نقد، بررسی و نظرات کتاب سرگذشت یک فرشته - جلد اول - سارا رجب پور
4.5
1050 رای
مرتبسازی: پیشفرض
ملیحه خاکسار
۱۴۰۳/۰۷/۱۶
101
کتاب جالبی بود من را به زمانی برد که بچه بودیم پدرم شبهای زمستان داستان ملک جمشید را زیر کرسی برایمان تعریف می کرد و پر از جن و پری و دیو و خوبی و بدی و هیجان بود. اول داستان از سنگدلی پدرش خیلی ناراحت شدم ولی از آن جا که تا خدا نخواهد برگی از درخت نمی افتد، این دختر به لطف خدا زنده ماند و چه زیبا بزرگ شد و چه مرگ مادرش غم انگیز بود و چه به موقع آناهیتا به دادش رسید و کمکش کرد. و اما باید یاد می گرفت که به هر کسی اعتماد نکند و اسرارش را به هر کسی نگوید و ما انسانها هم همینطور هستیم گاهی اوقات اطرافیان یه صحبت هایی با ما می کنند که به صلاح ما هست اما گوش نمی دهیم و به دردسر می افتیم. و اما رستا اگه به حرفهای سروه گوش میداد به این وضع دچار نمی شد. اما آدم عاشق چشم و گوشش کر می شود و دیگر جز عشق چیزی نه می بیند و نه می شنود. حالا منتظر قسمت بعدی کتاب هستم
نقد کتاب «سرگذشت یک فرشته»
کتاب «سرگذشت یک فرشته» نوشتهی سارا رجبپور، داستانی در ژانر فانتزی است که زندگی دختری به نام رستا را روایت میکند. رستا دختری است که پس از تحمل سختیها و مصائب فراوان، با الههی آب، آناهیتا، مواجه میشود و مرواریدی جادویی دریافت میکند که قدرت برآورده کردن آرزوها را به او میدهد. این هدیه، هرچند ارزشمند، اما چالشها و مسئولیتهای جدیدی را برای رستا به همراه دارد.
نقاط قوت:
داستانپردازی قوی: نویسنده با خلق دنیایی فانتزی و توصیف جزئیات، خواننده را به عمق داستان میبرد و او را درگیر ماجراهای رستا میکند.
شخصیتپردازی ملموس: رستا بهعنوان شخصیت اصلی، با احساسات و تجربیات واقعیاش، قابلدرک و همذاتپنداری است.
پیامهای اخلاقی: کتاب به مفاهیمی مانند پذیرش مسئولیت، اهمیت انتخابها و پیامدهای آنها میپردازد که میتواند برای نوجوانان آموزنده باشد.
نقاط ضعف:
ریتم نابرابر در بخشهایی از داستان: برخی قسمتها ممکن است کمی طولانی یا کند به نظر برسند که میتواند از جذابیت داستان بکاهد.
پایان باز: کتاب با پایانی باز به اتمام میرسد که ممکن است برخی خوانندگان را در انتظار جلد بعدی نگه دارد.
جمعبندی: «سرگذشت یک فرشته» اثری جذاب در ژانر فانتزی است که با داستانپردازی قوی و شخصیتپردازی دقیق، میتواند برای نوجوانان و علاقهمندان به داستانهای تخیلی، تجربهای لذتبخش باشد. با این حال، ریتم نابرابر و پایان باز آن ممکن است برای برخی خوانندگان چالشبرانگیز باشد.
امتیاز: ۴ از ۵
کتاب «سرگذشت یک فرشته» نوشتهی سارا رجبپور، داستانی در ژانر فانتزی است که زندگی دختری به نام رستا را روایت میکند. رستا دختری است که پس از تحمل سختیها و مصائب فراوان، با الههی آب، آناهیتا، مواجه میشود و مرواریدی جادویی دریافت میکند که قدرت برآورده کردن آرزوها را به او میدهد. این هدیه، هرچند ارزشمند، اما چالشها و مسئولیتهای جدیدی را برای رستا به همراه دارد.
نقاط قوت:
داستانپردازی قوی: نویسنده با خلق دنیایی فانتزی و توصیف جزئیات، خواننده را به عمق داستان میبرد و او را درگیر ماجراهای رستا میکند.
شخصیتپردازی ملموس: رستا بهعنوان شخصیت اصلی، با احساسات و تجربیات واقعیاش، قابلدرک و همذاتپنداری است.
