معرفی و دانلود کتاب حساب سوئیسی

معرفی کتاب حساب سوئیسی

کتاب حساب سوئیسی، داستانی جاسوسی بر اساس حقایق تاریخی است. پل امیل اردمن داستان را در نیمه‌ی نخست جنگ جهانی دوم روایت می‌کند. در آن زمان، جاسوسی سوئیسی توانسته بود به بالاترین رده‌ی تشکیلات نازی‌ها نفوذ کند. این جاسوس باخبر می‌شود که آلمان‌ها قصد حمله به سوئیس را دارند و اقدامات جسورانه‌ای برای پیشگیری از این حمله انجام می‌دهد.

درباره‌ی کتاب حساب سوئیسی

کتاب حساب سوئیسی (The Swiss Account)، خواننده را با داستانی جاسوسی و هیجان‌انگیز همراه می‌کند. پل امیل اردمن (Paul Emil Erdman) نویسنده‌ی کتاب، تحصیلات عالی در حوزه‌ی اقتصاد داشت و چهره‌ای سرشناس در بانکداری بین‌المللی به حساب می‌آمد. تجربه‌ی اردمن در بانکداری بین‌المللی، شرایطی برای وی فراهم کرد تا سبک جدیدی با نام تریلر مالی (financial thriller) ابداع کند. تریلر مالی ژانری است که در آن، رخدادهای پیچیده‌ی جاسوسی با معامله‌های گزاف اقتصادی و بانکی همراه می‌شود. نویسنده از این طریق نشان می‌دهد که چگونه قدرت‌های جهانی و افراد بانفوذ با دستکاری بازارها، پولشویی و پنها‌ن‌ کردن دارایی‌ها، اهداف شوم خود را پیش می‌برند.

پل امیل اردمن، رمان حساب سوئیسی را بر اساس اتفاق‌های واقعی نگاشته است. این موضوع اعتباری تاریخی و مستند به داستان می‌بخشد و باعث ایجاد حس باورپذیری در ذهن خواننده می‌شود. تسلط پل امیل اردمن بر مفاهیم اقتصادی، باعث شده تا کلاه‌برداری‌های مالی و شرارت‌های پیچیده‌ی بانکی را در این اثر با زبانی روان توضیح دهد.

حساب‌های بانکی که بوی خون می‌دهند

نویسنده در این اثر با نگاهی افشاگرانه به ماجرای تامینِ مالی رایش سوم توسط سوئیس پرداخته است. در زمان جنگ جهانی دوم، سوئیس نقشی بی‌طرفانه ایفا کرد. به همین دلیل این کشور به پایتخت جاسوسان اروپا تبدیل شد. در رمان تاریخی حساب سوئیسی، جاسوسی زیرک به رده‌های بالای تشکیلات آلمان نازی راه پیدا می‌کند. این جاسوس که در داستان با نام مستعار وایکینگ شناخته می‌شود، گزارش‌های مهمی به دست می‌آورد مبنی بر اینکه آلمانی‌ها می‌خواهند به سوئیس حمله‌ور شوند. در ادامه‌ی داستان جاسوسی حساب سوئیسی، وایکینگ خودش را به آب و آتش می‌زند تا جلوی این حمله‌ی مرگبار را بگیرد.

کتاب حساب سوئیسی، این داستان واقعی را انتشارات زرین اندیشمند با ترجمه‌ی محمد کارنما و فارس هاشم زاده، چاپ و روانه‌ی بازار کرده است.

نکوداشت‌های کتاب حساب سوئیسی

• شگفت‌آور است که جهان با وجود تمام دسیسه‌ها و کارهای پنهانی که در جریان جنگ جهانی دوم رخ می‌داد، دوام آورد. نتوانستم کتاب را زمین بگذارم و تمام شب را بیدار ماندم تا آن را تمام کنم. (کاربر آمازون)
• من واقعاً طرح داستان و اطلاعات ارائه شده در این کتاب را دوست داشتم. فضاسازی در سوئیس و آلمان فوق‌العاده بود. تعجب کردم که چقدر سرگرم‌کننده بود. شخصیت‌ها بسیار جالب بودند. واقعاً از اینکه این کتاب چقدر خوب بود، شگفت‌زده شدم. (کاربر آمازون)

کتاب حساب سوئیسی برای شما مناسب است اگر

• به مطالعه‌ی داستان‌های جاسوسی علاقه دارید.
• در فکر خواندن داستانی متفاوت درباره‌ی جنگ جهانی دوم هستید.
• از خواندن داستانی لذت می‌برید که هیجان جنگ و جاسوسی در آن با دسیسه‌های پیچیده‌ی مالی و پولشویی ترکیب شده باشد.
• داستان‌هایی تاریخی بر اساس رویدادهای واقعی را می‌پسندید.

در بخشی از کتاب حساب سوئیسی می‌خوانیم

آن شب در رستوران روستا، اتمسفر به طور قابل توجهی شلوغ‌تر و مقدار الکل مصرف شده به طور قابل توجهی از مهمانی عمارت بنکنر شلوس بیشتر بود. ساعت ده شب، دو چترباز آلمانی و دو خانم جوان همراهشان مست بودند و غرش می‌کردند.

در میز مجاور، ایگور سیتوسکی و دو همکارش که از لوزان آمده بودند، در نوشیدن مشروب بسیار عاقلانه‌تر عمل کرده بودند، آن‌ها ابتدا چند آبجو و سپس یک قهوه غلیظ خوردند و وقت خود را ‌گذراندند تا رستوران به تدریج خالی گردید. عنصر نهایی در طرح حمله او با مشاهده رفتار آلمانی‌ها از قلم افتاده بود: تنها چیزی که اجرای آن طرح در حال حاضر نیاز داشت یک فرصت بود.

آن فرصت خیلی ناگهانی اتفاق افتاد. هر دکتر ویلهلم لوتزل شواب نیز مجبور شده بود بازی انتظار را انجام دهد و با گذشت عصر از آبجو به قهوه رفته بود. تا ساعت ده، این حجم از نوشیدن مایعات او را شدیداً مجبور به استفاده از دستشویی کرده بود؛ بنابراین به سمت توالتی رفت که در راهروی پشت رستوران قرار داشت.

دقیقاً در همین لحظه یکی از چتربازان آلمانی صورت‌حسابشان را درخواست کرد و لیزلوت مورر به پشت بار رفت تا آن را بیاورد. سیتوسکی بلافاصله از پشت میزش بلند شد. دو همکارش اتوماتیک‌وار همین کار را کردند و دنبال او به سمت عقب رستوران رفتند. اما به جای ورود به راهرویی که به سرویس بهداشتی ختم می‌شد، سیتوسکی در انتهای بار ایستاد و بیش از نیم دوجین کلمه را خطاب به لیزلوت بیان کرد که خم شده بود تا صورت حساب آلمانی‌ها را برای آن شب حساب کند. او کاری را که انجام می‌داد متوقف کرد، سریع به سمت در منتهی به آشپزخانه رفت و آن را برای سیتوسکی و همکارانش باز کرد. گویی هیچ چیز غیرعادی در کار نبود، سپس به پشت بار برگشت، محاسباتش را تمام کرد و با عجله صورت‌حساب را به بلندقدترین مرد آلمانی که بی‌صبرانه در جلوی ورودی رستوران منتظر بود ارائه کرد.