نقد، بررسی و نظرات کتاب دیانه - جلد دوم - فریده حسینی

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
Sara kian
۱۳۹۹/۱۲/۰۴
رمان غیر واقعی، کلیشه‌ای و پر از تناقض است. قهرمان داستان زیادی ساده لوح و نادان است. نویسنده در جای جای داستان علاوه بر ترویج مدگرایی و تجمل، کشیدن سیگار و خوردن مشروب را تبلیغ کرده است. با به کار بردن متعدد لفظ دهاتی چه چیز را می‌خواهید ثابت کنید؟؟؟ مگر هر کس در روستا زندگی کرده، فرد ساده لوح و احمق و عقب افتاده‌ای است یا شهری‌ها همه هفت خط و دانا هستند؟؟؟!!!. "زمان" در رمان گم شده است و معلوم نیست به چه دوره‌ای تعلق دارد. نویسنده داستان را نوشته ولی کاش یک دور بعد از نگارش داستان را می‌خواند تا اشکالات محتوایی آن را رفع کند. به عنوان مثال هامون تا اواخر جلد اول فرد متین و معقولی معرفی می‌شود و در اواخر کتاب روانی بودن او مطرح می‌شود چطور آدم تیزی مثل احمد رضا نزدیک به بیست سال با او رفاقت و شراکت داشته و کلی مسافرت کاری با هم داشتند اما نفهمیده که او اختلال روانی دارد؟؟!!!
خانم فریده حسینی لطفا در همه زمینه‌ها به خصوص روان شناسی بیشتر مطالعه کنید تا بتوانید واقعی تر بنویسید. لطفا برای مخاطبانتان احترام و ارزش قائل باشید و بیهوده وقتشان را با رمان‌های سطحی و آبکی هدر ندهید.... سپاس
فاطمه اسود
۱۳۹۹/۱۰/۲۷
سلام به نظر من رمان خیلی عالیییییی بود من خیلی تحت تاثیر قرار گرفتن ولی نویسنده‌ی زمان خانم فریده‌ی حسینی و همچنین برنامه کتاب راه نهایت تشکر رو دارم که این رمان رو توی لیست قرار دادن من تمام لحظه لحظه‌ها رو با دیانه گریه کردم, بغض کردم, خندیدم, از ته دل خوش حال شدم
راستش من حدس میزدم که بعد از فوت احمد رضا با امیر حافظ ازدواج میکنه خوب چون عشق هردوشون بهم واقعی بود هم دیانه و امیر حافظ واز اون قسمت که دیانه با امیر حافظ, اینجوری برخورد کرد و از پیشنهاد امیر حافظ به نظر من خوب نبود و نویسنده میتونست اینجا رو اینجوری بیان نکنه ولی گذشته از همه‌ی این‌ها من به شدت ناراحت شدم و باهاش اشک ریختم زمانیکه دیانه و احمد رضا باهم عشق واقعی رو تجربه کردن و عاشق هم شدن احمد رضا توی آتیش سوزی مرد به نظر من قسمت خیلی درد ناکش و غم انگیزش برای, من مرگ احمد رضا بود چون من احمد رضا رو خیلی عشقش مردمه‌اش رو دوست داشتم ولی سختی, های, که کشیده بود اشک ریختم ناراحت شدم به نظر من میتونستن خوشبختی احمد رضا و دیانه رو توی جلد دوم مینوشتن و احمد رضا ودیانه ناکام از عشق هم من به شدتتت