نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی بامداد خمار - فتانه حاج سید جوادی
4.8
1020 رای
مرتبسازی: پیشفرض
نوجوان بودم کتاب را خواندم جالب است که روی آن نوشتم برای دختر عزیزم.
ازدواج کردم با همسرم خواندم. فرزندم که دختر بود متولد شد که مدتی بعد نسخه صوتیاش را دیدم و نشد از آن بگذرم خریدم با ولع تمام مثل بار اول در سطر به سطر کتاب غرق شدم سیر داستان را چنان پیش بردند (پروانه حاج سیدجوادی نویسنده فهیم و وارسته) که همراه با شخصیتهای زندگی میکردم. و همیشه با محبوبه همزاد پنداری کردم پس از مطالعهی این رمان دیگر هیچ رمانی مرا جذب نکرد و اکنون هرشب با دختر 4سالهام که عاشق این کتاب است گوش فرا میدهم قسمتهایی که مناسب سن او باشد را پلی میکنم خللی در روحیهاش ایجاد نکند، بعد که خوابش میبرد مجددا شروع به شنیدن قسمتهای اول تا هر قسمت که خوابم ببرد میکنم. یک نقد داشت سیر داستان در فصل آخر
خلاصه وار بود. اما بازهم
میگویم که بعد از مطالعهی بامداد خمار دیگر هیچ رمانی مرا جذب نکرد عالی عالی عالی و خسته نباشید به تیم گردآورنده راوی و کتابراه
سپاس.
ازدواج کردم با همسرم خواندم. فرزندم که دختر بود متولد شد که مدتی بعد نسخه صوتیاش را دیدم و نشد از آن بگذرم خریدم با ولع تمام مثل بار اول در سطر به سطر کتاب غرق شدم سیر داستان را چنان پیش بردند (پروانه حاج سیدجوادی نویسنده فهیم و وارسته) که همراه با شخصیتهای زندگی میکردم. و همیشه با محبوبه همزاد پنداری کردم پس از مطالعهی این رمان دیگر هیچ رمانی مرا جذب نکرد و اکنون هرشب با دختر 4سالهام که عاشق این کتاب است گوش فرا میدهم قسمتهایی که مناسب سن او باشد را پلی میکنم خللی در روحیهاش ایجاد نکند، بعد که خوابش میبرد مجددا شروع به شنیدن قسمتهای اول تا هر قسمت که خوابم ببرد میکنم. یک نقد داشت سیر داستان در فصل آخر
خلاصه وار بود. اما بازهم
میگویم که بعد از مطالعهی بامداد خمار دیگر هیچ رمانی مرا جذب نکرد عالی عالی عالی و خسته نباشید به تیم گردآورنده راوی و کتابراه
سپاس.
از آن جا که زندگی استمرار دارد داستانهای زندگی نیز جذابیت خود را دارند حتی اگر انگ تکرار بخورند لزوما آنچه قرن پیش اتفاق افتاده عینا مایه عبرت امروز نیست اما از لابلای همین داستانها نکات مثبتی را میتوان کنکاش کرد زمانی صاحب منصب بودن منبع ثروت و تشخص بحساب میآمد ولی امروزه مهارت است که تولید ثروت میکند اگر چه ممکن است منصبها هنوز هم ثروت ببار آورند ولی نام این ثروت یا اختلاس و ارتشا است یا رانت که هر دو آن حتی برای خود صاحب منصب مقبول نیست کسب ثروت از طریق مهارت نو کیسه گی بوجود نمیآورد زیرا با طی مدارج بوقوع میپیوندد شاید اگر رحیم این را میدانست در حرفه خود بی عاری نمیکرد و طبقه خود را اگر چه به اعیان و اشراف نمیرساند لااقل به حدوسط که اتفاقا نرمالترین طبقه است ارتقا میداد چرا عشق خام محبوبه بدون خشم و طرد مدیریت و به مدد زمان کنترل نمیشود حتما لازم بود آن تجربه وحشتناک را داشته باشد؟ آیا فاصلهها فقط ناشی از تفاوت ثروتها و قدمت آنهاست؟ رفتارهای فرنگ مابانه یادگیری زبان فرانسه نواختن پیانو یا تار خواندن اشعار فارسی لفظ قلم حرف زدن نوکر و کلفت و دایه داشتن اینها هدف است؟ اینها اصالت میآورد؟ آیا اگر هدف باشند عاریه به نظر نمیرسند؟ مگر برای این نیستندکه کیفیت زندگی را بهتر کنند؟ اگرجای رحیم و محبوبه را در همان سن نوجوانی عوض کنیم چه اتفاقی میافتد؟ چرا محبوبه در اولین برخورد در مواجهه با محیط بیرون از منزل عاشق زلف پریشان و نگاه هرزه میشود و نمی تواند خود دار باشد؟ چرا خیلی چیزها در این طبقه محترمانه و در طبقه رحیم بی شرمانه است؟ مثل حرفهای خاله زنکی و پز و خیانت به همسرو مستی! و... وطبقههای حد واسط در این داستان اصلا به چشم نمیآیند در حالیکه موجب قوام و غنای جامعه هستند
اولین بار این کتاب رو توی نوجوونیم خوندم و برام میخکوبکننده بود. چقدر باهاش گریه کردم...
دلم میخواست بعد از گذشت سالها، یک بار دیگه بخونمش و ببینم چطوریه. در کمال تعجب، بعد از این همه سال، هنوز بیشتر کتاب به صورت تصویری یادم بود که این نشوندهندهی فضاسازی عالی نویسنده ست.
