معرفی و دانلود کتاب راز قصهگو
برای دانلود قانونی کتاب راز قصهگو و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب راز قصهگو
کتاب راز قصهگو اثر سجل بادانی روایتی تأثیرگذار از زندگی زنان هند را پیش روی مخاطب قرار میدهد. جایا، مادرش و مادربزرگش هر کدام در دورهها و شرایط مختلفی زندگی کردهاند اما جنس غمهایشان بیشباهت به یکدیگر نیست. نویسنده در این رمان عاشقانهی تاریخی در خلال داستان، از تاریخ و فرهنگ هند میگوید و به مفاهیم عمیقی مثل عشق، غم فقدان، فداکاری و دوستی میپردازد. این کتاب در فهرست پرفروشترین آثار آمازون قرار دارد.
دربارهی کتاب راز قصهگو
سجل بادانی (Sejal Badani) چندین فصل از رمان راز قصهگو (The Storyteller's Secret) را به روایت زندگی جایا اختصاص میدهد؛ یک زن روزنامهنگار هندی-آمریکایی که پس از تجربهی ناکام سومین بارداری و فشارهای ناشی از آن، از همسرش، پاتریک جدا میشود. او با غم این تجربیات دردناک راهی خانهی والدینش میشود تا کمی آرامش بیابد. در این بین لنا، مادر جایا از پدرش نامهای دریافت میکند. لنا که سالهاست با پدرش قطع ارتباط کرده است، به درخواست او برای بازگشت به هند توجهی نمیکند. از طرفی جایا هم با مادرش رابطهی پرالتهابی دارد. چراکه مادر هیچ وقت از گذشتهی رازآلودش حرف نمیزند و همیشه به دخترش توصیه میکرده که روی آینده تمرکز کند. اما انگار شرایط فرصتی را برای جایا فراهم آورده است تا خودش به دل راز سربهمهر گذشته برود.
سفر به سرزمین مادری برای کشف راز قصهگو
جایا که بسیار عصبانی، آسیبدیده و غمگین است، راهی هند میشود تا با پدربزرگش ملاقات کند، بیخبر از آنکه پدربزرگ پیش از رسیدن او از دنیا رفته است. به این ترتیب جایا با خدمتکار وفادار خانهی پدربزرگ همصحبت میشود. او که با آمیشا، مادربزرگ جایا هم دوستی نزدیکی داشته، به مرور با روایت گذشته، رازهای خانواده را برملا میکند. جایا با شنیدن این روایتها به داستان زندگی مادربزرگش پی میبرد و درمییابد که او زنی جسور و بسیار باهوش بوده که در دوران استعمار بریتانیا، اقداماتی تابوشکنانه انجام داده و فرازونشیبهای بسیاری را از سر گذرانده است. به این ترتیب شفاف شدن گذشتهی مبهم این خانواده دلیل اختلافات لنا و پدرش را نیز روشن میکند و به چراغ راهی برای آیندهی جایا بدل میشود.
راز قصهگو؛ روایت زندگی دو زن از نسلهای متفاوت
سجل بادانی در رمان راز قصهگو به شکل موازی به زندگی جایا و مادربزرگش آمیشا میپردازد. زنانی که هر کدام غمها و رنجهای خودشان را تجربه کردهاند. سجل بادانی با شرح این روایت، هند مستعمره را در کنار هند مدرن به تصویر میکشد و از مرورِ تاریخ هند و توصیف آداب و رسوم، شیوهی زیستن مردم، جشنها و خوراکهای رنگبهرنگ کشور هندوستان غافل نمیماند. این رمان عاشقانه با نقب زدن به سرگذشت متفاوت زنانی از سرزمین هند، داستان غمناک و درعینحال دلگرمکننده و امیدبخشی دربارهی دگرگونی شخصیتها بازگو میکند.
گفتنیست که کتاب راز قصهگو، این رمان عاشقانه و تأملبرانگیز را امید حسینی به فارسی برگردانده و انتشارات کتابسرای همراز برای نشر آن اقدام کرده است.
