معرفی و دانلود کتاب دختر دریا

معرفی کتاب دختر دریا

کتاب دختر دریا، داستانی تاریخی-عاشقانه، براساس اتفاقات واقعی و سرشار از ماجراهای جذاب را پیش روی مخاطب قرار می‌دهد. سومی هان، نویسنده‌ی کتاب، با الهام از واقعیت‌های تاریخی، داستانی جذاب و خواندنی خلق کرده است. داستان دختر دریا، درباره‌ی دختری با نام جونجا است. این دختر در جزیره‌ای در کره‌ی جنوبی زندگی می‌کند و رویدادهای جنگ جهانی دوم، سرنوشت او را برای همیشه تغییر می‌دهد.

درباره‌ی کتاب دختر دریا

کتاب دختر دریا (The Mermaid from Jeju)، داستانی خواندنی با مضمون‌های دوستی، عشق، هویتِ شخصی و پذیرش را در خود گنجانده است. سومی هان (Sumi Hahn)، داستان دختر دریا را با الهام از رویدادهای تاریخی در جزیره‌ی جِجو نوشته است. برای آشنایی بیشتر خواننده با این رویدادها، تاریخ‌نگاری اشغال کره توسط ژاپن از 1910 تا 1945، در ابتدای کتاب قرار گرفته است.

داستان کره‌ای دختر دریا با ماجراهای خانم جونجا مون در فیلادلفیا به سال 2001 آغاز می‌شود. جونجا مون در سال 1948 از جزیره‌ی جِجو گریخته و برای مدت زیادی در آمریکا زندگی می‌کند. سومی هان، خواننده‌ی داستان را در ابتدا با بیماری جونجا مون آشنا می‌کند. شخصیت اول داستان که در ابتدای قصه سن و سالی از او گذشته، دچار آمبولی بدخیم است. به دنبال آگاهی جونجا از این بیماری مرگ‌بار، دکتر مون، همسر جونجا، به یاد خاطره‌های گذشته می‌افتد. در این خاطره، هانا، دختر جونجا و دکتر مون، در ساحلی مشغول بازی است و می‌خواهد با دست‌هایش ماهی بگیرد. جونجا به دخترش می‌گوید که مانند خانم‌های هِن‌یو، باهوش هستی. دختر، با نگاهی پرسشگرانه از مادرش می‌پرسد که هن‌یو یعنی چه؟ جونجا پاسخ می‌دهد که هن‌یو، یک پری دریاییِ کره‌ای است که در جزیره‌ی ججو زندگی می‌کند. هن‌یوها، هر روز برای اهالی جزیره ماهی صید می‌کردند. جونجا به آرامی در گوش دخترش زمزمه می‌کند که او نیز در دوران جوانی، یک پری دریایی بوده است! منظور جونجا از اینکه پری دریایی بوده، استعاره‌ای است از زنان ماهیگیری که در جزیره ججو به صید مشغول بوده‌اند.

سومی هان، در بخش بعدی، فلش‌بَکی به جزیره‌ی جِجو در سال 1944 می‌زند. جونجا در آن زمان، دختری است جوان و سرکش. جونجا، عضو جوان گروه هن‌یوها، زنان غواص نیرومند کره‌ای است. جونجا، از مادرش اجازه می‌گیرد تا برای سفری سالانه به کوه برود. اهالی جزیره در این کوه گوش‌ماهی و دیگر خوراکی‌های دریایی را با یکدیگر مبادله می‌کنند. جونجا، دختر دریا است و تجربه‌ای در صعود از کوه ندارد. در نتیجه با مشکلاتی روبه‌رو می‌شود و جانش به خطر می‌افتد. در این مسیر خطرناک، چشم جونجا به پسری کوهستانی می‌افتد.

عشقی که دختر دریا را از امواج جدا کرد

این آشنایی، شعله‌ی عشق را در دل شخصیت اول داستان روشن می‌کند. جونجا، دلباخته‌ی این پسر می‌شود، اما باید به ساحل برگردد. در برگشت، اتفاقی ناگوار برای جونجا رخ می‌دهد. مادرش، به جای جونجا به غواصی می‌رود و غرق می‌شود. پس از مرگ مادر، خواهر و برادرهای جونجا به نزد پدرشان فرستاده می‌شوند و شخصیت اول داستان با مادربزرگش در جزیره تنها می‌ماند.

سومی هان، در ادامه‌ی داستان، ماجراهای تاریخی بیشتری را وارد داستان دختر دریا می‌کند. اوضاع سیاسی جزیره‌ی ججو وخیم می‌شود و نیروهای آمریکایی این منطقه را اشغال می‌کنند. در این گیرودار، پسر کوهستانی که جونجا به وی دلباخته بود نیز به جرم همکاری با کمونیست‌ها، دستگیر می‌شود. جونجا در ادامه‌ی داستان عاشقانه‌ی دختر دریا، باید مسیری برای نجات از بحران‌های جنگ و رسیدن به دلدارش پیدا کند.

