نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی گربه در باران - ارنست همینگوی

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
فرییا جمالی
۱۴۰۲/۰۵/۰۴
بسیار اتفاق میافتد که کم توجهی‌های کوچک و خیلی ناچیز بین زن و مرد زمینه‌ای بزرگ میشود برای سردی دلزدگی و فاصله‌های بسیار فراوان بین زن و شوهر. زن و مردی آمریکایی که برای مسافرت به یک هتل در ایتالیا مسکن میکنند و مرد حتی در سفر هم دست از خواندن نمی‌کشد و به خود راه نمیدهد که کمی به همسرش توجه کند. و زن که دلش توجه و دوست داشتن و ابراز علاقه میخواهد به کارهای کوچکی که از طرف صاحب هتل برای او انجام میشود و شاید اصلا صاحب هتل منظوری ندارد و فقط برای جلب رضایت مشتری و اینکه در بار دیگر بازهم آن جا را برای اقامت انتخاب کنند انجام میدهد در زن که تشنه‌ی توجه و احترام است باعث توهم و دلخوشی پوچی میشود. و‌ای کاش که هیچوقت اجازه نمیدادیم که غریبه‌ای وارد کانون گرم و محبت بین زن و شوهر شود و سدی بین آن‌ها ایجاد کند. ولی افسوس که خیلی پیش می‌آید و با کوچکترین تلنگری عشق مقدس بین زن و شوهر محو و متلاشی میشود و تمامی این‌ها به علت بی ت جای‌های ناچیزی است که روی هم جمع میشود و دریایی طوفانی و ویرانگر میسازد.
فائقه
۱۴۰۲/۰۴/۳۱
نمیدونم چرا حس کردم واقعا نباید قضاوت کرد اونم با یه کتاب ده دیقه ای. من یه روزی که باران شدید می‌اومد پدرم رو از دست دادم و بعد از اون هر وقت که بارون شدید میاد من بی جهت بهانه گیر میشم و دست خودم نیست حس کردم که اون خانوم هم در روز بارانی دلش گرفته وگربه رو بهونه کرده ودر مورد آقا باید بگم گاهی که دارم کتاب میخونم وبه جای حساس کتاب که برسه شوهرم هی منو صدا کنه که فلانچی کجاست؟ غذا چی داریم؟ کیک درست میکنی؟ منم ممکنه بگم بزار کتابم رو بخونم دیگه ودر مورد مدیر هتل باید بگم خوب اون آقا به خاطر تبلیغ هتل خودش گربه رو پیدا کرد وبه اون خانوم داد که باز هم اگه به اون شهر سفر کردن همون هتل رو برای اقامت انتخاب کنن با احترام به همه‌ی نظرها این نظر منه واصلا هم ارتباطی نداره به خاطر این مسائل محبت رو جای دیگر پیداکنیم وبگیم آقا به فکر خانومش نبود وپس خانوم کمبود محبت داره بره سراغ مرد هتل دار. اینطور باشه که همه باید به هم خیانت کنن که..... پیروز وسربلند ودر آرامش باشید
ساغر کاشانی
۱۴۰۳/۰۵/۱۵
همینگوی با سبک نوشتاری خاص خود، که به "سبک یخی" معروف است، از جملات کوتاه و ساده برای بیان احساسات پیچیده استفاده می کند. این سبک به داستان عمق می بخشد و خواننده را به تفکر وادار می کند تا معناهای پنهان را کشف کند. در "گربه در باران"، همینگوی با کمترین کلمات، دنیایی از احساسات را به تصویر می کشد. یکی از نقاط قوت داستان، توانایی همینگوی در ایجاد فضاسازی است. او با توصیف های مختصر اما دقیق، حس و حال محیط و شخصیت ها را به خواننده منتقل می کند. احساس تنهایی و نیاز به محبت زن در داستان به خوبی به تصویر کشیده شده و خواننده می تواند با او هم ذات پنداری کند. اما داستان ممکن است برای برخی خوانندگان کمی سرد و مبهم به نظر برسد. همینگوی به جای توضیح مستقیم، بیشتر از نشانه ها و اشاره ها برای بیان احساسات استفاده می کند، که ممکن است برای کسانی که به سبک های روایت مستقیم تر عادت دارند، کمی چالش برانگیز باشد.
