نقد، بررسی و نظرات کتاب قتلهای الفبایی - آگاتا کریستی
4.5
159 رای
مرتبسازی: پیشفرض
کتاب قتلهای الفبایی یکی از بهترین آثار آگاتا کریستی و حتی یکی
از بهترین رمانهای جنایی تاریخ است. در این کتاب میخوانیم که
شخصی ناشناس و مرموز و ظاهرا دیوانه به نام ABC، به کارآگاه بزرگ،
هرکول پوآرو نامههایی میفرستد و در هر نامه خبر از قتلهایی می
دهد که قرار است انجام دهد. پوآرو متوجه میشود که در این قتلها،
نام مقتول و نام شهر محل قتل به ترتیب حروف الفبا پیش میرود:
آلیس آشر در آندور، بتی برنارد در بکسهیل، سر کارمیل کالرک در
کرکستون. حاال پوآرو به دنبال جلوگیری از قتل بعدی و یافتن قاتل
است. آگاتا کریستی در این کتاب، خواننده را با قاتلی عجیب آشنا می
کند که ظاهرا هدفی ندارد؛ او همچنین مانند سایر کتاب هایش،
خواننده را در هر لحظه متوجه یک شخصیت میکند و کاری میکند
تا مظنون مخاطب، به سرعت تغییر کند. و در نهایت که هم خواننده و
هم شخصیتهای درون کتاب، به نتیجه واحدی درباره قاتل رسیده اند،
پوآرو وارد میشود، مظنون را تبرئه میکند و با چیدن تکههای پازل
داستان در کنار هم، قاتل را به همه معرفی میکند. تعلیق و حس
ترسی که در جای جای این کتاب احساس میشود، باعث شده تا خواندن این کتاب، یک تجربه لذت بخش را برای خواننده ایجاد می
کند. در کل، طرح داستان و شخصیتهای کتاب، این کتاب را به یکی
از بهترین کتابهای آگاتا کریستی و یکی از بهترین رمانهای جنایی
تاریخ تبدیل کرده است.
از بهترین رمانهای جنایی تاریخ است. در این کتاب میخوانیم که
شخصی ناشناس و مرموز و ظاهرا دیوانه به نام ABC، به کارآگاه بزرگ،
هرکول پوآرو نامههایی میفرستد و در هر نامه خبر از قتلهایی می
دهد که قرار است انجام دهد. پوآرو متوجه میشود که در این قتلها،
نام مقتول و نام شهر محل قتل به ترتیب حروف الفبا پیش میرود:
آلیس آشر در آندور، بتی برنارد در بکسهیل، سر کارمیل کالرک در
کرکستون. حاال پوآرو به دنبال جلوگیری از قتل بعدی و یافتن قاتل
است. آگاتا کریستی در این کتاب، خواننده را با قاتلی عجیب آشنا می
کند که ظاهرا هدفی ندارد؛ او همچنین مانند سایر کتاب هایش،
خواننده را در هر لحظه متوجه یک شخصیت میکند و کاری میکند
تا مظنون مخاطب، به سرعت تغییر کند. و در نهایت که هم خواننده و
هم شخصیتهای درون کتاب، به نتیجه واحدی درباره قاتل رسیده اند،
پوآرو وارد میشود، مظنون را تبرئه میکند و با چیدن تکههای پازل
داستان در کنار هم، قاتل را به همه معرفی میکند. تعلیق و حس
ترسی که در جای جای این کتاب احساس میشود، باعث شده تا خواندن این کتاب، یک تجربه لذت بخش را برای خواننده ایجاد می
کند. در کل، طرح داستان و شخصیتهای کتاب، این کتاب را به یکی
از بهترین کتابهای آگاتا کریستی و یکی از بهترین رمانهای جنایی
تاریخ تبدیل کرده است.
کتاب **"قتلهای الفبایی"** (The A. B. C. Murders) یکی از رمانهای جذاب و مهیج آگاتا کریستی است که در سال ۱۹۳۶ منتشر شد. این کتاب یکی از داستانهای مشهور **هرکول پوارو**، کارآگاه بلژیکی کریستی، است. در این داستان، یک قاتل سریالی در حال ارتکاب قتلهایی است که به ترتیب حروف الفبا نام قربانیان را میگیرد. مثلاً اولین قربانی با حرف "A" شروع میشود (آلیس آشر)، بعدی با "B" (بارنابی)، و همینطور ادامه میدهد.
چیزی که این داستان را ویژه میکند، شیوهی منحصر به فردی است که پوارو برای حل معماها از آن استفاده میکند. در این کتاب، پوارو با تیزهوشی و دقت خاص خود تلاش میکند تا رابطهی میان این قتلها را کشف کرده و نقشهی قاتل را فاش کند. این داستان از آن دسته کارآگاهیهایی است که با پیچیدگی و تعلیق زیاد خواننده را تا پایان درگیر میکند.