اشک ریختم از مرگ احمد رضا باور کنید تا یه روز, کامل و هنوز هم دلم میگیره وناراحتم ولی بازم عالییی بود فقط سوالی خدمتتون داشتم حالا چه دوستانی که نظرت من رو میخونن وچه اعضای, کتابراه میخواستم بپرسم راه ارتباطی وجود داره که با نویسندهدی رمان دیانه خانم فریده حسینی ارتباط داشت? ممنون میشم تو رو خدا جوابم رو بدید اگر کسی راهی رو سراغ داره
MohiSalahshoor
۱۴۰۳/۰۳/۰۴
کتاب خیلی خیلی ضعیفی بود با اینکہ 24 صفحہ بیش تر نخوندم ولی یھو با تعداد زیادی کاراکتر روبہ رو شدم کہ نویسندہ بہ خودش زحمت این و ندادہ بود برای ورودشون زمینہ سازی کنہ یا درمورد گذشتہ نقش اصلی با اینا چیزی بنویسہ کلا دربارہ پردازش صحنہ و اتفاق ھم ضعیف عمل کردہ یہ تیکش بود کہ میخواست برای جشنی آمادہ بشہ کہ صاحبای ھتل رستوران تالارا بھش دعوت بودن طبق معمول ھمہ لخت بودن جز این طبق معمول بقیہ رمانای نوجوانانہ با یہ مرد خوشتیپ رفتہ بود و طبق معمول با یہ دختر لخت فضول کہ چشش دنبال پسرہ بود درگیری لفظی پیدا میکنہ اما نویسندہ از اتفاقای مھمونی بہ ھمین بسندہ میکنہ و چیز دیگہ‌ای دربارش نمینویسہ مثل اینکہ دلیل برگزاری مھمونی یا توصیف میزبان و مھمونای دیگہ و فضای مھمونی
یہ جا گفتہ بود بھارک (دخترش) حاصل یہ رابطہ نامشروئہ یہ جای دیگہ خودش و یہ بیوہ جوون معرفی میکنہ
کاش بدونم فاز نویسندہ چی بودہ بقیہ این بیست چھار صفحہ ھم یا میرفت یا میومد این بھارکشم کہ فقط بہ اسم بودش وگرنہ تا اینجا کہ ھی خواب بود
سرتاسر مکالمہ نقش اصلی با بقیہ تا اینجا کلا سہ خطم نبود دقیق تر بگم یکم فقط بیش تر از سلام خداحافظ
Adib
۱۴۰۲/۰۸/۱۶
یه دختر که تو سن کم ازدواج کرده و مادرش اونو تنها گذاشته بچه‌ای که سر یه رابطه نانشروع بوجود اومده رو بزرگ میکنه شوهرش فوت میکنه واین باعث میشه که تمام کارهای شوهرش رو به عهده بگیره دوست شوهرش که پارساعه بهش تو کارا کمک میکنه اون دیانه نقش اصلی رمان رو خیلی دوست داره اما دریغ از یه کلمه بهش از علاقه‌ای داره چیزی نمیگه اما سرنوشت اینطوری نمیخواد وبه کمک دوستاش و فامیلاش به پارسا میرسه و باهم زندگی خوبی و خوشیو دارن در باره نظرات دوستانم که گفتن این رمان بد بوده و غمناک باید بگم که اشتباه میکنین وقتی از داستانی خوشتون نمیاد میخونیدش اگه میبینین غمناکه ادامه ندین و بزاریدش کنار شاید کسی واقعا داستان رو دوست داشته باشه و شما با نظرتون اون رو منع کنید از خوندن ممنون و از نویسندش بسیار تشکر همچنین از کتابراه که داستانی خوبیو رایگان گذاشتند.