افتخارات کتاب راز قصهگو
- قرارگیری در فهرست پرفروشترینهای یواسای تودی، آمازون و واشنگتنپست
نکوداشتهای کتاب راز قصهگو
- این رمان تأثیرگذار به روایتی برآمده از دل واقعیت میماند. توصیفهایش از زندگی روستاییان و ثروتمندان، روشنگر و آگاهیبخش است. بینشی که نسبت به آداب و رسوم مردم محلی ارائه میدهد، حتی برای افرادی که با سنتهای کهن مردم هندوستان آشنایی دارند نیز میتواند مایهی شگفتی باشد. (Historical Novel Society)
- راز قصهگو، داستانی باشکوه دربارهی رازها، عشق و وفاداری است. این رمان به مثابه ضیافتی قصهگون است که به ما برای شنیده شدن و درک شدن کمک میکند. (New York Journal of Books)
- با اینکه داستان کتاب جنبههای تاریک سرشت انسان را بازتاب میدهد اما لحن آن لبریز از امید است. سجل بادانی تصاویری ظریف و دلنشین میسازد که درک آنها، بسیار آرامشبخش است و توصیفات پرجزئیاتش از مناظر، خواننده را به سفری متفاوت میبرد. (USA Today)
کتاب راز قصهگو برای شما مناسب است اگر
- به مطالعهی رمان عاشقانه و تاریخی علاقه دارید.
- دلتان میخواهد با روایتی ساده و پر از احساس، به سرزمین هندوستان سفر کنید.
- از مرورِ فرازونشیب زندگی زنان در دورههای مختلف تاریخ لذت میبرید.
در بخشی از کتاب راز قصهگو میخوانیم
صبحها با راوی در روستا میچرخیدم و موقع شام برایم داستان میگفت. آن شب به یک رستوران پنجابی رفتیم. بر خلاف بشقاب سبزیجاتِ پر از ادویهای که راوی برایم درست میکرد، غذاهای پنجابی پر از خامۀ زدهشده و کره هستند. خورشت برنج و سبزیجات را با ولع خوردم.
برای چند بچه که از آن نزدیکی رد میشدند، دست تکان دادم و به راوی گفتم: «اینجا همه مهربونان.»
راوی ته بشقابش را با نان پاک کرد و جواب داد: «از دیدنت خیلی خوشحال میشن. آخه خیلی کم خارجی میاد اینجا.»
صاحب رستوران که داشت لیوانهایمان را با لاسیِ انبه پر میکرد، گفت: «خارجی زیاد داریم ولی کم پیش میاد آقای راوی مهمون داشته باشه.» دستها و صورتش پر از چروک بودند. شلوار کتان سفید و پیراهن آستینکوتاه بهتن داشت. پوستش تقریباً بهاندازۀ موهایش سیاه بود.
با شیطنت پرسیدم: «یعنی مردم عاشق خوشاخلاقی و مهموننوازیش نمیشن؟»
صاحب رستوران بشقابی پر از دسر روی میز گذاشت و جواب داد: «همهش مشغول مراقبت از خونه و اموال اون خدابیامرزه. باید چند نفر رو واسه مراقبت از باغ و آسیاب استخدام کنه. چند ساله از آسیاب استفاده نکردن، ولی حتی یه عنکبوت هم جرأت نداره پاشو اون تو بذاره.»
از زمانی که با هم میگذراندیم، فهمیده بودم منبع درآمدی ندارد. برای همین پرسیدم: «تو پول مراقبت از اینا رو میدی؟ ولی کسی نمونده بهت دستمزد بده که.»
«تا وقتی واسۀ خانوادهت کار میکردم، پول زیادی بهم دادن.» دسرش را در دو حرکت تمام کرد و بعد دستمالکاغذیاش را در لیوان آب زد تا دستهایش را تمیز کند. «پس حالا وظیفۀ منه که از داراییهاشون مراقبت کنم.»
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب راز قصهگو |
نویسنده | سجل بادانی |
مترجم | امید حسینی |
ناشر چاپی | انتشارات کتابسرای همراز |
سال انتشار | ۱۴۰۴ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 323 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-91797-8-9 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه خارجی، کتابهای داستان و رمان تاریخی خارجی |