اگر به داستانهای کارآگاهی با معماهای پیچیده و شخصیتهای جالب علاقهمند هستید، "قتلهای الفبایی" قطعاً برای شما جذاب خواهد بود.
چیزی که این داستان را ویژه میکند، شیوهی منحصر به فردی است که پوارو برای حل معماها از آن استفاده میکند. در این کتاب، پوارو با تیزهوشی و دقت خاص خود تلاش میکند تا رابطهی میان این قتلها را کشف کرده و نقشهی قاتل را فاش کند. این داستان از آن دسته کارآگاهیهایی است که با پیچیدگی و تعلیق زیاد خواننده را تا پایان درگیر میکند.
اگر به داستانهای کارآگاهی با معماهای پیچیده و شخصیتهای جالب علاقهمند هستید، "قتلهای الفبایی" قطعاً برای شما جذاب خواهد بود.
من این کتاب را خیلی دوست داشتم، چون کلا کتابهای معمایی و جنایی برایم خیلی جذابند. خصوصا که نوشته آگاتا کریستی هم باشد. علت علاقه من به این ژانر کتاب به علت همان چیزیست که پوارو میگوید: استفاده از سلولهای خاکستری مغز.. یادم هست بچه که بودم با مادرم سریال پوارو را میدیدیم و او خیلی خوب قاتل را شناسایی میکرد ولی من نمیتوانستم. حالا سعی میکنم با خواندن چنین کتابهایی، ذهنم را درگیر کنم تا به نوعی ورزش ذهنی انجام داده باشم. اما این کتاب تا اواخر قصه تقریبا گنگ و بدون سرنخ خواننده را رها میکند و در آخر هم که پوارو همه چیز را به یکباره رو میکند و به نظرم این یک ضعف محسوب میشود. در حالی که سایر کتابهای این نویسنده از اول تا آخر قصه هیجان دارد و خواننده را بهتر با جریان داستان همراه میسازد. غلطهای تایپی هم تقریبا زیاد بود که در این کتاب انتظار نمیرفت. اما در کل از خواندن این کتاب لذت بردم.
کتاب خوبی بود ولی اگر اشتباهات نگارشی و ترجمه نبود بهتر میشد. بعضی جاها اصلا نمیشد تشخیص داد دیالوگ نوشته شده مربوط به کدوم شخصه. در کل چنین ایراداتی از جاذبه کتاب کم میکنه. اما در مورد خود داستان باید بگم اصلا جالب نیست که ۳۵۰ صفحه خواننده رو گمراه کنه و کد اشتباهی بده و بعد در ۴۰ صفحه باقی مونده جوری پوآرو رو نابغه جلوه بده و نکاتی روشن شده باشه که فقط برای اون مشخص بوده نه برای خواننده. اینجوری به شعور خواننده توهین میشه خوب اگه پوآرو نابغه است دقیقا از دید اون و هر نکته ای که میبینه رو باید برای خواننده هم آشکار کنه تا هیجان ماجرا بیشتر بشه و خواننده هم هوش و دقت خودشو بتونه به چالش بکشه. هرچقدر شرلوک هولمز کاراکتر دوست داشتنی داره برعکس پوآرو لوس و نامتواضع و رند تشریف داره
همونطور که از اسم کتاب پیداست راجع به یک سری قتل به ترتیب حروف الفبا هست که اگر به معما و ژانر جنایی علاقه مند هستین و همینطور حوصله خوبی دارین این کتاب میتونه براتون جالب توجه باشه معمایی که در این کتاب مطرح شده بود جالب بود، اما نگارش کتاب سرد و رسمی بود و غلط املایی داشتاگر نگارش روان تری می داشت میتونست خیلی جذاب تر باشه و خواننده ارتباط خیلی بهتری باهاش برقرار کنه. مکالمات طولانی و حوصله سربر داخلش زیاده نحوه ارتباط و صحبت شخصیت ها با هم بعضا نامفهوم هست. داستان در فصول پایانی سرعت میگیره و با کلی حاشیه رفتن بالاخره جواب معمای قتل ها رو مشخص می کنه؛ البته ناگفته نمونه که جواب معما قطعا براتون غافلگیرکننده خواهد بود. مرسی کتابراه
خطر اسپویل* کتاب جالبی بود اوایل داستان خیلی هیجان دارد اما به مرور قابل پیش بینی می شود. گاهی حس می کنی کسی به جز نویسنده کتاب را نوشته و کمی سر در گم کننده بود و میشه گفت نسبت به سایر کتاب های آگاتا ضعیف تر بود. کتاب قتل های الفبایی اثر آگاتا کریستی یکی دیگر از ماجرا های هرکول پوآرو است که در آن پوآرو نامه ای دریافت می کند که در آن به پوآرو هشداری داده شده. پوآرو نامه را با پلیس در میان می گذارد اما آن ها می گویند که این فقط یک شوخی است تا این که زنی به نام خانم آشر به قتل می رسد.