سمیه کاویانی
۱۳۹۹/۰۵/۲۱
خوب بود ولی مشکلاتی هم داشت مثلا میشد روابط زناشویی رو توی پرده گفت و بازشون نکرد یا اسم شوهر هانیه یکبار کامران هست یکبار شهروز و فصل‌ها قاطی میشه یکبار اول تابستونه بعدش بهارو... یا اغرار آمیز بودن یاخیلی دور از واقعیت بودن بعضی از صحنه‌ها مثل اتفاقات مسافرت دیانه به ترکیه یا دست و پا چلفتی بودن دیانه در عشق خلاصه در کل خوب بود طوری که دو روزه دو جلدش رو خوندم و دوباره و دوباره... خیلی تحت تاثیر زیبایی بیان قرار گرفتم و همش ذهنم درگیر داستان و اتفاقات زیباش شده اما همانطور که ذکر شد مشکلاتش ناراحتم میکرد به امید روزی که رمانها مون بیشتر رنگ واقعیت داشته باشه متشکرم از کتابراه
Diana.Sobh mehri
۱۴۰۱/۰۱/۰۳
این رمان یک پیام و یک چیز خیلی مهم و قشنگ داشت که این بود
صبر کردن تورو به جاهای بالایی میرسونه
هرچقدر هم سختی بکشی آخرش به جایی میرسی که آرزوش رو داشتی قبلا
تلاش کردن تورو به جاهای بالا و قشنگی میرسونه
پس صبر کن
تا زندگیت در آینده بهتر باشه
هرکی در بارت هرچی گفت تو قبول نکن اونیو قبول کن که خودت به خودت تو شادی میگی
و اینکه
همیشه یکی میاد تو زندگیت که دوستتداره
کمکت میکنه
تو بهش آرامش میدی اونم همینطور
اون کسی که میاد تو زندگیت
زندگیتو مثل رویایی که داشتی میکنه
همیشه صبر کن با صبر کردن همچی درست پیش میره
راستی
خیلی زیبا و دوست‌داشتنی بود
این چهارمین بار بود که میخوندمش هم جلد یک هم دو
مریم باحقیقت
۱۳۹۹/۰۴/۱۲
زیادی کلیشه‌ای و اغراق امیز... تعجبم اینه هر داستانی میخونم همه پولدارن خونه هایه شیک دارن بلا استثنا پیانو تو خونشونه همیشه یه همسایه پسر دارن بالکن دارن، دلشون میگیره ساز دهنی میزنن، سیگار غیر ممکنه نباشه، غیر ممکنه باهم یه بیرون تفریح نرن دختره پاش پیچ نخوره یا ماشین خراب نشههههه ووووووو
zahra:(
۱۴۰۳/۰۹/۱۶
ببینید من جلد اول رو که خوندم همش سلطه گری مردا رو میخواست نشون بده این جلد هم زیادی جالب نبود من انتظار داشتم نویسنده جلد دوم رو جالب تر کنه ولی مثل قبلی این جلد هم زیاد خوب نبود و ایراداتی داشت مثلا اینکه یهو دیانه همینطوری با ماشین برزو تصادف کرد و امیریل اومد داخل داستان و این رفتارهای سرد پارسا هم چیزی بود که این رمان رو افتضاح کرده بود و اینکه صفحه آخر رمان نوشته چندسال بعد ولی جوری میشه که بهارک می ره دانشگاه ببینید چندسال مثلا میشه ۵/۶ سال بعد نه اینکه اینقدر بره جلو و اینکه این نوشته بسیار سطحی و معمولی بود ولی برای یک بار خواندن خوب بود
فرزاد
۱۴۰۱/۱۲/۲۰
کتاب جالبی بود. نه میتونم بگم بده نه میتونم بگم خوبه یجورایی انگار توی ذهنم تعداد نکات مثبت و منفی داستان برابرن.
یه سری چیزا توی داستان اتفاق افتاد که دلم میخواست خودمو بزنم. آخه چطوری یهو هامون بد داستان شد؟ اینکه به نظر آدم درست و حسابی میومد یهو شد آدمی که بهترین جا واسش تیمارستانه.
احمد رضا هم که دورش پر از شغال بود و اینم که هیچی از اطرافش نمیدونست [برزو، پرستاری که میخواست تلکه‌اش کنه، هامون]
یا اینکه دستگاه کپی خدا چرا روشن شد؟ امیریل اومد با ظاهر کپی احمدرضا و داداش هامون بود! این تیکه‌اش فیلم ترکی و هندی رو قاطی داشت.
Mahnaz s
۱۴۰۲/۰۲/۲۱
یک داستان غیر واقعی با کش و قوسهای اغراق امیز و بیهوده و خسته کننده.. قهرمان داستان یک زن بی خرد و ترسو و نادونه که خود نویسنده بدجور معرفی و تخریبش میکنه و بنابراین هیچ اشتیاقی به دونستن سرنوشت همچین شخصی برای خواننده باقی نمیمونه. مونا‌ی غیر واقعیه محضه. امیریل دروغیترین شخصیت یه ذهن آشفتست.. هرکی آرایش می‌کنه بد نیست و کسی که لچک بسر داره فرشته نیست ذهن نویسنده بشدت بسته و داغونه... نویسنده خودش احتیاج داره روانکاوی بشه و یاد بگیره... در کل مزخرف، غیر واقعی و جز احمقانه‌ترین داستانهایی بود که خوندم....
