرانی را انتشارات کتابسرای تندیس چاپ و روانهی بازار کرده است.
کتاب موریانهها نمیخوابند - جلد دوم برای شما مناسب است اگر
- جلد نخست کتاب موریانهها نمیخوابند را خواندهاید و میخواهید ادامهی این قصهی بلند را مطالعه کنید و در جریان سرانجام شخصیتهای داستان قرار بگیرید.
در بخشی از کتاب موریانهها نمیخوابند - جلد دوم میخوانیم
دانیال مانده بود چه جوابی بدهد. واقعاً نمیدانست باید با ادریس چطور برخورد کند و حرف بزند. ماجراهایی که برای ادریس پیش آمده بود، برای یک نفر خیلی زیاد بود. ادریس در عرض بیست سال از مرد سی سالهای که در خانه باغ با پدر و مادرش زندگی میکرد و نجار بود و گاهی شکار هم میکرد، تبدیل شده بود به مردی که دختر پنج سالهاش را به بدترین شکل ممکن از دست داده است. دختری که با به دنیا آمدنش برای ادریس این فرصت را به وجود آورده بود تا کمی فراموش که نه، بلکه کمتر به این فکر کند که همهی خانوادهاش را به خاطر یک ازدواج عاشقانه از خودش دور کرده و در واقع از دست داده است. ادریس در این بیست سال دو بار عشقش را نیز از دست داده بود. دو عشق که در شرایط سخت به دست آمده بودند و در شرایط سختتر از دست رفته بودند. حالا این ادریس زخمی، دانیال را با خودش کشانده بود تا شهر کوچک مرزی و در مسافرخانهای که نسبت به گذشتههای دور دیگر مسافر چندانی نداشت، منتظر چیزی بود که دانیال نمیدانست و ادریس هم نه دهان باز میکرد به خودی خود و نه در جواب سؤالهای گاه و بیگاه دانیال و منصور صاحب مسافرخانه حرفی میزد.
دانیال از اینکه با ادریس بود لذت میبرد. این با ادریس بودن باعث میشد فرزانه و هنگامه و یوکابِد او را تحسین کنند و خودش هم میتوانست از ادریس خیلی چیزها یاد بگیرد، ولی حالا در این شهر مرزی به این فکر میکرد که ادریس منتظر چیست. ادریس از او نخواسته بود با او بیاید. حتی خواسته بود بقیه را از اصرار برای همراهی دانیال با خودش منصرف کند. این نکته برای دانیال جای سؤال بود. آیا ادریس منتظر کسی بود که بیاید یا منتظر فرصتی بود که خودش برود؟ این آن چیزی بود که دانیال را میترساند. خیلی هم میترساند.
مشخصات کتاب الکترونیک
| نام کتاب | کتاب موریانهها نمیخوابند - جلد دوم |
| نویسنده | هادی خورشاهیان |
| ناشر چاپی | انتشارات کتابسرای تندیس |
| سال انتشار | ۱۴۰۲ |
| فرمت کتاب | EPUB |
| تعداد صفحات | 568 |
| زبان | فارسی |
| شابک | 978-600-182-783-2 |
| موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |






















