نقد، بررسی و نظرات کتاب برف سیاه - میخائیل بولگاکف
مرتبسازی: پیشفرض
من آثار بولگاکف رو خیلی دوست دارم. نه تنها مرشد و مارگاریتا که شاهکار است دیگر آثارش منجمله قلب سگی، تخم مرغهای شوم و یادداشتهای یک پزشک جوان هم آثاری بسیار جذاب و خواندنی هستند. ولی در این مورد کتاب برف سیاه چندان به مذاقم خوش نیامد. بهتر بگویم نتوانستم وارد دنیایی شوم که بولگاکف در این کتاب ساخته است. این قطعاً از ارزش اثر نمیکاهد، قضیه سلیقه شخصی است.
هنوز کتاب رو کامل نخوندم اما با خوندن نصف بیشترش هنوز ذرهای بهش جذب نشدم و صرفاً یک داستان طولانی با جزئیات غیر جذاب از نویسنده یک نمایشنامه رو شاهد هستیم که سعی داره کارش رو روی صحنه تئاتر به اجرا ببره. امیدوارم در پایان کتاب میزانی از این نارضایتی و فرسودگیم کم شده باشه.
و امیدوارم باز متن نظرم بعد از ثبت به هم نریزه!