معرفی و دانلود کتاب دو خانم ریزه میزه در راه شمال
برای دانلود قانونی کتاب دو خانم ریزه میزه در راه شمال و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب دو خانم ریزه میزه در راه شمال
کتاب دو خانم ریزه میزه در راه شمال نمایشنامهای به قلم پیر نوت است که از زندگی دو خواهر میگوید. این خواهران میانسال بعد از مرگ مادر، در اقدامی متهورانه تصمیم میگیرند، با در آغوش گرفتن آزادی تازهیافتهی خود، قدم در سفری ماجراجویانه و مبهم بگذارند و پس از سالها به سراغ آرامگاه پدرشان بروند تا با دفن خاکستر مادر در کنار پدر، پیوند خانوادگیشان را تجدید کنند.
دربارهی کتاب دو خانم ریزه میزه در راه شمال
پیر نوت (Pierre Notte) روایت نمایشنامهی دو خانم ریزه میزه در راه شمال (Deux Petites Dames Vers le Nord) را بر عهدهی دو خواهر به اسم برنادت و آنت گذاشته است. اولین مواجههی مخاطب با این دو خواهر، زمانی است که آنها مشغول تماشای تئاتری بر اساس یک نمایشنامه از هارولد پینتر هستند، در حالی که مادر پیرشان هم در بیمارستان است و همان شبی که دخترانش در کنارش نیستند از دنیا میرود. اینجاست که تصمیم خواهران شکل میگیرد؛ تصمیمی مبنی بر اینکه خاکستر مادر را در آرامگاه پدر دفن کنند.
مسئله از جایی آغاز میشود که آنها درمییابند بیستوپنج سال از آخرین دیدارشان از آرامگاه پدر گذشته است و حالا تنها چیزی که میدانند این است که او جایی در شمال فرانسه به خاک سپرده شده است. با این حال با عزمی راسخ به دل جاده میزنند تا افزون بر کنار آمدن با سوگ مادر و مواجهه با آزادی بازیافتهشان، پیوند دوبارهی پدر و مادر را ممکن سازند.
نمایشنامهای که با طنزی تلخ، از مرگ و سوگ میگوید
در این نمایشنامهی ابزورد دو زن میانسال با مرگ مادرشان، به طور ناگهانی از زندگی روزمرهی خود خارج میشوند و سرشار از احساس جوانی و سرکشی به سفری پرشور و مضحک قدم میگذارند. آنها در این مسیر تجربیات تازهای را از سر میگذرانند و رها و بیپروا طعم زندگی را میچشند. خواهرانی که مثل هر زوجی نمیتوانند در کنار هم زندگی کنند اما بدون یکدیگر هم نمیتوانند طاقت بیاورند. آنها در لحظهای خصمانه بر سر یکدیگر فریاد میکشند اما در لحظهای دیگر به هم پناه میآورند و از یکدیگر مراقبت میکنند.
پیر نوت با نگارش نمایشنامهی کمدی سیاه دو خانم ریزه میزه در راه شمال، سفر خواهرانهی سرشار از تمثیل و استعاره را به تصویر میکشد و مواجهه با مرگ و عبور از سوگ را در قالبی نمایشی و از دل موقعیتهای کمیک پیش روی مخاطب قرار میدهد. این نمایشنامهی درام را حمیده لرک به فارسی برگردانده و نشر قطره برای چاپ و انتشار آن کوشیده است.
نکوداشتهای کتاب دو خانم ریزه میزه در راه شمال
- پیر نوت نمایشنامهای به غایت خندهآور نوشته است اما در پس خندههایی که برمیانگیزد و از خلال سفر این خانمهای ریزه میزهی سربههوای عصیانگر، سایههای آشنای مرگ، رهاشدگی، پیری و به طور کلی وضعیت بشری نقش میبندد. (Paris Match)
- سفری دونکیشوتوار که به گونهای شگفتآور روایت شده است. (Les Echos)
- عجیب و غریب، دیوانهوار، خندهآور و درعینحال جدی. کمدی پیر نوت ما را از مرگ به سوی رستاخیز و از دیوانگی به سوی روشنبینی هدایت میکند. (Télérama)
کتاب دو خانم ریزه میزه در راه شمال برای شما مناسب است اگر
- از خواندن نمایشنامه لذت میبرید و میخواهید یک نمایشنامهی فرانسوی جذاب بخوانید.
- در پی یک نمایشنامهی مدرن منحصربهفرد و اعجابآور میگردید که در ژانر کمدی سیاه نوشته شده باشد.
- به آثار ابزورد و نگاه بزرگانی مثل ساموئل بکت و اوژن یونسکو در نمایشنامهنویسی علاقه دارید.
در بخشی از کتاب دو خانم ریزه میزه در راه شمال میخوانیم
آنت: توی مه گُموگور شده، تند راه میرود، قدمهای کوچولوی خانُم کوچولو، تقریباً وَرجهوورجه، نزدیک آقای پیری میشود که بعدازظهر یک روز یکشنبه توی قبرستان مهگرفتۀ دروُیْلِزآمیَن زانو زده و دارد روی قبر زنش گل میگذارد برنادت با او حرف میزند، آقای پیر بلند میشود، با برنادت حرف میزند، دوتایی باهم حرف میزنند برنادت روی قبر کناری مینشیند، آقای پیر زانو میزند و یک روز یکشنبه در مه روی قبر زنش گل میگذارد، انگار یک تکه پردۀ سفید از مه رقیق روز با عبور نور خورشید کمی کنار رفته برنادت همیشه جرئت کرده، همیشه بلد بوده من نه (او چرا) چقدر دلم میخواست بلد بودم (جرئت داشتم) سرم را بالا میگرفتم و با یک پیراهن تنگ از یک خیابانی رد میشدم برای اینکه با یک آقای ناشناسی بروم اگر یک جایی بین خودم و زندگیام چیزی وجود داشته باشد که شبیه سایهای از حسرت باشد (شاید) همین باشد
برنادت: سیگار بی سیگار
آنت: تو همیشه جرئت داشتی، همهجا، با هرکسی
برنادت: یک سیگار احتیاج دارم
آنت: من هیچوقت هیچ کجا با هیچکسی
برنادت: زنش (دود شد رفت یک شب زمستانی گوشۀ یک آتشدان دربسته) زنش خاکستر و دود شد و رفت میفهمی خُب ازآنموقع سیگار دیگر تمام شد
آنت: احتیاج داری، طلب میکنی آتش، مسیرت، یک مرد (میروی، طلب میکنی، به دست میآوری، یا نمیآوری، دوباره میروی)
برنادت: چیزی که گفتی (دوباره نگرانم کرد)
آنت: دوست داشتم یک روز (یا دو روز) سرم بالا با یک پیراهن تنگ یک پیادهرو را گَز میکردم و روسپی میشدم (روسپی، رؤیای من)
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب دو خانم ریزه میزه در راه شمال |
نویسنده | پیر نوت |
مترجم | حمیده لرک |
ناشر چاپی | نشر قطره |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 114 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-308-138-5 |
موضوع کتاب | کتابهای نمایشنامه درام خارجی، کتابهای نمایشنامه ابزورد خارجی، کتابهای نمایشنامه کمدی خارجی |