نقد، بررسی و نظرات کتاب مدرسه‌ای که می‌رفتیم - امید الهی فر

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
Eli
۱۴۰۴/۰۲/۲۷
داستان‌های بدی نبود. فصل اول و دوم که از زبان یک پزشک خاطرات و تجربیاتی درباره شغلش رو بیان میکرد جالب و خواندنی بود البته فصل اول تلخ و ناراحت کننده هم بود. غلط املایی زیاد داشت و کلمه ساده‌ای مثل بغض اشتباه نوشته شده بود!!. به نظرم یک جمله بسیار خوبی داشت که قابل تامل هم هست این بود که " سرزمینی که انسان شکاک گناهکاره و انسان بی مغز منزه، بهشت دلال هست ".
احمدی
۱۴۰۴/۰۱/۱۹
کتاب مدرسه‌ای که می‌رفتیم مجموعه‌ای است مشتمل بر داستان‌های کوتاهی که به قلم امید الهی فر به نگارش درآمده‌اند. نویسنده‌ی این کتاب در برخی از داستان‌های این مجموعه از تجربیات خود در حوزه‌ی درمان نیز بهره برده است و با خلق داستان‌هایی جذاب، سعی دارد که با استفاده‌ی مناسب از کلمات، مفاهیمی همچون تلاش، درد، صبوری و عشق به انجام وظیفه را به تصویر بکشد...
. .
۱۴۰۴/۰۱/۱۶
تشکر از آقای دکتر بابت کتاب خوبشون کتاب خیلی زیبا و ملموس نوشته شده مخصوصا فصول اول. بیان جزییات دقیق و واقعیت های جامعه باعث شد همه چیز کاملا واضح جلوی چشمم به نمایش دربیاد و من رو هم به سالهای تحصیل ببره. منم به نویسندگی و مخصوصا خاطره نویسی خیلی علاقمندم و امسال تصمیم گرفتم به طور جدی کتاب بنویسم. خوندن این کتاب من رو در تصمیمم مصمم و تشویق کرد.
Tayebe Ahmadi
۱۴۰۴/۰۱/۲۴
داستانهای جالبی بودند دوداستان اولی رو که خوندم‌دلم ریش شد هم برای مریضها هم دکترها وپرستارها با تشکر از نویسنده محترم وکتابراه
تینا
۱۴۰۴/۰۱/۱۸
کتاب خوب و جالبیه
👋 سوالی دارید؟