محمد حیدری
۱۳۹۹/۱۱/۲۰
سلام عرض ادب به نویسنده عزیز خانم فریده حسینی. من جلد اول رمان رو خیلی کم خوندم در حد تلگرام و سروش کاش جلد اول هم رایگان امکان خونونش فراهم بود اما در جلد دوم متوجه شدم احمد رضا فوت کرده بنظرم بعد از اینهمه سختی دیانه نباید اینطوری میشد یا بعد از اون پیدا شدن مشابه احمد رضا که این تشابه هیچ معنی در داستان نداشت که یا باید با دیانه ازدواج میکرد یا باید برادر دوقلوی احمد رضا می‌بود بااینهمه تشابه... اما در کل داستان زیبا و جذابی بود و خسته نباشید لطفا جلد اول هم رایگان بزارید ممنونم
shaghayegh R
۱۴۰۰/۰۴/۱۵
یکی از بدترین رمانهایی که خوندم، چقدر تحقیر، چقدر توهین، خدارو شکر انقدر فرهنگسازی شده که دیگه کسی لفظ دهاتی و امل رو بکار نبره ولی یکی از واژه‌هایی که تو کل داستان بود دهاتی بود، دختری که از روستا اومده از هیچی سر در نمیاره یهو مدیر هتل میشه تغییرات زیادی در عرض ٢ سال داره. پر از حاشیه. آدمهایی که از اول ازش بدشون میاد عاشقش میشن، من تا اوایل جلد دو خوندم به امید اینکه شاید بهتر بشه ولی متاسفانه بدتر شد و دیگه ادامه ندادم
Abolfazl Bahramizadeh
۱۳۹۹/۱۰/۲۳
همه که نظر دادن اکثرا خانمن، جالبه که مردکتاب خون نداریم! اما درمورد کتاب، نویسنده افکار شخصی باب میلش رو که بیشترش عهد قجری بود اورد تو کتاب. چرا یک زن باید اینقدر تحقیر بشه، یا نگاه به زنان تو این کتاب جلد اول آخوندیه یعنی برا کلفتی درست شدن یا تامین مردا😏تو جلد دوم که هیچی دیگه. عین سریالای ترکی تو جم. قاطی پاتی و درهم😔
Fatemeh Mazidi
۱۴۰۰/۰۴/۱۵
من فصل اول رو تا قسمت ۴۰۰ خوندم
الان که جلد دوم رو خوندم و تاحدودی متوجه اتفاقاتش شدم دیگه دلم نمیخواد خوندن این کتابو ادامه بدم.
هامون جلد ۱ آدم بدی نبود یهو قاتل احمد رضا شد
دیانه و امیر حافظ عاشق هم بودن اما دیانه در آخر با پارسا خوشبخت شد
و اینم ک دیانه تا آخر داستان دختر بود فضایی بود😶
یکی لطف میکنه بگه امیریل یهو از کجا اومد و کیه؟ نوشته بود برادر هامون فک کنم اما تناقض عمیقی داشت.
