معرفی و دانلود کتاب پسران بیلوکسی
برای دانلود قانونی کتاب پسران بیلوکسی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب پسران بیلوکسی
جواهرفروش، قبل از اینکه جیمی تکان بخورد شلیک میکند. انگشت خود را بر ماشه فشار میدهد و خون جیمی، سندی و شیشهی ورودی را بر زمین میریزد. حالا هیو باید خود را از این مهلکه نجات دهد و بگریزد. کتاب پسران بیلوکسی نوشتهی جان گریشام روایتگر وقایعی است که بین دو خانواده رخ میدهند؛ یک خانواده باند مافیا را مدیریت میکند و خانوادهی دیگر وکیل و حقوقدان هستند. تضادها و درگیریهایی که بین آنها جریان دارد، داستان پسران بیلوکسی را به یک درام دادگاهی تبدیل کرده است. این رمان در لیست پرفروشترین آثار ساندیتایمز قرار دارد.
دربارهی کتاب پسران بیلوکسی
شاید بهتر بود اورون مالکوویچ برای همیشه در اروپای شرقی میماند و به آمریکا نمیآمد. نمیدانیم او که زبان انگلیسی بلد نبود و حتی با سبک زندگی آمریکایی آشنایی نداشت، چرا در سال 1912 ناگهان عزم خود را برای مهاجرت جزم کرد و بهسوی این قارهی ناشناخته راهی شد. البته او تنها مهاجر از اروپای شرقی نبود. خانوادهی رودی نیز در همان دهههای ابتدایی قرن بیستم به آمریکا آمدند. سبک زندگی این دو خانواده تا زمانی که لنس و جسی، بزرگ نشده بودند و اوضاع جامعه تغییر نکرده بود، به همدیگر شباهتهایی داشت، اما هنگامی که اورون بازنشسته شد و مدیریت اموال خود را به پسرش «لنس» سپرد، همهچیز زیر و رو شد. حالا کل اموال در دستان لنس است. میدانیم که اورون نیز در جعل سند و مصادرهی اموال دیگران، مهارت بالایی داشت، اما لنس به طور کلی با پدرش متفاوت است؛ او امپراتوری خلاف و مافیای خود را به راه انداخته و از هیچ فرصتی برای ثروتمندتر شدن نمیگذرد. لنس راه گریز از تمام قوانین را بلد است. از طرف دیگر جسی نیز ما را با جایگاه جدیدی که بهعنوان وکیل و حقوقدان در دادگاه ایالتی به دست آورده، آشنا میکند. کتاب پسران بیلوکسی (The Boys from Biloxi) نوشتهی جان گریشام (John Grisham) خوانندگان را به محافل خصوصی اعضای مافیا میبرد؛ جایی که میدانیم یک تصمیم نادرست، آخرین تصمیم ما در زندگی است.
پدرخواندهی بیلوکسی
«هیو» از زمانی که به یاد میآورد «کیت» را بهترین دوست خود میداند. مهم نیست که پدرش، لنس مالکو، از هر نظر با پدر کیت، جسی رودی، دچار اختلاف است. این دو خانواده از سالها قبل با همدیگر تعارضاتی داشتهاند؛ خانوادهی مالکو از سرمایهداران غیرمجاز و مافیایی شهر هستند و خانوادهی جسی قانونمدار و از دولتمردان؛ اما با وجود همهی این تفاوتها و تضادها، هیو و کیت سالیان سال است که دوستان یکدیگرند؛ اما از روزی که هیو وارد باند مافیایی پدر خود شده و با یکی از دستیاران لنس، نوین نول، بوکسور و گنگستر، رفاقت میکند، رفتارش عوض شده و کیت میداند دوستیاش با هیو بهزودی نابود خواهد شد. داستان پسران بیلوکسی ما را به شهر بیلوکسی ایالت میسیسیپی آمریکا میبرد؛ جایی که بهخاطر وجود کازینوها و باندهای قمارش به شهرت رسیده و یکی از مهمترین این باندها نیز به لنس مالکو تعلق دارد؛ کسی که بهخاطر پیشبرد اهداف خود از دزدی، قتل و قاچاق ابایی ندارد. قانون نیز نمیتواند در برابر او بایستد و متوقفش کند؛ البته در این میان تنها یک نفر این قدرت را دارد که باندهای مافیا را به چالش بکشد، آن یک نفر جسی رودی، همسایه و دوست لنس مالکوست.
مافیا بیدار میشود
یک طوفان طبیعی و بالا رفتن سرعت باد، همه چیز را به هم میریزد. مافیای شهر بیلوکسی تا پیش از وقوع طوفان نیز آزادانه به کار خود ادامه میداد اما با تخریب شدن کلوپها و کافههای مافیا و بخشی از خانه و اموال مردم، شهر در آشوب فرو رفته است. هر باند مافیایی که بتواند زودتر بازسازی را آغاز کند، قطعاً در رقابت همیشگی میان باندها برنده خواهد شد و لنس مالکو همان باندی است که توانست در این وضعیت گوی رقابت را برباید. در گوشهای از این شهر جسی رودی مشغول طرح شکایت از بیمههاست. بیمههایی که تا پیش از وقوع طوفان خود را مسئول پرداخت خسارات احتمالی در اثر حوادث طبیعی میدانستند و حالا تخریب منازل را بر گردن «ترکیدگی لولههای آب» میاندازند نه وقوع طوفان! جسی رودی که خود نیز در این طوفان خانهاش را از دست داده، بر شکایت خود آنقدر پافشاری میکند و از حق خود و شهروندان کوتاه نمیآید که در نهایت شرکت بیمه در دادگاه حقوقی محکوم و موظف به پرداخت غرامت میشود. جان گریشام با این اتفاق، جایگاه رودی را در نظر مردم بالا میبرد و او را به یکی از وکلای معتبر شهر تبدیل میکند.
