معرفی و دانلود کتاب هامزوناک: آغاز یک پایان
برای دانلود قانونی کتاب هامزوناک و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب هامزوناک: آغاز یک پایان
کتاب هامزوناک، خواننده را با داستانی هیجان‌انگیز در سبک فانتزیِ آخرالزمانی همراه می‌کند. اکبر قاسمی باباحیدری، نویسنده‌ی کتاب، داستان اهالی سرزمینی خیالی را در این اثر روایت کرده که با وقوع فاجعه‌ای مرگبار در سرزمین خود روبه‌رو هستند و با ترس و نگرانی، به دنبال راهی برای نجات از آخرالزمانی ترسناک می‌گردند.
درباره‌ی کتاب هامزوناک
کتاب هامزوناک، اثری در ژانر فانتزی آخرالزمانی را در خود گنجانده است. اکبر قاسمی باباحیدری، نویسنده‌ی کتاب، وقوع آخرالزمانی ترسناک در سرزمینی افسانه‌ای و خیالی را دست‌مایه‌ای برای روایت داستانی هیجان‌انگیز قرار داده است.
داستان هامزوناک، یک روز پیش از وقوع فاجعه‌ای مرگبار در سرزمین رابالوی، بزرگ‌ترین سرزمین پادشاهی الوت‌ها، آغاز می‌شود. در بین اهالی شهر، شایع شده که طلوع نکردن خورشید، نشانه‌ای از وقوع آخرالزمانی مرگبار است. آلدور، یکی از شخصیت‌های داستان، به‌رغم شنیدن شایعه‌ی وقوع آخرالزمان، همچنان در خانه‌ی محقر خود باقی مانده و قصد ترک شهر را ندارد. کانینت، همسر آلدور، نگران آخرالزمان است و از آلدور می‌خواهد که شهر را به همراه دختر کوچکشان، ترک کنند. اهالی شهر، یکی پس از دیگری در حال فرار هستند و این وضعیت، نگرانی آلدور و کانینت را افزایش می‌دهد.
اکبر قاسمی باباحیدری، در کتاب هامزوناک، با قراردادن شخصیت‌های داستان در شرایطی نامشخص، حسی از اضطراب و تعلیق را در خواننده‌ی کتاب ایجاد می‌کند. نویسنده با روایت داستان در آستانه‌ی یک فاجعه‌ی مرگبار، فضایی پرتنش ایجاد کرده و با قرار دادن شخصیت‌هایی با احساسات متضاد، تعارض درونی و بیرونی را به تصویر کشیده است.
وقتی ترس آخرین راه‌حل نیست
در ادامه‌ی داستان هامزوناک، طاقت آلدور از تحمل شرایط موجود تنگ می‌شود و به دنبال پیدا کردن کالسکه‌ای می‌رود تا خانواده‌اش را از این آخرالزمانِ محتوم، نجات دهد. غافل از اینکه سرنوشت برنامه‌ای دیگر برای الدور و همراهانش دارد. پس از رفتن آلدور، کانینت و دخترش، از صداهای جیغ‌وفریاد مردمانی که بیرون از خانه‌ی آن‌ها در حال فرار هستند، وحشت‌زده می‌شوند. در این بین، برفی سنگین باریدن می‌گیرد تا عرصه، بر شخصیت‌های داستان تنگ‌تر شود. تاریکی، شهر را فرا می‌گیرد و شخصیت‌های داستان هامزوناک، با اتفاق‌های عجیب روبه‌رو می‌شوند. این اتفاق‌ها، در ادامه‌ی داستان هیجان‌انگیزتر می‌شود تا خواننده را در اوج تعلیق نگه دارد و او را برای کشف سرنوشت نهایی شخصیت‌ها تا پایان داستان مشتاق کند.
کتاب هامزوناک را انتشارات نارون دانش، چاپ و روانه‌ی بازار کرده است.