Taha Reza
۱۳۹۹/۱۱/۰۶
به نظرم زیاد شبیه زندگی واقعی نبود و خیلی تخیلی بود از چند نظر ایراداتی داشت مثلا اینکه هر دختری سریع عاشق احمد رضا بود و یا اینکه هر پسری عاشق دیانه میشد (صدرا، پارسا، برزو، احمد رضا) و بیشتر یاد فیلم‌های ترکی افتادم
ولی از این لحاظ خوب بود که من از وقتی کتاب رو باز کردم تا ساعت ۶ صبح بدون اینکه بخوابم داستان رو دنبال میکردم
و نفهمیدم که تکلیف دیانه با مادرش مرجان مشخص نشد
لیلا سرگو
۱۳۹۹/۰۵/۰۴
کتاب فوق العاده‌ای بود، حاشیه و تکراری نداشت، از خانم حسینی تشکر میکنم که با مطالعه و دقت بالا این کتاب را نوشتند،
در جواب دوستانی که نظر داده بودند که همیشه قشر ثروتمند تو رمانها نقش اول را دارن بگم که، هیچ وقت هیچ شخصی دوست نداره با فردی ازدواج کنه که هشتش گرو نهش باشه مگر عاشق دلباخته باشه و همه دوست دارند زندگی مرفه و فرد خوش هیکل و بیستی داشته باشند و کل لذت نقش آفرینی در یک رمان همین فرق طبقاتیشه
زهرا سلطانی
۱۴۰۳/۰۶/۱۷
سلام من فصل اول رمان رو نخوندم اما با خواندن چندتا صفحه از این رمان متوجه داستان شدم به نظر من کلا این رمان شخصیت پردازی خیلی ضعیفی داشت و اصلا با فرهنگ ما جور نبود که متأسفانه این اتفاق توی بسیاری از رمان‌های ایرانی داره میوفته تعجب میکنم که چجوری اجازه انتشار این‌ها رو میدن در واقع توی رمان از مظلومیت دختری میگه که با پسرا روابط آزادی داره بطوریکه داری یه رمان خارجی میخونی
Samane
۱۴۰۱/۰۶/۲۷
رمانتون بی نظیر بود من با دیانه گریه کردم با دیانه خندیدم با دیانه بغض کردم با دیانه خندیدم ولی واقعا اخرش از ته دلش براش خوشحال شدم اونم حق داشت خوشبخت بشه ولی دیانه فکر میکرد داره به احمد رضا خیانت میکنه ولی اخرش از اون چیزی که تصورشو میکردم فرق کردم از شخصیتی مثل دیانه خوشم می‌یاد ولی‌ی زن نباید زود بشنگه نباید انقد ضعیف باشه هر چی شده ولی بازم باید قوی باشه
اسکندری پور
۱۴۰۰/۱۱/۱۷
واقعا موندم کتاب‌هایی از این دست که با فرهنگ ما در تناقضه چه جوری مجوز میگیره، دیانه هرشب یه جاست مهمونی خونه این و اون، بچشم که همش پیش یکی دیگست، روابط کاملا آزاد یه پسر با چند نفره در گذر زمان. ولی متاسفانه فکر میکنم این سبک زندگی که با فرهنگ ما بیگانست داره تو جامعه زیاد میشه. بی بند و باری، روابط آزاد و.... در کل خوب نبود.
م محمودآبادی
۱۴۰۳/۰۴/۰۱
من جلد دوم کتاب رو خوندم برای همین در مورد چند موضوع از جلد اول چیز زیادی توضیح نداده بود مثلادر مورد برزو، بهارک، هامون اما باز هم کتاب روند خوبی داشت در مورد قشر خاصی از جامعه بود مشکلاتی که بیان شد تقریبا درست بود و نشون میده هر قشر‌ی از جامع درها ورنجهاو مشگلات خاص خودشون رو دارن هرچند در مورد شباهت انسانها به هم اغراق کرده بود
نرگس فریدی
۱۳۹۹/۰۸/۲۳
کتابی بسیار ضعیف و متاسفانه سخیف. ارزش خواندن و وقت گذاشتن نداشت. داستان کتاب شبیه فیلم فارسی و فیلم هندی قدیمی است. کاملا مشخصه که نویسنده توی یک فضای مصنوعی و رویایی غیر واقعی قرار گرفته. متاسفانه باید بگویم با دانلود این کتاب از کتابراه، دیگه کتابراه اعتبارشو برام از دست داد.
