معرفی و دانلود کتاب بخت بیدادگر: داستان یک زندگی (پراگ 1941 - 1968)
برای دانلود قانونی کتاب بخت بیدادگر و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب بخت بیدادگر: داستان یک زندگی (پراگ 1941 - 1968)
هدا مارگولیوس کووالی زنی بود که نمیخواست در تاریخ، تنها یک قربانی باشد؛ او میخواست انسانی باشد با گذشته و آیندهای که خودش ساخته است. کتاب بخت بیدادگر روایتی است از زندگی زنی که میان سالهای 1941 تا 1968 در پراگ زیست و در دو دیکتاتوری سهمگین، ارادهاش به آزمایشی طاقتفرسا فراخوانده شد.
دربارهی کتاب بخت بیدادگر
«چیزى بىمعناتر و ظالمانهتر از این نیست که بمیرى، پیش از ارتکاب به گناهانى که شاید مرگت را توجیه کنند. تا مدتها احساس مىکردم آن چشمهاى سیاه لبریز از حسرت هنوز از کنج اتاق تماشایم مىکنند.» سایهی گرسنگی، اعدام و وحشت، بر سرزمینهای اشغالی نازیها افتاده و یهودیان بر لبهی مرگ ایستادهاند. در چنین جهانی، هدا مارگولیوس کووالی (Heda Margolius Kovály) در کتاب بخت بیدادگر (Under a Cruel Star) روایت میکند که تنها چیزی که او را زنده نگه داشت، پرندهای هراسان در سینهاش بود؛ پرندهای کوچک اما امیدوار.
شهادتی بر قرن بیداد
کووالی زندگی خویش را در پراگ میان سالهای 1941 تا 1968 روایت میکند؛ از اخراج یهودیان در دوران نازیها و کار اجباری در اردوگاه ووچ و آشویتس تا بازگشت به شهری ویران و گرفتار در دیکتاتوری کمونیستی. او با زبانی آرام و بیادعا، از فرار از اردوگاه، مرگ مادر و نزدیکان، و تلاش برای بازسازی زندگی در شهری میگوید که امید داشتن در آن بهای گزافی دارد. زندگیای پرپیچوخم که به اعصابی پولادین و ایمانی عمیق نیاز دارد. اما ایمانش دوام نمیآورد؛ محاکمه و اعدام همسرش در دوران استالین، او را بار دیگر با فروپاشی روبهرو میکند؛ و در میانهی دو رژیم توتالیتر، ناچار است معنای زندگی را از نو بیابد.

هدا مارگولیوس کووالی با نثری شاعرانه، اما صریح و بیپیرایه مینویسد. در این خاطرات تاریخی خبری از خشم یا اغراق نیست. او با زبانی لطیف و هولناک، گذشته را از نو میآفریند. در نظر او «گذشتهى واقعى در خودش محصور است و هیچ خاطرهاى به جا نمىگذارد.» صدای او، صدای شاهدی است که برای درک انسان بودن در میان جبر و بیداد سخن میگوید. در پس سادگی روایتش، دقتی ظریف و عمقی فلسفی پنهان شده که زندگینامهی بخت بیدادگر را به چیزی بیشتر از یک خاطرهی شخصی مبدل میکند. این اثر سیاسی تأملی دربارهی وجدان، آزادی و کرامت انسانی است. ترجمهی راضیه خشنود در نشر ماهی نیز صدای نویسنده را به زیبایی منعکس کرده است.
نکوداشتهای کتاب بخت بیدادگر
- اتوبیوگرافی بخت بیدادگر یکی از قدرتمندترین آثار ادبی چک در قرن بیستم است. (ویت ماچالک، Idnes.cz)
- این کتاب شگفتانگیز است. هدا مارگولیوس کووالى ما را میان دو دهه زندگی در پراگ (و فراتر از آن) جابهجا میکند؛ دورهای سرشار از رویدادهای تراژیکی که میتوانست انسانهای معمولی را از پا درآورد. نیروی درونی و تابآوری شگفتانگیز هدا در سراسر کتاب بخت بیدادگر میدرخشد. (کاربر آمازون)
- من سالها کتاب بخت بیدادگر را در یکی از واحدهای درسی محبوبم تدریس میکردم؛ درسی که مجموعهای از جستارها و رمانهای اروپای مرکزی و شرقی را در بر میگرفت، از جمله نوشتههای میلان کوندرا، واتسلاو هاول، ایوو آندریچ، هدا مارگولیوس کووالی، پل گوما و دیگران. (تونی جاد، نقد کتابهای نیویورک)
کتاب بخت بیدادگر برای شما مناسب است اگر
- به روایتهای انسانی از جنگ جهانی دوم علاقهمندید.
