شعر عاشقانه

کتاب سکوت قافیه دار یک خیالباف

• نویسنده: کوثر مریخ بیات

«من آن گلبرگ مغرورم که می‌میرم ز بی آبی» ز تنهایی ز دلتنگی ز رسوایی ز بی تابی من آن مجنون مغرورم که از لیلی خود دورم دلم آشوب و در سیما چه روح انگیز و مسرورم ادامه ›

کتاب نفس

• نویسنده: نفیسه ابراهیمی

کتاب مجموعه اشعار نفس به دو زبان فارسی و انگلیسی همیشه بر آن بودم تا آنچه را که چشمم می‌بیند و گوشم می‌شنود، نجواکنم و روزی این نجواها را در اختیار آنانی که چون من سپاسگزار نعمات پروردگار خویش‌اند؛ قرار دهم. حال که این امر محقق گشته، امیدوارم توانسته باشم بخشی از آنچه در من نهاده شده را در اختیار خوانندگان محترم قرار دهم. ادامه ›

کتاب آیا عشق

• نویسنده: شادیه منظوری شلمانی

عشق قسمت مهم و جدایی ناپذیری از این زندگیست. می‌توان عشق را در همه چیز دید. در طبیعت انسان‌ها حیوانات و اشیا. فقط کافیست که عاشق بود و خوب نگریست. انسان‌ها قدرتی دارند که قطآ با این قدرت می‌توانند دنیا را تکان دهند. این قدرت عشق است. اگر هم اکنون در این جا راجع به این موضوع حرف می‌زنم به خاطر این است که هنوز که هنوزه یک قسمت تمامی اتفاقات مهم دنیا را عشق تشکیل می‌دهد. ما هر کاری می‌کنیم چه خوب و... ادامه ›

کتاب مجموعه ترانه های ستاره دنباله دار

• نویسنده: نادر الیاسی

من شکستم تا که نشکنه دلــت من شدم فانوس سرخ سـاحلت تویی اون منظومه ی آبی عشق فـدای خورشیـــد وماه کاملـــت توی اون مداری که ستاره هاش لـنگ اتفـــاق ســو ســـو زدنـــن جایــی که آسمونش ماه نـــــداره اَبراشــم به رنـگ غمگیـن غَـمَـن منم اون ستاره ی دنبــــــاله دار توواســم یه کهکشـون ستـاره ای ادامه ›

کتاب چشم که بچرخانی غازهای وحشی خوشبخت می شوند

• نویسنده: فخرالدین سعیدی

کنار این توت سربه زیر با خیال تو عکس بگیرم این ها تو راشکسته می خواهند نمیر! شعر من! تو استخوان های آزادی هستی! ادامه ›

کتاب مجموعه شعر نگرا

• نویسنده: حامد برزگر

پس از عرضه مجموعه های شعری وهم، آهه و پرز که به صورت سه گانه ای متصل به یکدیگر منتشر شد،نگرا اولین عنوان از سه گانه دیگری ست که هر مجلد آن شامل تنها بیست عنوان شعری می باشد. سعی بر این بوده است تا در عین کمی تعداد اشعار، آثاری انتخاب شود که نزدیکی معنایی بیشتری به هم داشته باشند. طبیعتا این سه گانه از نظر سبک شعری ادامه روال گذشته خواهد بود و تغییری ساختاری در آن وجود نخواهد داشت. ادامه ›

کتاب از دوست داشتن

• نویسنده: عبدالحسین انصاری

گاهی وقت‌ها، تئوری‌های جدید را که مرور می‌کنی و به نام و سابقه‌ی کسانی که پشت این تئوری‌ها خوابیده‌اند دقت می‌کنی، به مسیر رفته شک می‌کنی و قلم برمی داری که روی خیلی چیزها خط بکشی ولی وقتی به اشعار همین منتقدین و همفکران به قولی متفاوتشان پناه می‌بری پریشانت می‌کنند و بین تئوریهای به ظاهر حق به جانب و اشعار ناقص الخلقه ی بیرون زده از آنان، مبهوت می‌مانی. به راستی آیا شعر نیازی به وکیل و وصی... ادامه ›

کتاب پرده ی گوش من از پنجره آویزان است

• نویسنده: عمید صادقی نسب

انگار آدم برفی ِ بزرگی دارد درون من رشد می کند رو به رشد است و من سردم می شود کجایی ؟ کجایی گرمم کنی آن قدر که خوشم بیاید عشقِ منقرض شده این روزها به دردم می خورد آدم برفی با یک هویج در صورت و ُ گیتار برقی در دست دارد درون من رشد می کند سردم شده ادامه ›