ALI REZAEI
۱۴۰۳/۰۱/۱۹
نقد کتاب: کتابی با موضوع مهم و چالشی کتاب بسیار کامل و جامعی بود من کتاب های ایرانی رو در حوضه موفقیت و روانشناسی زیاد قبول نداشتم اما این کتاب دیدگاه ام رو عوض کرد! ابن کتاب تونست تغییر های خوبی رو ایجاد کنه چون ک مطالب کاربردی و راهبردی زیاد و با کیفیتی داشت کتاب به خوبی مطالبش رو گام به گام ارائه میکرد و در ابتدا سعی می کرد که موضوعاتی که قراره در ادامه کتاب با آن آشنا شیم رو توضیح مختصری بده. کتاب برای افرادی که قدرت های خودشون رو دست کم میگیرن و اعتماد به نفس پایینی دارند مناسب است. نقاط قوت+ نگارش و قلم گیرای نویسنده+ گسترش قابل فهم مطالب + گویندگی عالی + قیمت مناسب نقاط ضعف_ اضافه گویی (گاها کمی بود) _ صمیمیت کم با خواننده (محتوا زیاد گرم نبود و احساس جزوه خواندن میکردی) در کنار این کتاب کتاب چیرگی رو پیشنهاد میدم که به شدت محتوای خوبی داره اما شاید یکم صفحاتش زیاد باشه براتون در نهایت از پرسنل کتابراه تشکر میکنم ممنون
ن د ا ز ر ن د ی
۱۴۰۲/۰۴/۲۹
یه تکه از روزمرگی به روایت این بار، ارنست همینگوی.
سوژه‌ای که بارها و بارها در زندگی زن و شوهرها اتقاق می‌افتد، وقتی برای هم نداریم و گوشی برای شنیدن نیست. این جا است که احترام و اعتماد از بین می‌رود و دوست داشته شدن بی ارزش می‌شود.
این احترام و ارزش را همینگوی در هتلدار پیر به نمایش برای شخصیت زن داستان می‌شود و بهانه‌ای که احترام را از نگاه زن به خوبی موشکافی می‌کند.
گربه در باران، نام اثر همینگوی است اما بهانه‌ای برای زن آمریکایی که توجه هتلدار را به خودش جلب کند.
فکر کنم دوستان کوتاهی داستان را مانعی برای قضاوت دانستند، اما احترام و اعتماد را در این داستان کوتاه، ارنست همینگوی، با بیانی ساده به خواننده یا شنونده داستان گوشزد می‌کند.
بازم به خودم یادآور می‌شوم که برای با هم بودن، در هر رابطه‌ای باید وقت گذاشت. کم بذاری، گربه زیر باران هم میشه بهونه.
sadaf khd
۱۴۰۲/۰۵/۱۶
گویندگی و ترجمه خوب بود کتاب کوتاهی بود و فقط چند نکته قابل توجه بود اون هم روابط ادما بخصوص روابط زن و شوهر مطرح بود بنظرم اینکه خانم در سفر کنار همسرش احساس تنهایی میکنه و میخواد اون خلا رو با چیزی پر کنه و همسرش حتی به حرفاش گوش نمیده و اهمیتی نداره براش ترجیح میده تنها باشه تا وقتشو با خانمش پر کنه در این حین خانم از مدیر هتل بسیار خوشش اومده چون اون حس اهمیت و مهم بودنی که از سمت همسرش نمیگیره رو از ایشون دریافت میکنه و براش بسیار ارزشمنده همینطور که در اخر داستانم میبینیم که خانم رو به خواستشون میرسونه... به صورت کلی نویسنده موضوع مهمی رو در غالب داستان کوتاه آورده که بنظرم جای تامل داشت هرچند امروزه هممون با چنین چیزهایی خیلی آشناییم و برامون تازگی نداره
Maryam Kazemi
۱۴۰۲/۰۵/۰۷
داستان کوتاه و قشنگی بود و صدا و اجرای گوینده خیلی خوب بود، همین طور فاصله گذاری با آهنگ بین قسمت‌های داستان که به جا و زیبا بود.