نیامدهام تا صلح بیاورم، آمدهام تا شمشیری بیاورم
نویسنده در کتاب پسران بیلوکسی، قانونمداری را در خانوادهی رودی به یک ویژگی موروثی تبدیل کرده است؛ زیرا کیت نیز همچون پدرش به حقوق علاقه دارد و بهزودی وکیل خواهد شد. او حالا در انتخابات مجلس ایالتی مسئول تبلیغات برای کمپین پدرش است و برخلاف هیو که در یک باند قاچاق اسلحه عضو شده، خود را برای آیندهای درخشان آماده میکند. پایان داستان پسران بیلوکسی چندان شیرین نیست؛ البته اگر به قاعدهی «سزای عمل» معتقد باشید، از اتفاقی که جان گریشام در انتهای کتاب رقم میزند، خوشحال میشوید. در هر صورت باید بدانید انتهای رمان دادگاهی پسران بیلوکسی با آنچه احتمالاً تصورش را میکنید بسیار متفاوت است.
کتاب پسران بیلوکسی با ترجمهی الهه شمسنژاد در انتشارات مروارید بهچاپ رسیده است.
نکوداشتهای کتاب پسران بیلوکسی
- این داستان یک درام دادگاهی هیجانانگیز به قلم جان گریشام است که در این ژانر استادی درخشان است. (مجلهی ساگا)
- جان گریشام از همان ابتدای داستان پسران بیلوکسی خواننده را مجذوب میکند. او بار دیگر با سبک داستانی منحصربهفردش، داستانش را با مهارت، شور و هیجان پیش میبرد و شخصیتهایی باورپذیر و جذاب را بهوجود آورده است. گریشام در رمان خود قاضیهای تندخو، پلیسهای عیاش، مادران تحت فشار و اوباش شرور را میآفریند. (Irish Independent)
- جان گریشام بار دیگر داستانی مهیج، شخصیتهایی جذاب و قابل همذاتپنداری را خلق کرده و تریلری پرکشش را به وجود آورده است. (Peterborough Telegraph)
کتاب پسران بیلوکسی برای شما مناسب است اگر
- از دیدن سریال و فیلمهایی همچون «سوپرانو»، «مرد ایرلندی»، «رفقای خوب» و «کازینو» لذت میبرید، داستان پسران بیلوکسی نیز موردعلاقهی شما خواهد بود.
- نسبت به وقایعی که در باندهای مافیایی و میان خلافکارهای سطح بالا رخ میدهد، کنجکاو هستید.
- دوست دارید مدتی را در فضای دادگاهها و میان پروندههای حقوقی و قضایی آمریکا بگذرانید.
در بخشی از کتاب پسران بیلوکسی میخوانیم
هیو سرش را به علامت اینکه متوجه شده پایین آورد اما نمیتوانست تمرکز داشته باشد. قلبش میتپید و خونش به جوش آمده بود. راند اول را بیهیچ آسیبی به پایان رسانده بود و هنگامی که صدای تشویقهای جمعیت را میشنید، حس کرد چقدر از مبارزه لذت میبرد. تنها چیزی که نیاز داشت شکست دادن پترسون بود.
اما پترسون نقشۀ دیگری داشت. او راند دوم را با همان رقص پا شروع کرد و از راه دور شروع به مشت زدن کرد و هیو نتوانست او را کنار طنابِ دور رینگ بکشاند. با ضربههای راست پترسون بهشکل بدی گیج شد و او چند ضربه به بینیِ هیو وارد کرد. در نیمۀ راند دوم هیو خسته شده بود، کمی خودش را خم کرد و سعی کرد انرژی بگیرد. پترسون ضربۀ راستی به او زد که هیو را متعجب کرد و زانوهایش خم شد. زمین نیفتاد اما داور تا هشت شمرد تا سرِ پا بایستد. پایان شمارش داور دیدِ چشمانش طبیعی شد و شروع به ضربات پشتسرهم کرد. اگر اجازه میداد پترسون از دستش بگریزد، نبرد را باخته بود. باید جلو میرفت و چند ضربه به بدنش وارد میکرد. بوستر مرتب فریاد میزد: سر بالا، سر بالا. اما مشکل، دستهای بلند پترسون بود. هیو به ضرباتش ادامه داد و پترسون را به طناب دور رینگ چسباند تا داور آنها را جدا کرد. پترسون یک قدم عقب رفت و ضربۀ چپی که پرتاب کرد نگرفت و در هوا رها شد. درست همانطور که بوستر گفته بود، هیو ضربهای از راست زد و پس از یک چرخش ضربۀ چپش را زد. ضربه در سمت راست فک رقیبش فرود آمد، سرش عقب رفت و روی طناب افتاد. هیو خیلی سریع، درحالیکه پترسون هنوز گیج بود، ضربۀ سخت دیگری به او وارد آورد. پترسون گوشۀ رینگ افتاد و چند لحظهای آنجا ماند.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب پسران بیلوکسی |
نویسنده | جان گریشام |
مترجم | الهه شمس نژاد |
ناشر چاپی | انتشارات مروارید |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 441 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-324-158-1 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان جنایی و معمایی خارجی |