کتاب دروغ های شاعر رو شد

• نویسنده: امیر فراز

دنبال نور می‌گردم در هزار و یک شب نداشته‌ام نوری که کورم نه ! نوازشم کند برای خوبی‌ها عصا می‌زنم. ادامه ›

کتاب انقلاب یک نفره

• نویسنده: علیرضا دهرویه

مجموعه رباعی و دو بیتی پاییز! غم درخت را می‌شمری؟ حالا تو هم از غصّۀ این باغ پُری باید شنلی زرد برایت بخرم سرد است، خدا نکرده سرما نخوری! ادامه ›

کتاب به شمال شعر خود خواهم رفت

• نویسنده: سید مرتضی عمادی

ناز، کم کن، که از آن ناز، پریشان شده‌ام. به هوای رخ تو ساقی رندان شده‌ام. گرچه میخانه ز سار تو به رقص آمده است. جام در جام ز آواز تو ویران شده‌ام. ز شمیم نفست شهر دگرگون شده بود. من سفر کردم از آن شهر و پشیمان شده‌ام. تو نگینی که به انگشتر عشق افتادی. من گدای ره تو،مُدّعی آن شده‌ام. رعدِ چشمانِ تو رد می‌شود از ابر تنم فصل عشق است، من از رعدِ تو باران شده‌ام ادامه ›

کتاب جستجوهای یاهو

• نویسنده: راهله معماریان

بر دلم بیش از این گذاشته‌ام از ملامت شدن نمی‌ترسم تاج بر فرق دین گذاشته‌ام بار کج می‌رسد به منزل و من بارها اینچنین گذاشته‌ام با دم شیر کرده‌ام بازی پای بر روی مین گذاشته‌ام باز شادم که آبرویم را نزد فردی امین گذاشته‌ام شرک، مخفی نشد در ایمانم بر دلم ذره بین گذاشته‌ام ادامه ›

کتاب PDF بگو سراغ تو را از من نگیرند

• نویسنده: افسانه احمدی

برای رویای شیرینِ من تو فرهادِ عاشقی حالا چه فرقی می کند، فرهاد به سختی بیستون را کند تو به سادگی از من دل ... ادامه ›

کتاب انگار کسی سیب تو را گاز زده

• نویسنده: سیف اله خادمی راوندی

با آنکه هنوز اول پاییز است از برگ درخت کوچه‌ها لبریز است تنها به یکی جرقه اینجا تر و خشک ....... آهسته بگو که گوش آتش تیز است ادامه ›

کتاب عشق قابیل است - مجموعه شعر

• نویسنده: نجمه زارع

عشق قابیل است نخستین و تنها مجموعه‌ی منتشر شده از مرحومه نجمه زارع است که با تمام ناتمامی، پدیده‌ای نو در غزل سرایی بود که اگر زندگی مجالی دوباره به شاعر جوانش می‌داد، ناسروده‌های ناب بسیار داشت. این کتاب شامل : 36 غزل به همراه یک مثنوی می باشد بیوگرافی شاعر اثر: نجمه زارع در 29 آذرماه 1361 در شهرستان کازرون دیده به جهان گشود. وی شش ماه پس از تولد همراه با خانواده‌اش به قم عزیمت نمود و در آنجا... ادامه ›

کتاب بی بهانه می خندم

• نویسنده: عیسی کریمی

پیوند می زنم قلم را با دلم و قافیه می بخشم دلتنگی هایم را شاید که این چند سطر حرفهای نگفته دلی باشد خسته از ابهام نشسته، پشت پنجره ای بر دیوار آن شب که باران خواهد شست ز صورت غبار آلود پنجره ها گوشه های پیکر بر باد رفته ام را... ادامه ›

کتاب فصلِ نفس (مجموعه شعر)

• نویسنده: میثم اسماعیل پور

مجموعه ای شامل دل نوشته هایی که با استفاده از کلام و وزن در قالب هایِ متنوع شعر فارسی تحریر شده است. ادامه ›

کتاب عاشقانه‌هایم

• نویسنده: فروزان عسگری

کتاب عاشقانه‌هایم دربردارنده‌ی اشعار احساسی از فروزان عسگری است که به شیوه‌ای دلنشین و روح‌نواز عواطف شما را با خود همراه می‌کند. در بخشی از کتاب عاشقانه‌هایم می‌خوانیم: وقتی که رفتی صدای شکستن غرورم زیر چرخ دنده‌های عشقت اهنگی ساخت غمگین‌تر از زوزه گرگی زخمی زیر نور مهتابی که دیگر برای ستاره‌اش نمی‌درخشد وقتی که رفتی خورشیدی که بوی نان داغ تنوری می‌داد دیگر نتابید وقتی که رفتی ستاره‌ها گوشه‌ای... ادامه ›