داستان در مورد یه زوج هست که در عین با هم بودن تنها هستن، هر کدوم سرگرم کار خودشون، فضای داستان هم تنهایی و سکوت رو خیلی خوب منتقل میکنه. زن به دنبال تغییر و جلب توجه، و مرد غرق در کتاب و دنیای خودش.
در انتها داستان با آنچه که انتظار می‌رفت متفاوته و زن گربه‌ای را که می‌خواست به دست می‌آورد، که پایان جالبی بود.
کتاب خوبی بود و دوست داشتم.
با تشکر از کتابراه
محمد حیدری
۱۴۰۲/۰۴/۲۹
داستان‌های کوتاه، قابل قضاوت کردن نیستند، بیشتر تلنگری هستن به یه احساس، یا پدیده اجتماعی! گاها سبک زندگی و گاها روحیات اخلاقی
همینگوی که یکی از برجسته‌ترین نویسنده‌های قرن معاصر بود، معمولا در داستان هاش به دنبال مطرح کردن یه مساله‌ی اجتماعیه، جایی که تو این داستان، به نوعی شکاف بین اعضای خونواده میتونست با یه گربه پر بشه! ولی خب حقیقت اینه که گربه مال اونا نبود و اول و اخر از چنگشون در میومد.
به طور کلی داستان کوتاه خوبی بود و ارزش شنیدن داشت
ممنون از کتابراه
نازيلا هادی نژاد
۱۴۰۲/۰۵/۰۱
منم با نظر بعضی از دوستان موافقم از نظر من زن با بی توجهی همسر مواجه شده و میخواد یجوری اونو متوجه خودش کنه و ظاهرا دنیای زن و شوهر با هم متفاوته کارهایی که حوصله زن سر میبره مثل مطالعه اونم تو سفر برای همسرش لذت بخشه و پیشنهاد میکنه که اونم‌ی چیزی بخونه قطعا این اتفاقا تو دنیای زن و شوهرا زیاد پیش میاد که میتونی مقطعی یا دائمی باشه این داستان هم همین موضوع مطرح میکنه
با تشکر از کتابراه
مهسا پرنیان
۱۴۰۲/۰۴/۲۹
واقعا نمیشه شخصیت‌های داستان کوتاه رو قضاوت کرد، ولی بنظر من همسر مرد آمریکایی خواستن گربه را بهانه کرده بود ولی در دلش تمنای صاحب هتل را داشت شاید بی توجهیه شوهرش باعث شده بودکه گرایش پیدا کنه به سمت یکنفر دیگه‌.
هر کسی نسبت به زندگی خودش و اتفاقاتی که براش رخ داده برداشت میکنه از یک داستان.
ختم کلام اینکه این داستان کوتاه ارزش شنیدن رو داشت
مریم جعفری
۱۴۰۲/۰۴/۳۰
گربه در باران بهانه‌ای بود که زن برای جلب توجه شوهرش میخواست ولی هتلدار پیر، زن آمریکایی رو درک کرد و براش گربه فرستاد این داستان کوتاه می‌تونه تلنگری باشه به رابطه همسران، هوای همدیگرو داشته باشیم و برای همسرمون کم نذاریم وگرنه یکی دیگه پیدا میشه که خواسته هاشو برآورده کنه.
ریحانه قزوینه
۱۴۰۲/۰۷/۲۶
تنها نکته‌ای که میشه ازش برداشت کرد اینکه زن و مرد برای اینکه تا آخر عمرشون عاشق هم باشن باید به روابطشون اهمیت بدن توی این داستان شوهر زن آمریکایی رفتار بدی با همسرش داشت که باعث شد زنش عاشق خوش رفتاری صاحب هتل بشه
فاطمه نجفی
۱۴۰۲/۰۵/۱۱
این داستان نشان داد که چه خوب میشود با کارهای کوچک قلب اطرافیان را گرم نگه داشت و بالعکس.