پیامهای اخلاقی: کتاب به مفاهیمی مانند پذیرش مسئولیت، اهمیت انتخابها و پیامدهای آنها میپردازد که میتواند برای نوجوانان آموزنده باشد.
نقاط ضعف:
ریتم نابرابر در بخشهایی از داستان: برخی قسمتها ممکن است کمی طولانی یا کند به نظر برسند که میتواند از جذابیت داستان بکاهد.
پایان باز: کتاب با پایانی باز به اتمام میرسد که ممکن است برخی خوانندگان را در انتظار جلد بعدی نگه دارد.
جمعبندی: «سرگذشت یک فرشته» اثری جذاب در ژانر فانتزی است که با داستانپردازی قوی و شخصیتپردازی دقیق، میتواند برای نوجوانان و علاقهمندان به داستانهای تخیلی، تجربهای لذتبخش باشد. با این حال، ریتم نابرابر و پایان باز آن ممکن است برای برخی خوانندگان چالشبرانگیز باشد.
امتیاز: ۴ از ۵
کتاب "سرگذشت یک فرشته" جلد اول نوشته ی سارا رجب پور، داستانی جذاب و پر از احساسات را روایت می کند که به بررسی موضوعات انسانی و روحی می پردازد. نکات کلیدی نقد این کتاب عبارتند از: شخصیت پردازی: شخصیت اصلی به خوبی توسعه یافته و خواننده با چالش ها و احساسات او آشنا می شود. این شخصیت به طور ملموس و واقعی به تصویر کشیده شده است. نقش عشق و دوستی: داستان به بررسی عمیق روابط انسانی، به ویژه عشق و دوستی می پردازد. این روابط نه تنها به شکل گیری شخصیت ها کمک می کند، بلکه به تنش های داستان نیز عمق می بخشد. سبک نگارش: نثر سارا رجب پور زیبا و روان است. او با استفاده از توصیف های دقیق، احساسات و فضاها را به خوبی منتقل می کند و خواننده را در جریان داستان غوطه ور می سازد. موضوعات فلسفی و اجتماعی: کتاب به مسائل عمیق تری چون هویت، هدف زندگی و چالش های اجتماعی اشاره دارد. این موضوعات ضمن جذابیت داستان، به تفکر عمیق تر خواننده نیز کمک می کنند. پیشرفت داستان: داستان با ریتمی مناسب پیش می رود و تنش های درونی و بیرونی شخصیت ها به خوبی به تصویر کشیده می شود، که باعث می شود خواننده همواره در انتظار ادامه ی داستان باشد. در مجموع، جلد اول "سرگذشت یک فرشته" با داستانی احساسی و عمیق، شخصیت های قابل باور و نثر زیبا، تجربه ای دلنشین و تفکر برانگیز برای خواننده فراهم می آورد. این کتاب توانسته است به خوبی احساسات انسانی و چالش های درونی را به تصویر کشد و اشتیاق برای ادامه ی داستان را در خواننده ایجاد کند.
رمان با تکیه بر مضامین تاریخی و اسطورهای، سفری را به درون فرهنگ و باورهای ایرانی آغاز میکند. حضور الههی آب، آناهیتا، و اهدای مرواریدی جادویی به رستا، نشاندهندهی پیوند عمیق داستان با اسطورههای ایرانی است. این مروارید به رستا قدرت برآورده کردن آرزوهایش را میدهد، اما این قدرت برای دختری کوچک و بیپناه، چالشها و مصائب جدیدی را به همراه دارد.
سبک نگارش و روایت: نویسنده با بهرهگیری از نثری روان و توصیفاتی دقیق، توانسته است فضای تاریخی و اسطورهای داستان را بهخوبی به تصویر بکشد. شخصیتپردازیها عمیق و باورپذیر هستند و خواننده بهراحتی با دغدغهها و احساسات رستا همذاتپنداری میکند. ترکیب عناصر واقعگرایانه و فراواقعگرایانه در روایت، جذابیت خاصی به داستان بخشیده است.
نقد و بررسی: یکی از نقاط قوت کتاب، پرداختن به مسائل اجتماعی و فرهنگی نظیر تبعیض جنسیتی و سنتهای ناپسند است. همچنین، استفاده از عناصر اسطورهای و پیوند آنها با داستان زندگی رستا، عمق و غنای ویژهای به اثر بخشیده است. با این حال، برخی از بخشهای داستان ممکن است برای خوانندگان ناآشنا با اسطورههای ایرانی، نیاز به توضیح و تبیین بیشتری داشته باشد.