بعضیها دوست داشتن این کتاب رو مایه بی مایگی و سطحی نگری میپندارند، ولی من متوجه نمیشم چرا این کتاب سطح پایین قلمداد میشه ولی غرور و تعصب نه؟
زبان خوب و روان و در عین حال کار شدهای داره. توضیحات به جا، توصیفات خوب. خط داستانی منطقی. شخصیت پردازی قابل قبول. هر چند مایههای اشرافی گری و درونمایههای گاه بی گاه کلیشهای هم درونش وجود دارد ولی این باعث نمیشه که داستان روایی شیرین و باور پذیرش را در جامعه آن موقع ایران سنتی و واپس گرا نادیده گرفت.
توی این کتاب اتفاقاً به نظرم با اثر بزرگی روبهرو بودم، مگه چه لازم داره یه اثر تا بخوایم بزرگ بخوانیمش؟ مگر نه اینکه داستانهای جین آستین هم از دل همین موضوعات بیرون اومدن؟ ولی الان هموطنانش و به تبع تمام دنیا اون رو یکی از بزرگترین نویسندههای جهان میدونن که البته نمیدونم چرا به نظر من نیست!
همیشه که نباید از اثر انتظار داشته باشیم پیچیده و سخت مسائل جهان رو برای ما روایت کنه! اتفاقا گاها ماجرایی در زندگی تمام اتفاق میافتد که نه رنگ و بوی سیاست داره نه انتقادهای اجتماعی و نه چیز خاص دیگه ای. فقط و فقط ماجرا بین ماست و احساسات خودمان. که البته به اندازهای قدرت کنترل و تعیین خط مشی زندگی ما را دارند که هیچ حاکم و هیچ سیاستمداری با عظمت و شکوهش توان همچین سلطهای بر ما را نتواند داشت.
ممنون از کتابراه که به نقد و نظرات خوانندگان میده و برای آنها امتیاز و تخفیف
دلم میخواست بعد از گذشت سالها، یک بار دیگه بخونمش و ببینم چطوریه. در کمال تعجب، بعد از این همه سال، هنوز بیشتر کتاب به صورت تصویری یادم بود که این نشوندهندهی فضاسازی عالی نویسنده ست.
بعضیها دوست داشتن این کتاب رو مایه بی مایگی و سطحی نگری میپندارند، ولی من متوجه نمیشم چرا این کتاب سطح پایین قلمداد میشه ولی غرور و تعصب نه؟
زبان خوب و روان و در عین حال کار شدهای داره. توضیحات به جا، توصیفات خوب. خط داستانی منطقی. شخصیت پردازی قابل قبول. هر چند مایههای اشرافی گری و درونمایههای گاه بی گاه کلیشهای هم درونش وجود دارد ولی این باعث نمیشه که داستان روایی شیرین و باور پذیرش را در جامعه آن موقع ایران سنتی و واپس گرا نادیده گرفت.
توی این کتاب اتفاقاً به نظرم با اثر بزرگی روبهرو بودم، مگه چه لازم داره یه اثر تا بخوایم بزرگ بخوانیمش؟ مگر نه اینکه داستانهای جین آستین هم از دل همین موضوعات بیرون اومدن؟ ولی الان هموطنانش و به تبع تمام دنیا اون رو یکی از بزرگترین نویسندههای جهان میدونن که البته نمیدونم چرا به نظر من نیست!
همیشه که نباید از اثر انتظار داشته باشیم پیچیده و سخت مسائل جهان رو برای ما روایت کنه! اتفاقا گاها ماجرایی در زندگی تمام اتفاق میافتد که نه رنگ و بوی سیاست داره نه انتقادهای اجتماعی و نه چیز خاص دیگه ای. فقط و فقط ماجرا بین ماست و احساسات خودمان. که البته به اندازهای قدرت کنترل و تعیین خط مشی زندگی ما را دارند که هیچ حاکم و هیچ سیاستمداری با عظمت و شکوهش توان همچین سلطهای بر ما را نتواند داشت.
ممنون از کتابراه که به نقد و نظرات خوانندگان میده و برای آنها امتیاز و تخفیف
کتاب خوب و داستان جالبی داشت. قلم نویسنده و لحن صدای راوی رو دوست داشتم. اینکه میگن یکطرفه نباید به قاضی رفت و کبوتر با کبوتر، باز با باز و منع تو کاسه آدمه، از این داستان میشه برداشت کرد. اول اینکه با غیر همجنس ازدواج کردن نمیگم ۱۰۰ درصد ولی ۹۰ درصد به شکست منجر میشه. چه جدایی چه طلاق عاطفی. اصلا هم به وجود بچه و مدت زمان ازدواج ربطی نداره. خیلی وقتها هم محبوبه قصه ما یکطرفه و فقط دیدگاه خودشو داشت. عدم حمایت خانوادهاش خیلی توی شکست ازدواجش تاثیر داشت. شاید اگه خانواده محبوبه درست و حسابی درمورد رحیم تحقیق میکردن به شخصیتش پی میبردن (نه صرف اینکه فقط شاگرد نجاره، مخالف باشن) محبوبه سراغ رحیم نمیرفت. نیش و کنایههای مادرشوهرش هم خیلی آزاردهنده بود. درنهایت همون محبوبه که از زن دوم بدش میومد خودش زن دوم شد. ازدواج چندهمسری به شدت کار ناپسندیه درحالیکه توی این کتاب ازش خیلی هم بد یاد نمیشه. کتاب شب سراب رو هم خوندم ولی اصلا ازش خوشم نیومد چراکه نویسنده سعی داشت تمام قد جلوی اظهارات محبوبه بایسته و فقط از خودش دفاع کنه. در صورتیکه توی هیچ زندگیای هیچوقت ۱۰۰درصد حق با یکنفر نیست.