Mostafa Arshad Ebi
۱۴۰۱/۰۲/۱۳
این کتاب اصول اولیه نویسندگی رو حتی نداشت پر از سوتی‌های بزرگ بود مثلا تو جلد یک میگه پارسا با مادر و خواهرش پارمیس زندگی میکنه تو جلد دوم اسم خواهرش پری میشه که تو یه تصادف چند سال قبل مرده. من نمیدونم این کتاب‌ها ویراستار ندارن که بازبینی بشن و با این همه اشتباه برای چاپ نرن؟
Fatima
۱۴۰۳/۰۲/۲۲
من کلی دنبال این رمان بود تا بتونم کامل بخونمش چون کانال پارت پارت میزاشتن و واقعا خسته کننده بود و بلخره پیداش کردم. به نظر رمان خیلی خوبی بود با اینکه بعضی جاهاش یکم ایراد داشت ولی در کل خوب تموم شد و باعث شد لبخند روی لب خوانده بیاره رمان هیجان انگیز که از خوندش خسته نمیشی
fati
۱۴۰۱/۱۲/۲۶
کتاب زیبایی بود خواننده رو جذب خودش میکرد طوری که وقتی یه قسمتش رو میخوندی کنجکاو میشدی که اتفاق‌های بعدی چی میتونه باشه
تمام حواس خواننده به اتفاقات روزمره زندگی دخترکی که با امید وپشتکار بالا تنهایی زندگیش رو پیش برد واقعا جای تحسین داره
از نویسنده ممنونم که این اثر رو به اشتراک گذاشت.
کاربر mbfd
۱۴۰۱/۰۷/۱۸
سلام خسته نباشید به نویسنده عزیز، با اینکه فصل یک رو نخوندم اما با خوندن این فصل با خیلی از قسمتها اشک ریختم، اینکه دیانه با اینهمه سختی که کشید خدا رو فراموش نکرد برای من قشنگ بود و امیدوارم که برای همه پایان صبر و سختی، بالاخره شادی باشه، در کل داستان رو دوست داشتم و برای من قشنگ بود، موفق باشید
محمدعلی ناطقی
۱۴۰۱/۰۵/۱۱
باسلام من به نظرم این رمان ازیه جای خیلی قشننگشروع شد اوج گرفت ولی بایه تفاوت خیلی واضح رمان دوم شروع شد که به نظرم شیفتگی خودشو از دست داد ولی اگه نویسنده دوباره اونو به سمت امیرحافظ سوق بده خییییییییلی زیبا میشه وواقعا خواننده به نکته‌های خیلی خوبی میرسه وتوی این داستان حق به حقدار میرسه
Elham Namdar
۱۳۹۹/۱۲/۲۵
از نظر پشنکار و جسارت داشتن‌ی دختر ساده که بتونه به همه چی برسه عالیه ولی خیلی داستان رو شاخ و برگ دادید و الکی طولانی شد و خیلی تخیلی هستش که بری‌ی کشور دیگه و اونجا بلایی سرت بباد و از قضا‌ی ادم پولدار گیزت بیاد و خیلی زود چشم پیوند بزنی و.... خیلی دیگه رویایی شد
پرستو ناظمی
۱۳۹۹/۱۱/۲۳
باسلام به نویسنده چیره دست رمان ترحم (دیانه) بسیار بسیار زیبا و جذاب نگارش شده، انقدر دلچسب و خاص قلم نویسنده به رقص در اومده بود که دوروز صبح تا شب دو جلد رمان رو تموم کردم، عزیزم خیلی زیباوبدون هیچ صحنه زننده‌ای رمانت رو تموم کردی پیروز و موفق باشی
رمانهایی خوندم که از نیمه رها کردم، اما رمان دیانه بی نقص ودلنشین بود
asal akbari
۱۳۹۹/۱۰/۱۴
جلد اولش دختره خیلی بد بخت بود نویسنده تو جلد دوم اومد بود بگه همچی با صبر درست میشه ولی کلا داستانو تخیلی کرده بود پسرایی که تو جلد یک از دختره بدشون میومد عاشقش شدن اگه امیر حافظ عاشقش نمیشد نزدیک تر به واقعیت بود بعدم یه سری چیزا کلا گنگ موند اون وسط
mobina madiheh
۱۳۹۹/۱۲/۱۲
قلم نویسنده خوب بود ولی تعجب میکنم اگه توایران چاپ شده چه جوری مجوز دادن. بیشتر یاد فیلم قبل نقلاب می‌افتم روابط زن ومرد ازادبود. نثرروانی داشت, فقط چندجاش به فرهنگ ما نمیخورد. بایه مرد تا صبح تنها توخونه مونده! اقاهه مگه یوسف پیامبربوده؟ تخیلی بودولی تااخرش قصه جذابی داشت.