داستان دختر دریا را انتشارات نگاه آشنا با ترجمه‌ی زینب مهدوی پور، چاپ و روانه‌ی بازار کرده است.

جوایز و افتخارات کتاب دختر دریا

• یکی از بهترین کتاب‌های دسامبر 2020 از نگاه پاپ‌شوگِر
• انتخاب سردبیران آمازون در دسامبر 2020
• برگزیده‌ی بهترین رمان‌های تاریخی زمستان 2021 از سوی شی ریدز
• از آثار بسیار مورد انتظار زمستان 2021 به انتخاب باستِل
• انتخاب اینفلوئِنسرهای لیبرو اِف. اِم در دسامبر 2020

نکوداشت‌های داستان دختر دریا

• سومی هان با مهارتی چشمگیر خواننده را در مسیر زندگی جونجا همراه می‌کند و با استادی، اثرات ویرانگر فقدان و اندوه را به تصویر می‌کشد. (پابلیشرز ویکلی)
• کتابی تاثیرگذار و بدیع درباره‌ی قدرت زنان، بهای انسانیِ جنگ و شیوه‌ی کنار آمدن آدم‌ها با خاطره‌های دردناک… اثری رضایت‌بخش و پربار. (هیستوریکال ناوِلز ریویو)
• روایتی سوزناک از اندوه، عشق، سرنوشت و تاریخ شگفت‌انگیز کره در سال‌های پس از جنگ جهانی دوم که با ظرافتی شاعرانه در هم تنیده شده است. نخستین اثر درخشان و الهام‌بخش سومی هان که نفسم را بند آورد. (کریستین هارمل، نویسنده‌ی پرفروش نیویورک‌تایمز)
• روایتی بدیع، درخشان و سرشار از زبان شاعرانه... رمان دختر دریا همچون مرواریدی گران‌بهاست. ما به صداهای بیشتری شبیه صدای سومی هان نیاز داریم؛ صداهایی که بخش‌های کمتر شناخته‌شده‌ی تاریخ را در ادبیات روشن می‌کنند. (کرِستی مَنینگ)

کتاب دختر دریا برای شما مناسب است اگر

• به مطالعه‌ی داستان‌های کره‌ای علاقه دارید.
• رویدادهای تاریخی کره‌ی جنوبی را دنبال می‌کنید و می‌خواهید از طریق خواندن رمانی جذاب با رخدادهای این سرزمین در دوران جنگ جهانی دوم آشنا شوید.
• می‌خواهید عاشقانه‌ای متفاوت از کره‌ی جنوبی مطالعه کنید.
• در فکر خواندن داستانی هستید که شخصیت اول آن سفری عمیق در احساسات دخترانه، غم، عشق و سوگ داشته باشد و با پایداری و جسارت از ناراحتی‌های روزگار سربلند بیرون آید.

در بخشی از کتاب دختر دریا می‌خوانیم

گرمای حضور مادربزرگ را کنار گوشش حس کرد که زیرلب زمزمه کرد: «رؤیایی رو که توی دریا دیدی به یاد بیار، جونجا. وقتی تونستی از جا بلند بشی و حسابی خودت رو خشک کردی و گرم شدی، اون رؤیاهای واقعی رو که زیر دریا دیدی به یاد بیار...»

جونجا شیء سخت و تیزی را در مشت خود داشت که دستش را زخمی کرده بود. وقتی دستش را باز کرد، صدفی را دید که کف دستش را زخمی کرده بود. او صدف را به‌سمت مادرش بالا گرفت.

مادرش همان‌طور که صدف را برمی‌داشت، جیغ کشید و گفت: «بالأخره تونست ازپسِ کارش بربیاد!»

صدای فریادهای شادی و سرورو زمزمه‌های تحسین و تشویق جمعیت بلند شد. جونجا نگاهی به دوروبرش انداخت. دورتادور او را زنانی گرفته بودند که همگی مثل مادر و مادربزرگش لباس‌هایی آبگون و مواج‌گونه همچون اقیانوس به تن داشتند.

مادر به‌آرامی زمزمه کرد: «حالا تو هم یه هن‌یوی واقعی هستی. تو هم درست مثل من و مادربزرگت متعلق به دریایی، چون الآن مثل سیم چئونگ17، همون دوشیزۀ گدا، به ملاقات پادشاه دریا رفتی و تونستی با هدیه‌ای که بهت داد زنده برگردی.»

مادر صدف را با سنگ شکست. سپس رو به جونجا برگشت و گفت: «بیا یه چیزی بخور.»

جونجا سرش را از او برگرداند. دیگر نمی‌توانست بیش از این هیچ غذای دریایی دیگری بخورد.