حالا که بعد از سالها از تجربه اول خواندن کتاب در دوران دبیرستان به این کتاب نگاه میکنم، همونطور که همه خوانندگان کتاب با این تجربه مواجه میشن متوجه میشم که فضای بسیاری داستانها برای رنج سنی خاصی بیشتر کار میکنه اما نکتهای که قابل ملاحظه ست این هست که در میان کتابهای عامه پسند هم هستند کتابهایی که اگر در زمان نوجوانی خوانده و با توجه به هیجان مقتضی آن دوران لذت ببرید و اگر دوباره بعد از سالها به سراغشون برید متوجه میشید که چقدر مبتذل و خالی از معنا و هدفند و حتی سرگرم کننده هم نیستند اما نکته اینجاست که این کتاب در این دسته قرار نمیگیره و با اینکه شما در سنین بالاتر تجربه متفاوتی خواهید داشت، اما از خواندنش پشیمان نمیشید. بعضی داستانها داستانند و سرگرمی و این کتاب عاشقانهای پر فراز و نشیب ولی نه مبتذل است که در زمان خودش بسیار مورد پسند مخاطبین قرار گرفت.
بااینکه بیست و پنج سال پیش برای اولین بار در کمتر از بیست و چهار ساعت این کتاب را خواندم و بعد از ان هم اقلا سالی یکبار و هربار با غمهای قهرمان داستان غمگین شدم و گریه کردم ولی کتاب صوتیش با صدای خانم شیما درخشش در اعماق قلبم نفوذ کردو باز هم بشدت تحت تاثیر قرار گرفتم و چقدر حیف که خانم حاج سید جوادی دیگه رمان ننوشتن. مجموعه داستاتهای کوتاه خانم حاج سیدجوادی تحت عنوان در خلوت خواب هم فوق العاده است و مخصوص داستان کوتاه در خلوت خواب بشدت تاثربرانگیزه و بیشتر بخاطر اینکه با قهرمانان داستانهای ایشان همزادپنداری دارم.
قلم این بزرگبانو استوار و سرشان سلامت. سالهاست که چشم براه رمانی دیگر از ایشان در سطح بامداد خمار هستم.
قلم این بزرگبانو استوار و سرشان سلامت. سالهاست که چشم براه رمانی دیگر از ایشان در سطح بامداد خمار هستم.
درود و دست مریزاد میفرسم بر نویسنده و راوی و همت والای شما عزیزان توصیه میکنم شدیدا که تمامنوجوانان وجوانان بخوانند و عبرت بگیرند وتقاضامندم ازاین دست کتب بیشتر وبیشتر بصورت صوتی در اختیار همگان قرار بدین شب سراب هم لطف کنین بزارین هرچند اصلا بپای قلم خانم حاجسید جوادی نمیرسه اما همونم درس داره عاشقی ک عاشقی بلد نباشه آخروعاقبتش همین میشه.... در کل بیمعرفتی دیدم تشکر نکنم ازتون واقعا ممنون منو بردین ب بیسو چند سال قبل برقرار باشید حمید دادا...
از زمانی که محبوبه عاشق شد و به این ازدواج پافشاری کرد، تا لحظهای که وارد خونه بخت شد و اختلاف فرهنگی و رفتار زشت و بی بند و باری رو با چشم باز دید... زندگی گذشته خودم برام تداعی شد و لحظه لحظشو با تمام وجودم درک کردم، اینا قصه و داستان نیست... تجربه سوختنِ زندگی چند نفر (محبوبه، منصور) بخاطر انتخاب نادرسته که به راحتی در اختیار دیگران قرار گرفته تا درس عبرتی بشه و جوانها با چشم و گوش باز انتخاب کنن.
جمله کاملا غلط و بی پایه و اساس (مگه من میخوام با خانوادش ازدواج کنم.... اصل خودشه....) یک تصور غلطه که امثال محبوبهها و حسرت هارو به وجود میاره...
ممنونم از عوامل گرد آورده این کتا صوتی، عالی بود🌹✅️
جمله کاملا غلط و بی پایه و اساس (مگه من میخوام با خانوادش ازدواج کنم.... اصل خودشه....) یک تصور غلطه که امثال محبوبهها و حسرت هارو به وجود میاره...