نتیجهگیری: «سرگذشت یک فرشته؛ جلد اول» اثری است که با ترکیب هنرمندانهی تاریخ، اسطوره و واقعیت، داستانی گیرا و تأثیرگذار را ارائه میدهد. این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای تاریخی و اسطورهای، گزینهای مناسب و خواندنی است.
سبک نگارش و روایت: نویسنده با بهرهگیری از نثری روان و توصیفاتی دقیق، توانسته است فضای تاریخی و اسطورهای داستان را بهخوبی به تصویر بکشد. شخصیتپردازیها عمیق و باورپذیر هستند و خواننده بهراحتی با دغدغهها و احساسات رستا همذاتپنداری میکند. ترکیب عناصر واقعگرایانه و فراواقعگرایانه در روایت، جذابیت خاصی به داستان بخشیده است.
نقد و بررسی: یکی از نقاط قوت کتاب، پرداختن به مسائل اجتماعی و فرهنگی نظیر تبعیض جنسیتی و سنتهای ناپسند است. همچنین، استفاده از عناصر اسطورهای و پیوند آنها با داستان زندگی رستا، عمق و غنای ویژهای به اثر بخشیده است. با این حال، برخی از بخشهای داستان ممکن است برای خوانندگان ناآشنا با اسطورههای ایرانی، نیاز به توضیح و تبیین بیشتری داشته باشد.
نتیجهگیری: «سرگذشت یک فرشته؛ جلد اول» اثری است که با ترکیب هنرمندانهی تاریخ، اسطوره و واقعیت، داستانی گیرا و تأثیرگذار را ارائه میدهد. این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای تاریخی و اسطورهای، گزینهای مناسب و خواندنی است.
خیلی تناقض و ایراد داشت و خیلی جاها بیجاد استان رو کش میداد و اصلا نیازی به جلد دوم نبود داستان یک جلدی بود این یک تناقص و ایراد مثلا حس بویایی جن که یکی بوی رستا رو حس میکرد اما یکی دیگه نه و دومین ایراد ناتوانی اجنه از پیدا کردن یک شخص که مثلا باید افراد یک روستا نفرین بشن اونم توی زاد و ولد تا مثلا رستا پیدا بشه خو میتونستن مستقیم خوده رستا رو پیدا کنن و انتقام بگیرن و خیلی جاهای دیگه که نمیشه اینجا تک تک ایرادها گفته بشه کلا کتاب خوبی نبود ایراد سوم قضیه گنج ته مرداب مال سلیمان و انگشترش داشتن انگشتر یعنی اجنه رو به سلطه خودت میتونی در بیاری که توی این داستان برعکس بود و یا حتی نگهداری رستا توسط یک پری دریایی چطور میشه یک بچه نگهداری کنه چون پری دریایی نمیتونه بیشتر از حداکثر یک ساعت بدون آب بمونه چطور تا قبل از مرگ پری دختره نتونست پی ببره اصلا جور در نمیاد و خیلی چیزهای دیگه و ایرادهای دیگه نویسنده باید جوری بنویسه که خواننده در حین مطالعه به فکر نره که چطور شد این قسمت داستان چون خواننده خودشو میزاره توی داستان و حس میکنه اونجا هست و تصور میکنه داستان رو پس باید تمام ابن نکات رو مورد توجه قرار بده یک نویسنده باید خودش رو جای خواننده قرار بده
سارا رجب پور داستان کتاب سرگذشت یک فرشته - جلد اول را در دوره ی قحطی بزرگ ایران روایت می کند؛ در دوره ای که مصائب و مشکلات بسیار به نوعی گریبان گیر همه شده بود. رستا در خانواده ی بزرگ و پرجمعیتی به دنیا می آید. پدر رستا مرد سنتی و بی رحمی است که از آرزوی داشتن یک فرزند پسر دست نمی کشد. مادر رستا تابه حال نه فرزند دختر به دنیا آورده و هرگز نتوانسته فرزند پسری به دنیا بیاورد. پدر سنگ دل این بار، تصمیم به قربانی کردن نوزاد دخترش می گیرد. او رستا را با خود به کوهستان برده و رهایش می کند. در همین لحظه است که رستا لحظه ای از چشم پدرش دور مانده و به وسیله ی زنی به نام سدنا نجات پیدا می کند. رستا که از چنگال پدر و مادر بی رحم و این همه نامهربانی طبیعت گریخته، تازه قرار است پا به جایی در دل غربت و انزوای جنگل بگذارد که تاکنون روی هیچ انسانی را به خود ندیده است. سارا رجب پور نوجوانانِ طرفدار داستان های تخیلی را به خوبی مجذوب این داستان پرپیچ وخم می کند.
