نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی تهوع - ژان پل سارتر
4
76 رای
مرتبسازی: پیشفرض
اگزیستانسیال خدا ناباور کلأ هالهای از سردی و تنهایی رو همیشه داره، اما به هرحال سارتر خوانندگان مخصوص خودش رو داره همان طور که در مراسم تدفینش 50000 نفر شرکت کردند، اما من شخصاً کتاب های اگزیستانسیال خداباوری مثل یا این یا آن و ترس و لرز سورن کییرکگور، بودن و داشتن از گابریل مارسل، کتابهای کارل یاسپرس، پل تیلیچ رو بیشتر ترجیح میدم.
به معنی واقعی کلمه رمانی پر از آشفتگی، سردرگمی و پوچگرایی.
ژان پل سارتر میخواهد به مخاطب خویش القا کند این دنیا آنقدرها هم که فکرش را میکنید ارزشش را ندارد.
فضای کلی رمان نزدیک به بوف کور صادق هدایت.
خوندن این رمان رو به کسانی پیشنهاد میکنم که تفکراتشون رو گسترش بدن و با مکتب فکری نیهیلیسم آشنا بشن و حرفی برای گفتن داشته باشند.
ژان پل سارتر میخواهد به مخاطب خویش القا کند این دنیا آنقدرها هم که فکرش را میکنید ارزشش را ندارد.
فضای کلی رمان نزدیک به بوف کور صادق هدایت.
خوندن این رمان رو به کسانی پیشنهاد میکنم که تفکراتشون رو گسترش بدن و با مکتب فکری نیهیلیسم آشنا بشن و حرفی برای گفتن داشته باشند.
از تعارض بین دنیای ساکن و صامت درون و هیاهوی بیامان و لجام گسیختهی دنیای بیرون. به قول خودش تهوع در او نیست، او درون تهوع است: روی کاغذ دیواری، روی بندهای شلوار و در کافه و در همهی اطراف و اکناف: چیزی که هست اینست که وقتی به حد کافی تنها باشی و حضور انسانی در میدان انرژتیکیات نباشد کمکم با اطرافت یکی میشوی، شبیه نوعی انحلال، برای آنتوان نیز چنین است: «خود همزاد پنداریاش با اطراف و چیزها، او را به درونشان میکشد.» و اینجاست که تهوع ظاهر میشود.
آقای آنتوان حالتهای انسانی، بخصوص حسهای انسانی را به اشیاء و اطرافش نسبت میدهد. گویی در دنیایی بی آدم زندگی میکند یا انگار آدمها شئ هستند و اشیاء واقعیت انسانی دارند. احساساتش از درون به بیرون تسری پیدا میکنند؛ شاید به همین خاطر است که میگوید «تهوع درون من نیست، این منم که درونش هستم». (عبارت داخل گیومه، از متن کتاب-صفحه۹۰)
نویسنده در سراسر کتاب، مخاطب را رو در روی این تعارضها قرار میدهد و در نهایت و در نقطه اوج و عطف داستان، در همنشینیِ ناهارِ آقای آنتوان و خودآموخته (دانش اندوز)، تمام دیوارهای حایل فرو میریزد و مخاطب را متوجهی حس تهوع و تعریف تهوعِ آقای آنتوان میکند. آقای آنتوان، روزی در یک پارک به کشف و شهودی ناگهانی دست میابد و پی به عمق وجود هستی میبرد. متوجهی یگانگی پدیدهها میشود و متوجهی این که خودْ با همه چیز یکیست. طی تعریف و توضیحاتی که نویسنده از وجود، هستی و موجودیت چیزها میدهد، همه چیز برای مخاطب باز میشود.
گوش کردن کتاب در حالت مداوم و باتمرکز کامل توصیه میشه.