ممنونم از عوامل گرد آورده این کتا صوتی، عالی بود🌹✅️
باسلام وتشکر از کتابراه برای در اختیار گذاشتن این داستان بسیار زیبا وقدیمی با قیمت مناسب🙏❤️داستان دو من تقزیبا سی سال پیش خوندم ولی اینقدر دوست داشتنی که دوباره خریدم ودارم با صدای زیبای خانم درخشش میشنوم. داستان برای جوانهابه خصوص نسل جدید بسیارجذاب وعبرت آموز هست. مشکلات تفاوت فرهنگی وخانوادگی که نباید نادیده گرفت در این داستان به بعترین نحو بیان شده وداستان بسیار شیرین روان ودلچسب هست ودرباره زندگی محبوبه ومشکلاتش با ازدواج با یه خانواده سطح پایین فرهنگی ومالی هستش. به همه دخترها وپسرهای مجرد به شدت توصیه میکنم که این داستان رو گوش بدن
سلام به دوستان. داستان خوبی بود داستان زندگی. زندگی خیلیها اونایی که با احساسات و بدون عاقبت اندیشی دنبال دلشون میرن. میشد کمی این حرف زدنش با خودش و درون فکرش. رو کمتر میکرد نویسنده. یکی از اشکالات بزرگ این داستان که یه فرد عادی که سررشته در ادبیات و نویسندگی ندارد هم به وضوح متوجه آن میشد این ست که شخصیت اصلی داستان یعنی محبوبه بیش از اندازه تو وجودش تو فکرش نق میزند و خیلی خودش را سرزنش میکند که باعث کش اومدن داستان و بیحوصلگی مخاطب میشود. صدای خانومی که روایت میکنه عالیه حس خوبی به آدم میده ومیشه ساعتها به داستان گوش داد و لذت برد موسیفی متن عالی بود.
کتاب رو خیلی سال پیش خوندم و تازگیها صوتیش رو گوش دادم نه یکیار و دوبار بلکه بیش از صد بار طوری که الان تمام دیالوگ هارو از حفظم صدای خانوم درخشش عالیه عاااااالی خیلی به جذابیت کتاب کمک کرده کتاب در مورد دختر نازپرورده و اشراف زادس که عاشق شاگرد نجار محله میشه کسی که از نظر فرهنگی باهم هزاران پله تفاوت دارن این کتاب واقعا درک جملهی عشق کافی نیست رو صددرجه شفاف تر میکنه به شدت برای دخترای جوون و نوجوون خیلی کتاب جالبی هست هرچند برای سنای بالاتر هم خوندنش خالی از لطف نیست به شدت کتاب پیشنهاد میشه
لذت بردم و از هنر گوینده که با چندین صدا قصه را تعریف میکرد بیشتر ارزش شنیدن داشت و ممنون از کتابراه با کتابهای خوبش من دو بار با فاصله یکسال گوش کردم و باز به اندازه بار اول لذت بردم بهترین قسمتش انتقام محبوب از مادر شوهرش بود من باهاش همزاد پنداری کردم و حظ کردم کاش همه بتونن جلوی زورگوییها بایستند و حقشان رو بگیرن این کتاب کمی گرون بود من در تخفیف خریدم ولی ارزشش رو داره توصیه میکنم بخونین قشنگه
پیشنهاد میکنم هرکسی برای اولین بار این رمان فوق العاده رو میشنوه دیگه کتابی که هیچ محتوای مناسبی نداره و پر از اراجیف هست و بدون کسب اجازه از نویسنده بامداد خمار در پاسخ به شخصیت این کتاب نوشته شده به نام شب سراب و اصلا نخونه چون تمام زیبایی این رمان و میبره زیره سوال و هرکسی که میگه شب سراب مکمل بامداد خمار هست اصلا بامداد خمار و درک نکرده و حیف میشه خاطرهی خوبی که از خواندن بامداد خمار داریم با خواندن شب سراب کلا تغییر کنه با اینکه میدانیم چرند نوشته اما باز تاثیر منفی خودش و میزاره موفق باشید
کتاب خیلی قوی و داستان خیلی غمگینی است. اینقدر که با این داستان گریه کردم با هیچ فیلمی نکردم. توصیفها بی نظیر هستن. داستان، مناسب حال و احوالات نوجوانها هم هست و باید بهشون پیشنهادش داد. از طرف دیگه نمونهی بارز عشق پدر/مادر و فرزندی است (مخصوصا در فرهنگ ایرانی). در ابتدا، صدای راوی باب سلیقهی من نبود و به نظرم خیلی گوینده اخباری بود، ولی با گذر زمان هم به مدل فرهنگی خانوادهی داستان میخورد و هم از پس نقشهای مختلف به خوبی برآمد. ممنون از عوامل
این کتاب در فصل اول و نیمه اول فصل دوم فوقالعاده بود ولی نیمه دوم فصل دوم بسیار اغراق آمیز بوده که حتی خواننده را از ادامه منصرف میکند و اما فصل سوم هم میانه هستش. اما در کل در مورد رحیم و خانوادهاش بسیار سیاه نمایی مشمئز کننده دارد. به نظر من بسیار میتوانست بهتر باشد. محبوبه و خانوادهاش یک خانواده از خود راضی و ساده لوح میباشد. ما موارد مشابه داشتیم اما پدر به هیچ وجه اینگونه در حق دختر ظلم نمیکند و مادر هم مثل شمر دختر را رها نمیکند به نظر من رحیم آخرین ظالم بعد پدر و مادر و خواهر محبوبه بود. این کتاب به درد آقایان نمیخورد
سلام من زمانی که ۱۶سال داشتم این کتاب رو یکی از دوستام که خانم حاج سید جوادی عمه ایشون میشه این کتاب رو به من هدیه داده بود اولش فکر نمیکردم کتاب خوبی باش ولی وقتی شروع کردم به خوندن کتاب از تمام دنیا فارغ میشدم ودیگه نمیدونستم کجا هستم بعضی وقتها اگر کسی کنارم بود وصدا میکرد متوجه نمیشدم چون آنقدر داخل کتاب میرفتم غرق میشدم من این کتاب رو با جان دل خواندم و تمام کتاب رو بخش به بخش از بر بودم از بانو حاج سیدجوادی واقعا سپاسگزارم از این کتاب بسیار زیبا
فضای داستان آن قدر عالی تداعی شده بود که حس میکردم در تک تک لحظات داستان حضور دارم و احساسات هر لحظه در من شکل میگرفت...