کتاب خرده رویدادهای دیگر

• نویسنده: مهرداد اسمعیل پور

کتاب خرده رویدادهای دیگر مجموعه‌ای از اشعار کوتاه مهرداد اسماعیل پور، با درون مایه‌ی عشق، جدایی و تنهایی است. در بخشی از کتاب خرده رویدادهای دیگر می‌خوانیم: از چشم تو درد من دیده نمی‌شود در انتهای پستوی ذهنیاتت کاهدانی احساس است که هر ثانیه سوزنی تازه آن‌جا گم می‌شود به دنبال خوشی اگر میایی با دروغ بیا از چشم تو غرور من دیده نمی‌شود در انتهای هزارتوی افکارت زندان انکار است که هر ثانیه دری به... ادامه ›

کتاب نوشته‌های ناتمام

• نویسنده: محمدجواد توانایی رنجبر

کتاب نوشته‌های ناتمام سروده‌ی محمدجواد توانایی رنجبر به مسائل احساسی و عاشقانه می‌پردازد و حاصل دو سال تلاش بی‌وقفه‌ی خالق آن در ایام دانشجویی است. در بخشی از کتاب نوشته‌های ناتمام می‌خوانیم: چه غریبانه دلتنگت می‌شوم و چه بچه گانه در این دلتنگی می‌گریم و می‌گریم. با دیدن تو جان دوباره‌ای می‌گیرم مگر تو کیستی؟ آدمی یا که فرشته؟ مردم تو را آدمی می‌خوانند و من فرشته. زیرکانه به تو نگاه می‌کنم... ادامه ›

کتاب صدای سکوت

• نویسنده: کلثوم سادات موسوی

کتاب صدای سکوت مجموعه‌ای از اشعار عاشقانه‌ی کلثوم سادات موسوی است که به شکلی روح‌نواز عواطف شما را با خود همراه خواهد کرد. در بخشی از کتاب صدای سکوت می‌خوانیم: فکر کردی تو که بری شبم خیال راحتی داره؟ یا اینکه ماه سر می‌زاره رو بالشت طلاتی و خیلی راحت می‌خوابه؟ میدونی وقتی تو رفتی... دنیا دیگه دنیا نبود... پای رفتن زنانه‌ام که رو پا نبود... . بعد تو من که شکستم هیچ... زمین هم دیگه جای عاشقا نبود... ادامه ›

کتاب نقش زیبای خیال

• نویسنده: اقدس سلیمیان

کتاب نقش زیبای خیال دربردارنده‌ی اشعار عاشقانه‌ای از اقدس سلیمیان است که در قالب نظم و نثر سروده شده‌اند. در بخشی از کتاب نقش زیبای خیال می‌خوانیم: با شراب تلخ تو شوری دگر دارد دلم من پرستوی توام میل سفر دارد دلم بغض دارم در گلو، ‌ای جان شیرینم بگو جز به‌ سوی تو کجا میل نظر دارد دلم درد جانسوزم تو بودی ریختی در جان دلم جز بلای تو چه چیزی را به‌ سر دارد دلم خاطرات زرد و سرخت را به پایم ریختی از... ادامه ›

کتاب گلستان زندگی

• نویسنده: صغرا کیمیایی

کتاب گلستان زندگی مجموعه اشعاری از صغرا کیمیایی است که با ظرافتی بی‌بدیل، احساسات و عواطف خود را به رشته‌ی تحریر درآورده است. صغرا کیمیایی شاعری خوش آتیه است که در مجموعه اشعار پیش رو به زیبایی سروده‌های خود را با شما در میان می‌گذارد. یکی از ویژگی های بارز مجموعه اشعار گلستان زندگی، تنوع موضوعی و صداقت عریان شاعر در وصف اوضاع و احوال روحی خودش است. در بخشی از مجموعه اشعار گلستان زندگی... ادامه ›

کتاب خاطره‌های زخمی

• نویسنده: کامبیز جمشیدی

کتاب خاطره‌های زخمی شامل مجموعه‌ای از اشعار زیبا و عاشقانه به قلم توانمند کامبیز جمشیدی است. در بخشی از کتاب خاطره‌های زخمی می‌خوانیم: ای دلبر دل برده ز من دل به که دادی کز دل دلِ هر روزه‌ی من بی‌خبری تو صیاد دلت خسرو دیوان چه شهریست کز شهر دلم بی‌نگهی می‌گذری تو آئین وفا نیست در عشق تو بسوزم از سوختنم ثانیه‌ای بو نبری تو از تیزی تیغت چه بگویم که ز دشمن در زخم زدن بر دل من چیره‌تری تو تقصیر نه... ادامه ›