خیلی تناقض و ایراد داشت و خیلی جاها بیجاداستان رو کِش میداد و اصلا نیازی به جلد دوم نبود داستان یک جلدی بود این، یک تناقص و ایراد مثلا حس بویایی جن که یکی بوی رستا رو حس میکرد اما یکی دیگه نه و دومین ایراد ناتوانی اجنه از پیدا کردن یک شخص که مثلا باید افراد یک روستا نفرین بشن اونم توی زاد و ولد تا مثلا رستا پیدا بشه خو میتونستن مستقیم خوده رستا رو پیدا کنن و انتقام بگیرن و خیلی جاهای دیگه که نمیشه اینجا تک تک ایرادها گفته بشه کلا کتاب خوبی نبود ایراد سوم قضیه گنج ته مرداب مال سلیمان و انگشترش، داشتن انگشتر یعنی اجنه رو به سلطه خودت میتونی در بیاری که توی این داستان برعکس بود ویا حتی نگهداری رستا توسط یک پری دریایی چطور میشه یک بچه نگهداری کنه چون پری دریایی نمیتونه بیشتر از حداکثر یک ساعت بدون آب بمونه چطور تا قبل از مرگ پری دختره نتونست پی ببره اصلا جور در نمیاد و خیلی چیزهای دیگه و ایرادهای دیگه،،، نویسنده باید جوری بنویسه که خواننده در حین مطالعه به فکر نره عه چطور شد این قسمت داستان چون خواننده خودشو میزاره توی داستان و حس میکنه اونجا هست و تصور میکنه داستان رو پس باید تمام ابن نکات رو مورد توجه قرار بده یک نویسنده باید خودش رو جای خواننده قرار بده
وای خدا برای یک نویسنده ایرانی که از نقشها کهن الهام گرفته باشه عالیه و عالی واقعا نمیتونه توصیفش کنه من به شدت منتظر جلد دوام و واقعا نمیدونم چه احساسی باید بعد از تموم شدن داستان داشته باشم حس میکنم خوانندگان احساسات نیوان رو در نظر نمیگیرند و فقط منتظر انتقام رستا هستند با این حال بازم جلد دو میتونه همه چیز رو مشخص کنه... ممنون از کتاب راه و سارا رجب پور عزیز!
خیلی خوب بود من واقعا از این کتاب خوشم اومد درباره ی انگشتر سلیمان، اجنه ها (شاه خاتون)، مرگ مادرش، سروه و بچش و اینکه زندگیش چجوری بود خودش چی بود و باعث چه چیزی میشد، بچه های ناقص مردم روستاو کال جنی و اینکه مادر نصف ماهی نصف آدم، آناهیتا، مرواریدی که آناهیتا به رستا داد و اون جنس که می خواست بزنه از فرق سر رستا اون رو نصف کنه. من برای اولین بار که فهمیدم که شاه خاتون جنه خیلی تعجب کردم آخه شاه خاتون خیلی بد نبود تازه اون به رستا کمک کرد تا درامان بمونه وخطری اون رو تحدید نکنه سروه هم حقش نبود اجوزه باشه و باعث مرگ مرد ها باشه. اسمی کا رستا برای بچه ی سروه انتخاب کرد باحال بود لیلی و اونجایی که سروه برای رستا زندگیش را تعریف کرد
به نظرم در عین حال که داستانی تخیلی بود، یک واقعیت رو بیان کرده بود که آدمها در مواجهه با دیگر انسانها و در موقعیتهای مختلف اول سعی کنند شخصیت اصلی و هدف آنها رو بشناسند و بعد حرفهای مهم، رازهای خودشون را تعریف کنند یا دلبسته شوند. مثلا در این داستان رستا دختری ساده و خوش قلب هست که به هرکسی خیلی زود اعتماد میکنه و صمیمی میشه و برای همین دو دفعه مروارید با ارزش را از چنگش درآوردن.