داستانی تلخ، اندوهبار، پند آموز و در نهایت دلنشینی که در کنار موضوع اصلی به مظلومیت دختران و زنان زمانهای قدیم اشاره داشته و شنونده را به تفکر وا میدارد،
نویسندگی عالی و حرفهای و در نهایت گویندگی بی نظیر، این کتاب رو به یک کتاب فوق العاده تبدیل کرده است.
داستانی تلخ، اندوهبار، پند آموز و در نهایت دلنشینی که در کنار موضوع اصلی به مظلومیت دختران و زنان زمانهای قدیم اشاره داشته و شنونده را به تفکر وا میدارد،
نویسندگی عالی و حرفهای و در نهایت گویندگی بی نظیر، این کتاب رو به یک کتاب فوق العاده تبدیل کرده است.
هر رمانی نمیتونه منو جذب کنه، ولی این بامداد خمار یه چیز دیگه است دوبار کتابشو خوندم واینبار صوتیشو گوش کردم نویسنده قشنگ همه صحنهها وماجراها رو جز به جز توصیف کرده که مارا غرق در خود میکند اما ایرادی که به نظرم رسید البته به سلیقه من، من از تغییر تن صدای گوینده در نقشهای مختلف شخصیتهای رمان خوشم نمیاومد ودوست داشتم همه رو به یه صدا میخوند وبه اصطلاح دوبله نمیکرد
داستان جالبی بود دوست ندارم داستان را لو دهم اما نظرم این است که یکطرفه نمی توان به قاضی رفت اگر داستان برعکس بود و دختر فقیر وپسر پولدار چه میشد به نظر من نوددرصد پدر ومادر دختر مقصر بودن چرا چند سال دخترتان را حمایت نکردید و درسختیها پشت وپناهش نبودید کدام خانواده ای چند سال حاضر به دیدن دخترشان نیستند همه چیز که پول نیست عقل وشعور فقط در بالا شهر نیست کلفت و نوکر هم عقل وشعور دارن
کتاب در رابطه با زندگی دختری ایست که خودسر عاشق شده و پای عشق خود ایستاده درس های این کتاب بسیار است یک ضرب المثل هست که میگن ان چیزی که جوان تو آینه نمی بینه آدم های با تجربه تو خشت خام میبینند درست که این کتاب برای دوران رضا شاه است اما در زندگیهای امروز ما شاهد این وقایع این چنینی هستیم این کتاب برای جوان ها و افرادی که کم تجربه هستند عالی هست درس های این کتاب بسیار آموزنده است اصالت و رگ و ریشه تغییر ناپذیر است
یه بار سیزده سالگی یه بار ۱۷ سالگی بعداز اون توی ۲۵ سالگی و حالام تو سن ۳۵ سالگی این کتابو دارم میخونم عجیب که توی هر سنی چیز جدیدی ازش یاد میگیرم و تعبیر عمیقتری ازش پیدا میکنم... همه چیز این کتاب واقعی و عینی و ملموسه .. برای من همتراز کتاب چشم هایش بزرگ علوی هستش.. منظورم سطح بسیار بالای هر دو اثر هست: عاشقانه، تراژیک، آموزنده.. صدای راوی عالی بود.. ممنون از کتابراه عزیز
این کتاب رو بنظرم تمام پدر و مادرها باید بخونن یا صوتی اش رو بشنوندختر و پسری که به سن بلوغ میرسن و عشقهایی که از عالم نوجوونی سرچشمه میگیره و نشونه ای از فکر و منطق درش نیست. کاملا به تصویر کشیده شده دختر خانمها و آقا پسرهایی که اعتقادی به کبوتر با کبوتر باز با باز ندار نباید بنظر من باااید مطالعه کنن و یا شنونده این کتاب باشن. کتاب بسیار عالی. تاریخ نداره این کتاب. مضارع هست.
واقعا آدم رو به دنیای داستان میبره باهاش گریه میکنی، شادی میکنی کلا زندگی میکنی، یک داستان که روال عادی زندگی خیلی از مردم در دهههای ۶۰ و ۷۰ هست، نوستالژی بودن داستان، آداب و رسوم، فرهنگ در داستان کاملا قتل لمس و فهم است حتی اگر خواننده داستان آشنایی با قدیم ایران نداشته باشه میتونه همه چیز رو به سادگی بفهمه و نوع نگرش مردم ما رو در اون زمان درک کنه.
در کل داستانی جذاب بود
در کل داستانی جذاب بود
ویژگیهای مثبت:
روان بودن
پرهیز از اضافه گویی
توصیفهای به اندازه
پشتیبانی پدر از دختر
صدا و توانایی تغییر لحن گوینده
احترام پدر و عمو به دختر و زنان و نظرات آنها
مناسب و آموزنده برای جوانان کم سن و عاشق پیشه
ویژگیهای منفی:
خوب پنداشتن همسر دوم
تعریف بیش از حد از اعیان و بیشعور پنداشتن رعایا
ازدواج فقط به دلیل داشتن آقا بالاسر (زن آبله روی منصور)
روان بودن
پرهیز از اضافه گویی
توصیفهای به اندازه
پشتیبانی پدر از دختر
صدا و توانایی تغییر لحن گوینده
احترام پدر و عمو به دختر و زنان و نظرات آنها
مناسب و آموزنده برای جوانان کم سن و عاشق پیشه
ویژگیهای منفی:
خوب پنداشتن همسر دوم
تعریف بیش از حد از اعیان و بیشعور پنداشتن رعایا
ازدواج فقط به دلیل داشتن آقا بالاسر (زن آبله روی منصور)
خیلی تعریف این کتاب رو از بچگیام شنیده بودم ولی چون کتابش خیلی قطور بود همیشه تنبلی میکردم بخونم مرسی از اپلیکیشن فوق العاده کتابراه که این فرصت رو در اختیار من قرار داد تا فایل صوتی این کتاب بینظیر رو گوش کنم.