منیر عبیدی
۱۴۰۱/۰۱/۰۶
کتاب بیان روانی داشت ولی چیزی که بیشتر از همه به چشم میخورد تناقص‌های زیادی داشت فصلا جابه جا میشد اسمها قاطی میشد و کلا از این قبیل مشکلات زیاد داشت. خیلی جاها از مطالب زود گذر میکرد که این جالب نبود در کل من میگم اگه حوصلتون خیلی سر رفته بود بخونید
zahra ghaffari
۱۴۰۰/۰۵/۱۶
رمان خیلی قشنگی بود ولی تا زمانی که احمدرضا بودش و دیانه واحمدرضا عاشق هم بودند وباهم زندگی کردند خوب بود وجذاب بود
ولی از وقتی ک احمدرضا فوت کرد داستان خیلی بد شد غمنگیز شد زشت … نباید با فوت احمدرضا وزندگی عاشقانه بادیانه رو خراب میکردین …!!!
Nihan Shaniz
۱۳۹۹/۰۴/۲۶
نویسنده در جلد یک و به خصوص دو از عشق‌هایی که بهشون رسید اصلا صحبتی نکرد و سر هم بندی کرده بود.. فکر کردم بیشتر از توجهات بقیه به توجهات عشاقش بنویسه.. البته احساس میشد سن نویسنده واقعا کم باشه که امیدوارم در این مورد قضاوت نکرده باشم
رویا
۱۴۰۲/۰۱/۰۸
کتاب تخیلی و در عین حال بسیار خواندنی و جذاب. توصیه میکنم به عزیزانی که هنوز نخوندن که حتما این کتاب رو مطالعه کنند. نویسنده‌ این کتاب ذهن بسیار وسیعی دارد که تونسته چنین اثری از خود خلق کند. از نظر غلط‌های املایی هم خوب است.
Yas Moradi
۱۴۰۰/۰۲/۲۱
واقعا. عالیه حرف نداره من رمان زیادخوندم ولی این ازهمه بهتره وفقط کاش احمدرضانمرده باشه آخرقصه پیداش بشه
اون جایی دیانه ۲۲سالشه احمدرضا۳۸سالشه یعنی توی چن ۱۴سالگی عاشق مرجان شده‌ی سری اشتباهات داشت ولی درکل خیلی عالی بود دست نوبسنده گلش دردنکنه
فریده شیبانی
۱۳۹۹/۰۶/۲۳
کاملا تخیلی بود دوسش نداشتم بنظرم غیر واقعی بود توصیه به خوندن نمیشه اکثر کتابای رمان ایرانی تکراری شدن هیچ هدفی ندارن فقط جنبه شهرت یا جنبه مالی شاید باشه
سایه سمائی
۱۴۰۳/۰۹/۱۵
داستان خوبی بود ولی من اشتباه کردم متوجه نشدم اول جلد دوم و خوندم و خیلی همه چیز برام بی معنی و گنگ بود بعد جلد اول و رفتم خوندم ممنون از نویسنده خوبه که اخرش بعد این همه سختی معنی زندگی کردن و دیانه فهمید
زری بانو
۱۴۰۳/۰۳/۱۱
سپاسگزارم از نویسنده محترم و کتابراه عزیز
این چنین موضوعاتی می‌تواند رمان مناسبی برای نوجوانان باشد تا با مطالعه‌اش، امیدشان برای پشت سر گذاشتن مشکلات زندگی بیشتر بشود تا به موفقیت متصور در افکارشون برسن.