کتاب هامزوناک برای شما مناسب است اگر
- به ادبیات داستانی ایران علاقه‌مند هستید و می‌خواهید اثری را مطالعه کنید که ژانر فانتزی آخرالزمانی در آن با نگاهی ایرانی روایت شده است.
- به داستان‌هایی علاقه دارید که با فضاسازی پرتنش و ایجاد حسی از تعلیق، شما را تا پایان مشتاق نگه دارند.
در بخشی از کتاب هامزوناک: آغاز یک پایان می‌خوانیم
بعد از پیچیدن صدای شیپور در راهروهای زندان دارالت یک‌باره زندان در سکوت فرو رفت البته به جز صدای جیغ و گریه‌های کودکانی که یا خوابیده بودند و بیدار شدند یا بیدار بودند و ترسیده بودند. به هرحال ظاهراً که ایده‌ی خوبی بود و حالا راحت‌تر می‌توانست صدایش را به گوش همگان برساند. دیلفادوس جلو آمد و وسط راهرو ایستاد، زندانیان کنار میله‌های فولادی سلول‌هایشان ایستاده و منتظر شنیدن حرفهای او بودند، دیلفادوس گلویش را صاف کرد و با صدای بلند گفت: همگی خوب گوش بدین، اگر کسی حرفام رو نفهمید از کناردستیش بپرسه چون من اصلاً خوشم نمیاد یه حرف رو 2 بار تکرار کنم چون نفهمیدن حرف‌هام ممکنه به قیمت مرگ خودتون و خانواده‌هاتون تموم بشه از امروز تعداد زندانی‌ها ثابت خواهند بود، دیگه قرار نیست هیچ زندانیِ جدیدی بهتون ملحق بشه پس بهتره از این بابت که جاتون رو با کس دیگه‌ای تقسیمی نمی‌کنید خوشحال باشید اما موضوع اصلی چیزی که روزهاست دارین بهش فکر می‌کنید اینکه چرا اینجایید؟ در جوابش باید بگم چه خوشتون بیاد، چه بدتون بیاد من هم هنوز نمی‌دونم که شما دقیقاً اینجا چه غلطی می‌کنید.
اما چیزی که می‌دونم این هست که فردا روزِ بسیار بزرگی خواهد بود چرا که قرار هست فردا صبح جناب گیلفاسرا مشاور اعظم پادشاه عزیزمون به اینجا بیان تا چند کلمه‌ای رو با شما صحبت کنند، مطمئن نیستم اما اگر کسی باشه که جواب سؤالات شمارو بدونه اون شخص جناب گیلفاسرا هست، باید خیلی‌خیلی مراقب حرف زدنتون باشید و تا زمانی که چیزی از شما نپرسیده حتی یک کلمه هم نباید از دهان کسی خارج بشه چرا که احتمال داره همون یک کلمه آخرین چیزی باشه که شما می‌گید و احتمالش خیلی زیاده که با همون یک کلمه جون خودتون و خانواده‌هاتون رو توی خطر خیلی بزرگی قرار میدین برای همین بهتون پیشنهاد میدم که تا زمانی که از شما خواسته نشده جلوی دهانتون رو بگیرید و هیچ حرفی نزنید.