ممنون از نویسنده که با استفاده از تخیل داستانی جذاب تر ارائه داده
منتظر جلد دوم هستم
ممنون از نویسنده که با استفاده از تخیل داستانی جذاب تر ارائه داده
منتظر جلد دوم هستم
من واقعا لذت بردم بسیار زیبا روایت شده بود واقعا باور نمیشد یه همچین متن زیبایی در یک کتاب ایرانی به کار رفته باشه من اول از روی جلد کتاب قضاوت کردم که چه جلد کلاسیک داره ولی بعد ختم کتاب واقعا فهمیدم چه قدر کتاب زیبایی بود واقعا به عنوان کسی که از دوران کودکی با کتابهای غیر ایرانی بزرگ شده بود نهایت لذت رو بردم و همیشه تصور غلطی از یک ایرانی داشتم خلاصه که سارا رجب پور عزیز امیدوارم همیشه از این نوع کتابهای زیبا و دوست داشتنی بنویسی و من از اپلیکیشن خوب کتابراه یک سوالی داشتم چجوری میشه به جلد دون این کتاب دسترسی پیدا کرد با تشکر
یکی از نقاط قوت این کتاب، توانایی نویسنده در خلق شخصیتهای عمیق و پیچیده است. فرشتهٔ اصلی داستان با سوالات فلسفی و اخلاقی زیادی مواجه میشود که خواننده را نیز به تفکر وا میدارد. این سوالات دربارهٔ مفهوم خوب و بد، هدف زندگی، و نقش انسان در جهان هستند. فوئنتس با استفاده از زبان شاعرانه و توصیفهای زیبا، جهانی افسانهای و در عین حال واقعی را به تصویر میکشد. این سبک نگارش باعث میشود که خواننده به راحتی با داستان و شخصیتها ارتباط برقرار کند.
داستان جذابیت و فراز و فرود سبکی ک نوشته شده رو نداشت، کشش چندانی برای دنبال کردن ایجاد نمیکرد و بخشهای مختلف داستان برای ارتباط با هم زیاد موفق نبودند. در کل داستان خاصیت معما گونه و راز آلودی ک باعث کشش برای مخاطب میشه رو نداشت در ضمن در روایات دینی صبیان ک در این داستان ازش نام برده شده ام صبیان دختر اهریمن و دارای سری طاس و چشمانی ک از فرط درخشندگی ترسناک است معرفی شده ک در این داستان ب زنی با موی سپید توصیف شده ضمن سپاس از زحمات نویسنده و صرف وقت ارزشمند برای خلق داستان لطفا به نکات هم توجه لازم مبذول بدارند.
تصوری که از اسم کتاب کرده بودم نسبت به موضوع قصه متفاوت بود ولی قصه (سرگذشت یک فرشته) عام پسند، روان و دلپذیر بود. انتخاب اسامی شخصیتهای داستان با تمرکز خاصی، اصیل و کهن ایرانی بودند و حس خوبی از خوندنشون می گرفتم. زود اعتماد کردن رستا به کسانی که سر راهش قرار می گرفتن یکم حرص منو در میآورد که اگر بذارمش بپای اینکه رستا نوجوان بود و به اندازه کافی چوب روزگارو نخورده بود، تا حدودی قابل فهم وتوجیه بود. برای بانو رجب پور آرزوی موفقیت روز افزون می کنم و مثل همیشه از کتابراه سپاسگزارم که مرا کتابخوان قهاری کرد.
بسیار کتاب قشنگی هست و برای مطالعه کتاب درجه یکی است و از خوبیهای این کتاب داستان هایی است که از سرگذشت یک فرشته یا یک فرد راروایت می کند این نیست که تنها این کتاب است بلکه همه کتاب ها در برگیرنده قصه ها و افسانه هاو سرگذشت هایی است که میتونه هرکدومشون یه عبرت برامون باشه که به گذشته پلید خود بنگریم و درس مثبت زندگی کردن بیاموزیم پس یک کتاب تغییر درست زندگی غلط به زندگی درست میباشد و از راه کج به راه راست ما را میبره. چه بسا آنهایی که از راه به درشده اند بخاطر اینکه کتاب خواندن را بیخیالش شدند
عالی بود من اسمم سدنا هست و در داستان اسم من رو هم به کار برده بود که این موضوع توجه منو به خودش جلب کرد و حال کردم حتی اسکیرین هم گرفتم که به مادرم نشون بدم که از اسمم تو رمان استفاده شدع محشره معنی اسم سدنا یعنی خدمت گذار کعبه و اسم یکی از پری دریایی های یونانی هست عاشق داستانش شدم اسم من تو فصل یک استفاده شده هنوز به فصل 2نرسیدم یعنی فصل اول رو تموم کردم ولی میخوام فصل دوم رو فردا بخونم و حس انتظار رو به خودم و به سدنای درونم هدیه کنم فدای همه سدنا ها مخصوصا خودم