مائده
۱۴۰۲/۱۲/۲۹
عالی بود واقعا با خوندن این کتاب اشکام خود به خود جاری میشد رمانی بسیار عاشقانه و دوس داشتنی پیشنهاد می‌کنم حتما این کتاب رو در کتابخانه خودتون داشته باشید چون چنین رمان‌هایی واقعا نایاب و ارزشمند هستند
Neda dostipour
۱۳۹۹/۱۰/۱۰
چراانقدتلخ😶یعنی‌من‌قیافه🥴اینجوری‌شده‌بود‌اخراش😏
زیادی‌کلیشه‌ایه‌وغیرقابل‌باوره🥴😏بازدیانه‌با‌پسرخاله‌اش‌ازدواج‌میکرد‌بعداحمدرضا‌واقعی‌ترمیشدتا
باپارساازدواج‌کنه😑جلداول‌بهتربود
M.A
۱۴۰۳/۰۲/۰۹
اصلا زیاد جالب نیست. بیشتر غیر واقعی و غیر ملموس هست. اینا به کار میاد و مشروب خواری یا کشیدن سیگار و... رو طوری ساده بیان می‌کنه انگار جامعه مابا غربی‌ها جا به جا شده و ما خبر نداریم؟!!!!
اکرم صالحی
۱۴۰۰/۰۴/۲۲
ب طور کلی رمان خوبی بود، برام خیلی قابل درک بود‌ی جورایی خودم احساسش میکردم. پیشنهاد میکنم حتما بخونینش، کاش منم مثل دیانه بتونم محکم باشم و در آخر ب خواسته قلبیم برسم. مرسی از نویسنده.
م شریفیان
۱۳۹۹/۰۴/۰۴
نویسنده کاملا تحت تاثیر کتاب من پیش از تو و پس از تو اثر جوجو مویز هست
سبک پیش روی داستان
پایان بندی جلد اول
و پیکره بندی کلی این رمان همه منو یاد این کتاب میندازه
با این وجود خوب بود
Maryam yuosefi
۱۴۰۱/۱۰/۱۱
سلام با تشکراز خانم فریده حسینی رمان خوبی بود وقاعدتا مثل تمام رمانهای نوشته شده نکات ضعف و قوتی داشت هیج چیز بی نقص نیست وهیچ چیز کامل قشنگ بود سپاسگزارم هم از شما هم از کتابراه
خدیجه علی جعفری‌
۱۴۰۰/۰۷/۲۷
قشنگه و رمانی هست که درکش آسونه
اما کاش نویسنده با جزئیات بیشتری رمان رو مینوشت...
انگار نویسنده فقط میخواسته یه رمان بنویسه و سریعتر تمومش کنه😕😕
البته جلد اول خیلی خوب بود 💛✨
Narges Sisi
۱۴۰۰/۰۲/۲۱
عین سریالای تلویزیون انقدر اب بسته بودن توش که کم بود غرق شیم یاد. قسمت اول بهتر و واقعی تر بود قسمت دوم فقط دیانه سفر به فضا کم داشت
Nargol Agha Mohammadi
۱۴۰۰/۰۱/۲۳
واقعا بهترین کتابی بود که خوندم و تا چند ساعت بعد از اتمام کتاب داشتم تو ذهنم تحلیلش میکردم واقعا خوب بود
به همه پیشنهادش میکنم البته دارای شخصیت‌های خیلی زیادی بود ولی من که پسندیدم
مهتاب رضایی
۱۳۹۹/۰۴/۰۶
رمان بی محتوا و تقریبا غیر واقعی بود. بد آموزی هم داشت. مثل رابطه آزاد دختر و پسر. بهتر بود اسم رمان رو آغوش میذاشت
صدیقه ثمر
۱۴۰۳/۰۴/۲۳
عالی بوددقیقاً همین معضل تکبر و خود بزرگ بینی زندگی هامونو تباه کرده؛ اما اینقدر افکارمونو غرق روزمرگی کردیم که متوجه نیستیم مشکل مون از کجاست.
مریم گل اور
۱۴۰۱/۱۱/۲۲
داستان خوبی بود سپاس از نویسنده محترم، ولی متاسفانه هنوز در رمان‌های ایرانی یکسری کلیشه‌ها وجود دارد. که کاش می‌شد تغییر داد مثل زن ضعیف و مرد ناجی، قلمتان مانا
1 2 3 4 >>