- به دنبال خواندن خاطراتی واقعی دربارهی آزادی، ناامیدی و بقا هستید.
- به دانستن تاریخ کشور چکسلواکی در میانهی جنگ جهانی دوم و ماجراهای مربوط به بهار پراگ علاقه دارید.
در بخشی از کتاب بخت بیدادگر: داستان یک زندگی (پراگ 1941 - 1968) میخوانیم
سرانجام به ایست بازرسى رسیدیم. همین که زیر مانع خزیدیم، درِ اتاقک نگهبانى باز شد و صدایى بدعنق مِنمِنکنان گفت: «خب، خانمها، سیگار اضافه ندارید؟» پس از مسافتى طولانى، قدرى دلمان قرص شد و از سرعتمان کاستیم. براى آنکه به دام سگهاى پلیس نیفتیم، تصمیم گرفتیم روستاى بعدى را دور بزنیم. زوسکا که خانهاش در شهر کوچکى همان نزدیکى بود، با افتخار گفت که به همهمان سرپناه مىدهد. یکى از والدینش یهودى نبود و در نتیجه برخى از اقوامش تبعید نشده بودند. آن منطقه را مىشناخت و اگر بخت یارمان بود، پیش از سپیدهدم به شهرشان مىرسیدیم.
قدردان و صبور راه افتادیم، در سکوتى سرشار از صدا و ظلماتى سرشار از اشباح. از صبح زود که بیدار شده بودم، براى اولین بار نفس راحتى کشیدم. هنوز با هر خشخشى از جا مىپریدم و همچنان در تاریکى دنبال خطر مىگشتم، اما چیزى در درونم کمکم آرام مىگرفت. احساس مىکردم حالا دیگر آزادى شکنندهام را در مشت گرفتهام. مىخواستم با این آزادى چه کار کنم؟ شاید خیلى زود آن را از دست مىدادم. نباید وقتم را تلف مىکردم. بعد از رسیدن به پراگ مىخواستم چهکار کنم؟ حتى جرئت فکرکردن به آن را هم نداشتم. حتى نمىدانستم به آنجا مىرسم یا نه. اما زندگىام دیگر دوپاره نبود. روح پیوستگى ناگهان در آن دمیده شده بود. دیگر زندانى اردوگاه نبودم، یک قربانى محکوم به تباهى. حالا یک انسان بودم، زنى با گذشتهاى و آیندهاى.
معلوم شد گام پیش رویمان، یعنى گذار از آزادى یک پرنده به آزادى میان مردم، سختترین بخش سفرمان است. باید دوباره خانهاى پیدا مىکردیم، جایى که به آن تعلق داشته باشیم، و براى یافتن چنین جایى صِرف بازگشت به وطن کفایت نمىکرد. گاهى فکر مىکنم راهى که سالها بعد ما را به مصیبت دیگرى کشاند با همین قدم شروع شد. در چشم بسیارى از مردم چکسلواکى پس از جنگ، انقلاب کمونیستى چیزى نبود جز تلاشى دیگر براى یافتن راه خانه، مبارزهاى براى بازگشت به انسانیت.
مشخصات کتاب الکترونیک
| نام کتاب | کتاب بخت بیدادگر: داستان یک زندگی (پراگ 1941 - 1968) |
| نویسنده | هدا مارگولیوس کووالی |
| مترجم | راضیه خشنود |
| ناشر چاپی | نشر ماهی |
| سال انتشار | ۱۴۰۳ |
| فرمت کتاب | EPUB |
| تعداد صفحات | 207 |
| زبان | فارسی |
| شابک | 978-964-209-360-1 |
| موضوع کتاب | کتابهای خاطرات، کتابهای تاریخ کشور چک، کتابهای تاریخ کشور اسلواکی، کتابهای جنگ جهانی، کتابهای اتوبیوگرافی |
