کتاب سرگذشت یک فرشته _جلد اول
به قلم سارا رجب پور داستان نوجوان زیبایی به نام رستا را دنبال میکند که پس از تحمل مصیبتها و دشواریهای بسیار، با الهه آب، یعنی آناهیتا روبرو میشود. آناهیتا مروارید کوچکی به رستا هدیه میدهد که قدرت و اراده او را به ارمغان میاورد. رستا به کمک مروارید قدرت ان را دارد که تمام ارزوی هایش را برآورده کند. اما این قدرت برای دختر کوچکی به بی پناهی مثل او چه چیزی جز مصیبت به همراه دارد؟؟؟ کتاب عالی بود بهتون پیشنهاد میکنم ʚ🌸ɞ
به قلم سارا رجب پور داستان نوجوان زیبایی به نام رستا را دنبال میکند که پس از تحمل مصیبتها و دشواریهای بسیار، با الهه آب، یعنی آناهیتا روبرو میشود. آناهیتا مروارید کوچکی به رستا هدیه میدهد که قدرت و اراده او را به ارمغان میاورد. رستا به کمک مروارید قدرت ان را دارد که تمام ارزوی هایش را برآورده کند. اما این قدرت برای دختر کوچکی به بی پناهی مثل او چه چیزی جز مصیبت به همراه دارد؟؟؟ کتاب عالی بود بهتون پیشنهاد میکنم ʚ🌸ɞ
برای یک نوبسنده ی ایرانی کتاب خوب و زیبا و طرحی جدید و نو هستش. ولی ژانر کتاب بیشتر برای نوجوانها خوب. من چون به داستان های جنایی روانشناسی علاقه دارم زیاد موضوعش گیرا نبود. و خوب نکته ی آموزنده ی خاصی هم نداشت. اما از انصاف نگذریم قلم نویسنده تخیل و تفکر نویسنده خیلی خیلی عالی و دوست داشتنی بود و برای خواننده کشش خوب ایجاد میکرد فقط چرا همش از این کتابهایی میذارین که ادامه دار.. با تشکر از کتابراه.
من واقعاً از خوندن این متن لذت بردم واقعاً باور نکردنیه که چنین نوشته زیبایی توی یک کتاب ایرانی وجود داشته باشه. یکی از نقاط قوت این کتاب، توجه به مسائل اجتماعی و فرهنگی مثل تبعیض جنسیتی و سنتهای ناپسند هست. همچنین، نویسنده به خوبی شخصیتهای عمیق و پیچیدهای رو خلق کرده که خیلی جذابن. در کل، تصوری که از اسم کتاب داشتم با موضوع قصه خیلی متفاوت بود، ولی داستان (سرگذشت یک فرشته) واقعاً عام پسند، روان و دلپذیر بود. 😊
این داستان، سبک مورد علاقه هر کسی نیست.
منم این سبک از داستان هارو دوست ندارم، بیشتر سبک درام و ترسناک دوست دارم و از این داستانها لذت میبرم. ولی این داستان با اینکه من دوست نداشتم ولی برام حالت بود. یعنی قصه هاش و چیزهای دیگرش
خط ب خط چیز جالبی برام بود پیشنهاد میکنم یک بار این داستان و این کتاب رو بخونید... اگر شما هم این سبک از داستان رو دوست ندارید ولی بخوانید و شاید مثل من مورد علاقهتان شد...
منم این سبک از داستان هارو دوست ندارم، بیشتر سبک درام و ترسناک دوست دارم و از این داستانها لذت میبرم. ولی این داستان با اینکه من دوست نداشتم ولی برام حالت بود. یعنی قصه هاش و چیزهای دیگرش
خط ب خط چیز جالبی برام بود پیشنهاد میکنم یک بار این داستان و این کتاب رو بخونید... اگر شما هم این سبک از داستان رو دوست ندارید ولی بخوانید و شاید مثل من مورد علاقهتان شد...
کتاب واقعا زیبایی بود و این کتاب منو به گذشتهها و زمانهایی که زندگی سخت بود نیمکم الان آسونه نه ولی دوران جالبی بود با اینکه از کوچیکش تا بزرگش کار میکردند ولی همیشه کنار هم شاد بود و برای آیندهی خودشون میجنگیدن و همیشه دلشون خوش بود به فردای خودشون وای الان اینجور نیست و همه از هم دورهستن و سال به سال همدیگه رو میبینن و دلخوشی و دهی برای زندگی خودشون ندارن که این خیلی موضوع بدی هست.