خوانش گوینده هم دلنشین بود و با داستان همخوانی داشت.
ممنون از کتابراه عزیز
بهاره محمدی اسفه
۱۴۰۲/۰۵/۰۳
گربه در این داستان آن چیزی است که می‌خواهیم و به آن نمی‌رسیم، در پی آنیم و شاید چیز دیگری نصیبمان شود در کل زیاد دوستش ندارم. روایت خوب بود. با سپاس از کتابراه
شاهین ف
۱۴۰۲/۰۴/۲۹
من حس داستان رو دوست داشتم. درکض میکردم. احساسش میکردم. صدای گوینده هم خوب بود. فقط دوست داشتم بدونم گربه کجا رفتو خانوم دو سال بعد هنوز هم با اقا خواهد بود یا نه
م.فروهر
۱۴۰۲/۰۵/۰۶
بهتره در مسافرت هامون عادات شخصی مون ر و کنار بگذاریم و در کنار همسر به گردش و تفریح بپردازیم، همسر چه مرد چه زن به محبت و توجه همدیگه احتیاج دارند،،،
Z M
۱۴۰۲/۰۴/۲۹
خواستن گربه بهانه بود همسر مرد آمریکایی توجه شوهرش رو میخواست و این توجه رو از صاحب هتل دریافت کرد و همین باعث شده بود که زن به صاحب هتل علاقه مند بشه
Soheyla Beyraghdar
۱۴۰۲/۰۵/۲۵
تنهایی زن و مرد مدرن امروزی، گرچه باهم زیر یک سقف به سر می‌برند اما از یکدیگر دورند. زن از تنهایی به گربه و مرد به مطالعه پناه می‌برد.
ندا اصغری
۱۴۰۲/۰۵/۰۵
خوب بود... دوس داشتم زن مرد امریکایی نیاز به توجه و حمایت بیشتری از سمت شوهرش داشت ولی این توجه رو از صاحب هتل دریافت کرد....
مهناز کیان مهر
۱۴۰۲/۰۴/۳۱
آیا نویسنده میخواست حق بده به زنی لوس که عین بچه‌ها لج می‌کنه و به یه رفتار غیر منطقی پافشاری می‌کنه.
بهتره خودتون بخونید
الهه ابیار
۱۴۰۲/۰۴/۳۰
یک داستان کوتاه از زن و شوهری که داخل یک هتل هستن، خانمی که کلافه به نظر میرسه و نیاز به تغییر و تنوع داره و مردی بی توجه به نیاز زن...
افسون
۱۴۰۲/۰۵/۰۳
در زندگی شخصی هر کسی می‌تواند احساس خلاء‌هایی به وجود بیایید زندگی تکراری و نبود توجه‌ی اطرافیان دلیل کلافگی این زن بود
حمیده زارعی
۱۴۰۳/۰۱/۲۶
چیزی نبود که فکر میکردم. کوتاه و بیشتر مثل یک اتفاق لحظه ای
F Mahani
۱۴۰۲/۰۵/۰۱
درمورد توجه کردن زن وشوهر نسبت به همدیگراست. کتاب کوتاه ودرعین حال جالب
عرفان برآور
۱۴۰۲/۰۴/۲۸
داستان کوتاه و جالبی بود…
ارزش ۱۰ دقیقه وقت گذاشتن رو داشت…:)
فرح پاسخی
۱۴۰۳/۰۳/۱۲
کوتاه و دلچسب بود البته با خوانش زیبای راوی...
KaMaL Ebrahimi
۱۴۰۲/۰۶/۰۸
پیشنهاد نمیکنم نه معنای خاصی و نه هدفی و حتی زیبایی ندارد
Zohre Babayi Babayi
۱۴۰۲/۰۴/۲۹
داستان کوتاهی بود اما من برداشتی ازش نکردم
سینا خدابخشیان
۱۴۰۲/۱۲/۰۸
یک داستان کوتاه و معمولی
T.Tarrah
۱۴۰۲/۰۹/۲۷
کوتاه جذاب پر معنا
سیاوش تیموری
۱۴۰۲/۰۵/۱۲
دلچسب کوتاه وزیبا