کتابی دیگر از آگاتا کریستی و قهرمان کتابهایش جناب پوآرو. وقتی آنچه را که در ذهن داشتم برای اظهار نظز مرور میکردم ضمن اینکه کتاب نسبت به سایر آثار نویسنده تاحدودی ضعیف است ودر بعضی موارد حالت فانتزی دارد گاهی طولانی بودن گفتهها هم ملالآور میشودو با مطالعه اظهار نظر همراه گرامی ترنج دیدم چقدر نظرات ایشان نزدیک به آنچه در ذهن من میگذرد، میباشد. به این جهت با توجه به اینکه این دو نظر دنبال یکدیگر قرار میگیرد برای جلوگیری از اطاله کلام نظرات ایشان را تائید میکنم.
این داستان یکی از به یاد موندنیترین داستانهای آگاتا کریستی هست، من نزدیک بیست سال پیش فیلمش رو دیده بودم، اما یادم بود. مثل همه داستانهای کریستی، دقت به جزییات و همینطور روانشناسی شخصیتها، در داستان پررنگ هست. داستان هم آدم رو گیج میکند و هم هیجان لازم رو داره که داستان رو دنبال کنید و بفهمید قاتل کیه. و ذهن آدم رو درگیر میکنه
به نظرم جذابیت اصلی داستان به علت این است که قاتل هرکول پوآرو رو به چالش میکشد.
در کل داستان جذابی هست. کتاب رو به جنایی خونها پیشنهاد میکنم
به نظرم جذابیت اصلی داستان به علت این است که قاتل هرکول پوآرو رو به چالش میکشد.
در کل داستان جذابی هست. کتاب رو به جنایی خونها پیشنهاد میکنم
سلام، به نظر من اونقدر که از یک کتاب جنایی آگاتا کریستی انتظار داشتم، موضوع جذاب و پرچالش نبود. کاراکترهای مظنون داستان خیلی پیچیده نبودند و نقش پوآرو زیاد به چشم نمیومد. انگار آگاتا کریستی در این داستان شبیه بازیهای فوتبال به پوآرو استراحت داده تا انرژیشو ذخیره کنه برای داستان های مهیج تر و پیچیده تر!! اما در کل برای طرح رایگان کتابراه، که آخر هفته ها است، مورد بدی نیست. به قول معروف بیه از هیچی است!
طبق معمول رمانهاى آگاتاکریستى بسیار جذاب و عیرقابل پیش بینى بود. واگر در خلاصه ى کتاب اشاره به نکته ى کلیدى نشده بود حدس قاتل سخت بود. باتشکرازکتابراه براى گذاشتن کتابهاى زیبا. فقط نقطه ضعف اون نحوه ى ترجمه وجمله بندیهاى اون بود که روان نبود ثقیل نوشته شده بود. ایکاش بهتر ویرایش شده بود.
کتاب جنایی و پلیسی عالی است و کارگاه پوآرو شخصیتی است که اکثر مردم با فیلم های تلویزیونی آن آشنایی دارند. و خواندن داستان های ایشان که بر گرفته از اتفاقات واقعی است خیلی جالب هستند و خواننده را در طول روایت به داخل صحنه های داستان می برد و مثل اینکه ناظر اقدامات کارآگاه است. ممنون
ایده اولیه کتاب شاید جالب و بکر باشه اما پرداختش خیلی دلچسب نبود.
حدودا دوسوم کتاب پوآرو هیچ کاری نمیکنه فقط هنرنماییش در دوسه فصل آخره که البته گرهها و معماها به یکباره باز و حل میشن.
نویسنده انگار قصد نداره چندان سرنخی به خواننده بده تا جایی که به یکباره خود پوآرو همه چیز رو توضیح میده. یعنی خواننده قرار نیست پله پله به همراه کارآگاه کشف رمز و حقیقت کنه بلکه به همراه بقیه قراره از شنیدن حقیقت به یکباره شوکه بشه.
بلافاصله بعد از افشای حقیقت واکنش قاتل خیلی کلیشهای و مضحک به نظر میاد بخصوص با نقشهای که پوآرو براش میکشه و مثلا تدبیری که اندیشیده براش!!
ترجمه بد نبود البته بعضی جاها غلطهای املایی یا تایپی به چشم میاد که نیاز به ویرایش احساس میشه.
در کل با اینکه نسبت به کارهای دیگه آگاتا کریستی _حداقل اونایی که من خوندم _ضعیفتر بود ولی برای یکبار خوندن شاید بد نباشه.