وای خدا برای یک نویسنده ایرانی که از نقش ها کهن الهام گرفته باشه عالیه و عالی واقعا نمیتونه توصیفش کنه من به شدت منتظر جلد دو ام و واقعا نمیدونم چه احساسی باید بعد از تموم شدن داستان داشته باشم حس می کنم خوانندگان احساسات نیوان رو در نظر نمی گیرند و فقط منتظر انتقام رستا هستند با این حال بازم جلد دو می تونه همه چیز رو مشخص کنه... ممنون از کتابراه و سارا رجب پور عزیز!
شخصیت تخیلی با استفاده از فرهنگ ایرانی وتفسیرهای زیبا وقابل لمس وجذاب بودن داستان برای خواننده ونگه داشتن خواننده تا پایان داستان وخلق داستان جذاب از نقاط قوت این کتاب است اما استفاده از جادو برای پرش از اتفاقات ونادیده گرفتن پیوستگی داستان وتکه تکه شدن موضوع از نقاط منفی کتاب بود
در کل کتاب را پسندیدم
در کل کتاب را پسندیدم
کتاب جالبی بود و میتواند برای نوجوانان هم جالبتر باشد وآموزنده. همیشه در داستانهای جن و پری که در بچگی میشنیدیم برایمان جذابت و ترس وحس کنجکاوی داشت واین کتاب هم همین ویژگی را داشت میشود هدف نویسنده را فهمید که پند خوبی به ما میدهد که بر هرکسی اعتماد نکنیم ومهربانی نوری است که به سیاهترین قلبها هم راه پیدا میکند و همیشه مهرابان باشیم سپاس از نویسنده و کتابره عزیز
من نمیدونم ۱۵۰ سال پیش تو ایران کهن شیر خشک کجا بوده ک بری از بازاری روستا تهیه کنی... یا اینکه چارقد ک همون روسریه سر کنن... خب خاننده با خودش فک میکنه اینکهی مروارید داره ک هر چی بخاد برآورده میشه چرا آرزو نمیکنه خانواده اصلیشو ببینه؟ یا اینکه از مروارید میخاست ذات اصلی نیوان رو براش رو کنه... یا اینکه خیلی مسخرس تو کل داستانی انسان جلوی این دختر سبز نشد ینی؟ همش جن و پری
سلام داستان خوب و جالبی بود و در کل بیشتر مورد پسند افرادی هست که از افسانه و قصههای جن و پری خوششون میاد. 👻یکی از بدیای کتاب اینه که جلد اول نصفه رها شده و به جلد دوم رفته که خب شما تا اونو رو نخرید نمیتونید از ادامه و پایان داستان آگاه شید. خیلی خفن نبود اما اگر وقت خالی دارید بخونید البته برای جلدهای بعدی پول اضافی هم میخواد. 😉🤭ممنون از کتابراه عزیز 🩷
خیلی خیلی عالی بود به شخصه لذت بردم از خواندن چنین کتابی ولیای کاش خانم رجب پور عزیز شماکه جلد اول رو رایگان در دسترس مردم قرار دادین جلد دوم آن نیز هم همینطور در دسترس مردم قرار میدادید به هر حال توصیه میکنم کسانی که علاقه به داستانهای تخیلی و کمال گرا هستند این کتاب رو حتی برای یک بارم که شده امتحان کنند و از خواندنش نهایت لذتو ببرند ممنونم از خلق چنین کتاب زیبایی
خوب بود ژانر تخیلی رو در کل میپسندم، از مزیتهای داستان اینه که در ایران روایت میشه و اشاره به نمادها و رسم و رسومات ایرانی مثل چارقد سرکردن و عید نوروز تصویرسازی و ارتباط با داستان رو برای مخاطب راحت تر و قابل درک تر میکنه ولی علیرغم تلاش نویسنده برای فراز و فرود دادن به اتفاقات، یکنواختی داستان و هیجان بر انگیز نبودن آن از معایب روایت هستش.