به شدت لذت بردم هم از خوده کتاب هم خوانش عالیه خانم شیما درخشش در کل به هرکی که نخونده و یا گوش نکرده این کتابو توصیه میکنم حتماً غافل نشین ازش فوق العادس
به شدت لذت بردم هم از خوده کتاب هم خوانش عالیه خانم شیما درخشش در کل به هرکی که نخونده و یا گوش نکرده این کتابو توصیه میکنم حتماً غافل نشین ازش فوق العادس
رمان عالی بود... زیبا و آموزنده... به نظرم هر نوجوان و جوانی باید یکبار به اجبار این رمان را در مدرسه یا دانشگاه بخواند... مثل یک واحد درسی... گوینده محشر بود... تقلید صداها و فضا سازی بی نظیر.... حس کردم فیلم میبینم... فصلهای آخر به نیمه شب خورد تا صبح بیدار موندم اصلا نمیتونستم داستان رو رها کنم... و میترسیدم همه از صدای گریهام بیدار بشن
کتاب در مورد دختری از خانواده مرفه و اصیل است که درگیر عشقی میگردد که بر کل زندگی خانواده اثر میگذارد داستان در زمان رضاخان اتفاق افتاده است اما در مورد موضوعات سیاسی چیزی گفته نمیشود و بیشتر به جنبههای اجتماعی میپردازد رابطه پدر و مادر خانواده و حرمت بین آنها را خیلی دوست داشتم. کتاب بیشتر مناسب نوجوانان و جوانان است. صدای گوینده عالی است
اولین رمان ایرانی بود که شنیدم ولی واقعا تحت تاثیر قرارم داد و چقدر شبیه زندگی من بود چقدر شبیه فقط یه دوران عقب تر، باهاش تپش قلب گرفتم گریه کردم گذشته م مرور شد، پسرم، باغ، استخر، عشق ناکام، و...... چه تلخ چه سخت،
انگار خدا خواست بهم بفهمونه که مثل تو شاید باز هم باشه و شاید تکرار شه که انسانها مثل هم هستند گاهی سرکش و وحشی امیدوارم دیگه هیچ وقت هیچ کس تجربه ش نکنه
انگار خدا خواست بهم بفهمونه که مثل تو شاید باز هم باشه و شاید تکرار شه که انسانها مثل هم هستند گاهی سرکش و وحشی امیدوارم دیگه هیچ وقت هیچ کس تجربه ش نکنه
کتاب بسیار جالبی بود و صدای خانم درخشش بسیار اون رو زیبا تر کرده بود. اما از اول تا اخر داشتم به جای شخصیت اصلی حرص میخوردم از این همه ضعف و زبونی محبوبه. چرا باید وقتی این حجم از وقاحت رو میبینی اینقدر صبوری کنی؟ چرا زنان فکر میکنند به خاطر اینکه مهر مطلقه بودن نخورند باید بسوزند و بسازند؟ این بزرگترین اشتباهه این رفتار یعنی ترویج مرد سالاری حیوانی مشابه زن سالاری حیوانی
🍁 بی نظیر. جز معدود رمانهای ایرانی بود که واقعا ازش لذت بردم. یه جمله ملکه ذهنم شده از این همه قصهی زیبا و پر از فراز ونشیب…
شب شراب نیارزد به بامداد خمار…!!!
ای کاش واقعا همه بتونیم از قبل، به میزان وخامت خماری، بعد از یک سری لذتهای سطحی واقف بشیم، تا برای ما بازدارندهای قوی از انجام اشتباهاتمون باشه. سخته واقعا ولی غیرممکن نیست!
ممنون دوست عزیزم کتابراه…☘️
شب شراب نیارزد به بامداد خمار…!!!
ای کاش واقعا همه بتونیم از قبل، به میزان وخامت خماری، بعد از یک سری لذتهای سطحی واقف بشیم، تا برای ما بازدارندهای قوی از انجام اشتباهاتمون باشه. سخته واقعا ولی غیرممکن نیست!
ممنون دوست عزیزم کتابراه…☘️
سلام خدمت کتابراه و کتابراهیان عزیز، کاش عاقبت رحیم و مادرشم میگفت... راستش محبوبه دختری خیره سر بنظرم اومد که بسیار لجباز و فقط بفکرخواستههای خودش بوده وبخاطرهمین از سرنوشتش ناراحت نشدم چون طبق گفتهی خودش حقش بوده یجورایی، اما جاهایی ازش حرصم میگرفت که نشسته بودو تحمل میکرد اون همه حقارتو وقتی پدری مثل بصیرالملک داشته.... وزودتر از اینها میتونسته رحیموترک کنه و نکرده...