فهرست مطالب کتاب
سرآغاز
بخش اول: «آغاز یک پایان»
بخش دوم: «بدون خداحافظی»
بخش سوم: تاریکی آغاز می‌شود
مقدمه و آشنایی با دنیای آرسالیس
فصل اول
بخش اول: دالکورگ‌های سیاه‌پوش
بخش دوم: آرال
فصل دوم: به سوی جنوب
بخش اول: سفرِ نامعلوم
بخش دوم: سفر به ناکجا
بخش سوم: ورود به سرزمینِ پادشاهی
بخش چهارم: دارالت
فصل سوم: خدانگهدار خواهر
بخش اول: ترس در بند
بخش دوم: پیرمرد و صندلی
بخش سوم: خداحافظی تلخ
فصل چهارم: شگکسا
بخش اول: اُمید
بخش دوم: نشان‌داران
فصل پنجم: شیپور مرگ
بخش اول: فرصتِ طلایی
بخش دوم: پیمان
بخش سوم: جاده‌ی شرقی
بخش چهارم: آخرین شب سکوت
فصل ششم: اولین خون
بخش اول: دشت موگور
بخش دوم: شیر یا خط؟
بخش سوم: شبیخون
فصل هفتم: دختری در گَندم‌زار
بخش اول: صدایش کن
بخش دوّم: قمار
بخش سوم: نیمه‌ای از جنس یخ
فصل هشتم: زنی با سایه‌ی مرگ
بخش اول: سردرگُم
بخش دوم: کوهستان تاریک
بخش سوم: سفر ناتمام آغاز می‌شود
فصل نهم: جدایی
بخش اول: 10 مرد دالکورگ و یک غریبه
بخش دوم: آخرین سنگر
بخش سوم: نیزارهای ناجی
اولین بین‌فصل داستان
فصل دهم: آسیس قتلگاهی بی‌پایان
بخش اول: خانه‌ی مهربان
بخش دوم: سوسویی امید
بخش سوم: سفر واقعی آغاز می‌شود
فصل یازدهم: دالوس راهی به سوی رهایی
بخش اول: خطر مرگ
بخش دوم: نقطه‌ی بی‌بازگشت
بخش سوم: درون معبد
فصل دوازدهم: تونل سرنوشت
بخش اول: نقاشیِ مرموز
بخش دوم: رودخانه‌ی وحشتناک
بخش سوم: انتهای تونل
فصل سیزدهم: راهروی مثلثی
بخش اول: چرخ‌های شکسته
بخش دوم: نقشه‌ی قتل
بخش سوم: تبرهای زنگ‌زده
فصل چهاردهم: تخته‌سنگ خونین
بخش اول: اتاقک دالکورگ‌ها
بخش دوم: نبرد در راهرو
بخش سوم: قدرتمندترین سلاح دنیا
فصل پانزدهم: دوباره امید بازمی‌گردد
بخش اول: درون یا بیرون صندوقچه
بخش دوم: زن مرموزِ نشان‌دار
بخش سوم: آخرین درب
فصل شانزدهم: همه برای یکی، یکی برای همه
بخش اول: آخرین لبخندِ یک برادر
بخش دوم: تیرباران
بخش سوم: خودکشی برای زنده ماندن
فصل هفدهم: پرواز در آب
بخش اول: زنده‌باد فرمانده کوربیدا
بخش دوم: اولین آغوش
بخش سوم: رهایی از تونل
فصل هجدهم: آخرین لبخندها
بخش اول: زمان باقی‌مانده؟
بخش دوم: کولی‌ها
بخش سوم: آخرین جشن با کولی‌ها
فصل نوزدهم: انتهای غار یا انتهای سرنوشت؟
بخش اول: دربی پشت خزها
بخش دوم: رُمکالاند، برادر گیلفاسرا
بخش سوم: درب دایره‌ای عجیب
فصل بیستم: خیانت برای انتقام
بخش اول: دخترکِ هراسان
بخش دوم: اعتماد اجباری
بخش سوم: ورودِ خونین به قصر
فصل بیست‌ویکم: پایان یک آغاز
بخش اول: آتش و دود
بخش دوم: نبرد جنون‌آمیز
بخش سوم: دخترک یا فرشته‌ی نجات؟
مشخصات کتاب الکترونیک
| نام کتاب | کتاب هامزوناک: آغاز یک پایان |
| نویسنده | اکبر قاسمی باباحیدری |
| ناشر چاپی | انتشارات نارون دانش |
| سال انتشار | ۱۴۰۴ |
| فرمت کتاب | EPUB |
| تعداد صفحات | 428 |
| زبان | فارسی |
| شابک | 978-622-276-803-4 |
| موضوع کتاب | کتاب‌های داستان و رمان علمی و تخیلی ایرانی |