برای کسایی که به موضوعات تخیلی علاقه مند هستند یا دلشون می خواد کتاب های خاص بخونن این کتاب خیلی خوبه به نظر من خیلی برای همه مناسبه من این کتاب رو پیشنهاد می کنم در واقع این کتاب درباره یک دختر که قهرمان زندگی خودشه ی که می تونه نمونه خوبی برای دخترای سرزمینم باشه من کتاب رو به شما پیشنهاد می کنم دلم می خواد که شمام با داستان زندگی این دختر آشنا بشید
خیلی جالب بود. اینکه بتونی چند تا کلمه و ایده رو به داستان تبدیل کنی کار راحتی نیست ولی واقعا این کتاب عالی بود. ایرادایی وجود داشت اما اینکه دختر داستان این همه اتفاق براش افتاد جالب ترش میکرد به طوری که میخواستی بقیش رو هم بفهمی. امیدوارم در فصل دوم داستان رستا و نیوان حتی بهتر و غیر قابل پیشبینی تر نسبت به فصل اول باشه. مشتاقانه منتظر فصل بعدی هستم.
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت نویسنده محترم، کتاب را برای سوژهاش و سبک نوشتارش بسیار دوست داشتم، بسیار شفاف و ساده و روان بود، نویسنده خیلی خوب و به اندازه داستان را شروع و به پایان رساند نه بی جهت موضوع را کش داده بود و نه سر هم بندی کرده و زود تمامش کرده بود که البته همه موارد گفته شده برای جلد دوم هم صادق هست و خلاصه به دوستان پیشنهادش میکنم،
درود به اهالی کتاب راستش من با داستانهای تخیلی زیاد ارتباط برقرارنمی کنم ولی اتفاقات این کتاب بسیاریش براساس واقعیت هست. چون ما انسانها درگذشته قدرتهای ماورایی زیادی ازجمله شیفتینگ تله پاتی و.. داشتیم که به مرور براثر مواردزیادی ازدست دادیم پس میشه گفت کتاب زیادهم تخیلی نیست نویسنده خیلی روان وساده داستان رو جلو می بره. درکل کتاب جذابی هست
عالی بود. کتابی است که توأم با سرگرمی، درسهایی در مورد عدم آعتماد به افراد غریبه و افرادی که تازه آشنا شدیم. افرادی که به محض آشنایی، می خواهند از وضعیت خانه و خانواده و کار ما اطلاع کسب کنند. بدون اینکه از خود اطلاعاتی بروز بدهند. در کل کتاب خوبی است و خواننده را خسته نمی کند. متشکرم
تخیلیه من با این داستانها زیاد رابطه برقرار نمیکنم و خوب اینجور داستانها مخاطب خاص خودشو داره، من رمانهای طنز رو ترجیح میدم چون جو جامعه به قدری غم انگیز شده که ماها به هر چیزی چنگ میزنیم تا کورسویی از زندگی رو پیدا کنیم! شاید تو دیدن یه فیلم کمدی، جوکر و یا داستانهای طنز، واقعا وضعیتمون رقت بار شده 😔😔
بسیار کتاب زیبایی بود از نویسنده محترم این کتاب تقاضا دارم جلد دوم این کتاب زیبا بسیار محبوب را سریع تر به چاپ برسانند.
من با اینکه یک هفته طول میکشه کتابی را به اتمام برسانم ولی این کتاب را در سه ساعت تمام کردم واقعا کتاب پرمحتوا و جذابی بود.
از خانم سارا رجب پور تشکر میکنم امیدوارم همیشه موفق باشند.
من با اینکه یک هفته طول میکشه کتابی را به اتمام برسانم ولی این کتاب را در سه ساعت تمام کردم واقعا کتاب پرمحتوا و جذابی بود.
از خانم سارا رجب پور تشکر میکنم امیدوارم همیشه موفق باشند.
کلیات داستان وموضوعی که به آن پرداخته شده بود جذاب بود ولی پراکندگی داستان ونوع روایت آن دلنشین نبود چرا که چیزی بینابین روایت داستانی کهن ومدرن دریک ساختار بود. ساختار روایت داستانی بر اساس موضوع آن میتواند یکی از دو نوع باشی نه تلفیقی از هردو امیدوارم درجلد دوم نویسنده این موضوع را مد نظر داشته باشد.
سارا رجب پور نویسندهی خوبیه. مجموعهی دیانا بسیار خواندنیه. این کتابم بد نیست اما جای کار داره. کتاب خیلی سریع اتفاق میافته جزئیات نداره و اگر کمی نویسنده بیشتر حوصله به خرج میداد خیلی باحال میشد چون خود داستان خوبه
در کل ارزش خوندن داره
پیشنهاد میکنم مجموعهی دیانا رو بخونید خیلی باحاله
در کل ارزش خوندن داره
پیشنهاد میکنم مجموعهی دیانا رو بخونید خیلی باحاله