حدود سی سال پیش اولین رمان زندگیم بامداد خمار و خوندم مثه خیلی از هم دورهای هام، الان دوباره شروع کردم به گوش کردن صوتیش ولی واقعاا نتونستم با صدای گوینده ارتباط برقرار کنم، مثلا صدای مادر محبوبه تو هشتاد سال پیش مثه یه خانوم تو این دوره صحبت میکنه (مثه مامان سودابه). شایدم سطح توقعم بالا رفته با رمان چراغ هارا من خاموش میکنم با صدای خانوم شبنم مقدمی که بینظیییییییر بود.
فقط میتونم بگم فدق العاده بود. چه موضوع داستان چه صدا و هنرنمایی گوینده، و چه موسیقی همه و همه بسیار جذاب و عالی بودند. بین کتابهای بسیاری که خواندهام میتوانم بگویم این کتاب و کتاب ترانه مرغ اسیر از کتابراه انقدر منو جذب و فکرم رو درگیر نکرد. چقدر با این کتاب و کتاب ترانه مرغ اسیر گریه کردم. ممنون از کتابراه و گویندگی بی نظیر خانم درخشش
رمان خوبی بود صدای گوینده عالی بود بسیار هنرمندانه صداهای شخصیتها را اجرا میکرد
هدف کتاب رعایت کفویت مالی اجتماعی فرهنگی در ازدواج و بیان اهمیت ان بود اما خیلی ناراحت کننده بود نویسنده به طبقه اشراف به چشم ادمهای بافرهنگ و بی نقص و به طبقه ضعیف از نظر مالی به چشم رعیتهای بی فرهنگ و بد دهن و فرودست نگاه کرده
هدف کتاب رعایت کفویت مالی اجتماعی فرهنگی در ازدواج و بیان اهمیت ان بود اما خیلی ناراحت کننده بود نویسنده به طبقه اشراف به چشم ادمهای بافرهنگ و بی نقص و به طبقه ضعیف از نظر مالی به چشم رعیتهای بی فرهنگ و بد دهن و فرودست نگاه کرده
این کتاب رو برای بار سوم می خوندم در واقع دوبار در نوجوانی خونده بودمش و فقط کلیاتش یادم بود. قلم نویسنده گیرا هست صدای روای و گویندگی هم عالی بود فقط همه ی افراد صداهاشون خیلی شبیه به هم بود در کل دوسش داشتم و کلی خاطرات برام زنده شد. و در عین حال برای نوجوان ها و جوان هایی که فقط صرفا با احساس میخوان تصمیم بگیرن می تونه تعمق برانگیز باشه متشکرم
صدای راوی بسیار عالی هست و کاملا میشه باهاش ارتباط گرفت، مزیتی که خانم درخشش دارند اینه که نقش کرکترهای مختلف رو به خوبی و با صداهای متفاوت اجرا میکنند. واقعا کتاب برای کسانی که درگیر شور و هیجانات و عواطف دوران جوانی هستند مناسبه و دید واقع بینانه به چنین افرادی میده. سیر داستان هم به هیچ وجه خسته کننده نیست و انگار هر قسمتش آیینهی عبرته.
از کتابراه بسیار متشکرم به دلیل این که خیلی سریع پاسخ میدهند و ممنون از این که کتابهای پیشنهادی رو فراهم میکنند، کتاب بسیار مقبولیه مخصوصا برای دختران جوانی که قصد ازدواج دارن حتما این کتاب و بخونن که خدایی نکرده بیگدار به آب نزنن به خدا هر مردی لیاقت زندگی و نداره درست گفتن کبوتر با کبوتر باز با باز، محبوبه هم میگه زندگی بازیچه نیست هوی و هوس نیست ….
یکی از بهترین کتابهایی بود که خوندم،
قلم روان، داستان جالب و آموزنده
صدای گوینده کتابم که جذابیت کتابو برده بالا
به نظرم این کتابو همه نوجوونا باید یه دور بخونن،
این رمان میگه شتاب زده عمل نکنیم و نشون میده زاویه دید افراد متفاوته و شاید دیگران زاویه دید بازتر و بهتری نسبت به زندگی ما داشته باشن و بتونن به ما توی انتخاب درست مسیر زندگی کمک کنن،
قلم روان، داستان جالب و آموزنده
صدای گوینده کتابم که جذابیت کتابو برده بالا
به نظرم این کتابو همه نوجوونا باید یه دور بخونن،
این رمان میگه شتاب زده عمل نکنیم و نشون میده زاویه دید افراد متفاوته و شاید دیگران زاویه دید بازتر و بهتری نسبت به زندگی ما داشته باشن و بتونن به ما توی انتخاب درست مسیر زندگی کمک کنن،
بسیار عمیق واحساسی بود. لحظه به لحظه همراه بودم یاد خاطرات گذشته مثل نوار فیلم برایم مرور میشود اولین باراست که این کتاب را میخوانم ومیشنوم واقعا با شادیهایش شاد شدم وبا اندوهش اندوهگین شدم ولی به قول بعضی از دوستان یه دختر نوجوان چرا اینقدر صبوری وتحمل به خرج میدهد اونم کسی که تو یه خانواده مرفه بزرگ شده باین وجود نویسنده و گوینده داستان سنگ تموم گذاشتند
هر چه کتاب جلوتر رفت جذاب تر و نفس گیر تر میشد تا جایی که خوابم میگرفت و با سختی بیدار میموندم تا بقیشو هم گوش بدم،،، واقعا خوشحالم که نسخهی صوتیشو گرفتم چون احساساتو خیلی قابل لمس تر بیان میکرد نسبت به اینکه خودم بخوام از روی متن بخونم،، حتی یک جا اشک هم ریختم،، در کل کتاب خوبی بود و ازش لذت بردم. 📚👌
سالهاقبل زمانی که جوان بودم این کتاب رو خوندم، ولی احساسی که آن زمان داشتم با الان خیلی فرق داشت، خانم حاج سیدجوادی کتابی پرکشش وبسیار آموزنده با قلمی شیوا نوشته اندوخانم درخشش بسیار بسیار عالی روایت کردند، طوریکه بازهم بارهااشک ریختم، بیایید دعاکنیم که جوانانمان سالهای خطرناک نوجوانی را به خیر وخوشی بگذرانندوآخر وعاقبت به خیر شوند.
بسیاااار کتاب جذاب و خواندنی و دوست داشتنی بود از گوش کردن بهش با لحن جذاب و گیرای خواننده خسته نمیشید و بدجوری پیگیر داستان میشید من لحظه به لحظه میل به گوش کردن کتاب رو در خودم حس میکردم
این کتاب رو برای بار چهارم هم گوش کردم و هر بار دلم برای حال وهوای خونهی آقا، برای مجبوبه برای نازنین خانم وفضای کتاب تنگ میشه و باز گوش میکنم
این کتاب رو برای بار چهارم هم گوش کردم و هر بار دلم برای حال وهوای خونهی آقا، برای مجبوبه برای نازنین خانم وفضای کتاب تنگ میشه و باز گوش میکنم
با تشکر از نویسنده و گوینده. رمان عاشقانه خیلی خوندم ولی بامداد خمار یه چیزی دیگه بود. یکبار چند سال پیش خونده بودم. الانم به صورت صوتی دارم گوش میدم. نمیدونم چرا هروقت این کتابو میخونم. مو به تنم سیخ میشه. اونجا که بچش توی حوض میمیره چقدر گریه کردم. گوینده جوری کتابو میخونه که ادم حس میکنه توی همون زمان هست. فوق العاده بود
یکی از قشنگترین کتاب هاییه که خوندم و تا الان ۳ بار تمومش کردم که دو بار متنی و اخرین بار صوتیش بوده و میتونم بگم که تجربهی گوش دادن به نسخهی صوتیش خیلی خیلی بهتر از متنیش بود چون به معنای واقعی در فضای داستان غرق میشدی چون گویندهی کتاب بسیار عالی بود
در ضمن بنظرم این کتاب رو هر دختر نوجوانی باید بخونه چون درسهای زیادی ازش میگیره
در ضمن بنظرم این کتاب رو هر دختر نوجوانی باید بخونه چون درسهای زیادی ازش میگیره
من ماهی بین یک تا سه تا کتاب میخونم و میتونم بگم بهترین کتابی بود که از ۱۱ سالگی که کتاب خون شدم خوندم! و اگه قرار باشه فقط یک کتاب معرفی کنم اون اینه. و به گوینده این کتاب باید جایزه داد، تبریک میگم بهشون، فوقالعاده بودند.
بنظرم همه قبل ازدواج و در همه دوران باید این کتاب رو بخونند... فوقالعاده زیبا بود...
بنظرم همه قبل ازدواج و در همه دوران باید این کتاب رو بخونند... فوقالعاده زیبا بود...
۲۲ سال قبل در ۱۷ سالگیم خونده بودمش. روزهایی که بین خواسته پدرم و خواسته دلم باید یکی انتخاب میکردم بعد ۳ سال تسلیم خواسته پدرم شدم، بعد سال ها دوباره سراغ این کتاب آمدم ولی الان دیگه دلم تاب تب نداره این بار یک مرور کردم به سالهای گذشته، چه زود گذشت چه قدر آرامم کرد. ممنون از خانم درخشش. صداتون عالیه
من خیلی موضوع و سبک داستان و روایت آن را دوست داشتم. این موضوع قابلیت تعمیم در همهی زمانها برای دختر و پسرهای جوان داره و به خوبی به ما یاد میده کبوتر با کبوتر، باز با باز
چیزی که در این روزگار برای بسیاری از خواستهها و مصلحت اندیشی هایمان در نظر نمیگیریم و بعد دچار مشکلات بسیار میشویم که گاه قابل جبران نیستند.
چیزی که در این روزگار برای بسیاری از خواستهها و مصلحت اندیشی هایمان در نظر نمیگیریم و بعد دچار مشکلات بسیار میشویم که گاه قابل جبران نیستند.
این کتاب واقعا عالیه
من در آستانه ازدواج با کسی بودم که عاشقش بودم
پدر و مادرم ناراضی بودند به این ازدواج
که روزی پدرم پیشنهاد داد برم مشاوره و رفتم مشاور ازدواج
بعد کلی حرف زدن خانم مشاوربهم پیشنهاد دادن این کتاب رو بخونم
تا چشمم باز بشه
خانم مشاور خیلی تاکید کرد این کتاب و بخونم
و منم از کتابراه خریدم وخوندم وقتی خوندمش چشمم باز شد وفهمیدم
که زندگی با یه پسری که سربازی هم نرفته
و۱۹ سالشه، شهرستان زندگی میکنه و وضعیت مالی خوبی هم نداره چه عاقبتی داره
وقت دیدم نسبت به ازدواج تغییر کرد جواب منفی به کسی که دوست داشتم دادم
و الان خوش حالم که خودمو تو دام چنین آدمی ننداختم
خیلی خیلی کتاب خوبی بود
حتما بخرید و گوش بدید
🌸با تشکر از گوینده و نویسنده داستان🌸